در ميان عاشقان عاقل مبا دور بادا عاقلان از عاشقان گر درآيد عاقلى گو راه نيست مجلس ايار و عقل سخت گير ننگ آيد عشق را از نور عقل خانه بازآ عاشقا تو زوترك جان نگيرد شمس تبريزى به دست
جان نگيرد شمس تبريزى به دست
خاصه اندر عشق اين لعلين قبا دور بادا بوى گلخن از صبا ور درآيد عاشقى صد مرحبا صرفه اندر عاشقى باشد وبا بد بود پيرى در ايام صبا عمر خود بي عاشقى باشد هبا دست بر دل نه برون رو قالبا
دست بر دل نه برون رو قالبا