دیوان شمس نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دیوان شمس - نسخه متنی

مولانا جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

غزليات





  • از بس كه ريخت جرعه بر خاك ما ز بالا
    سينه شكاف گشته دل عشق باف گشته
    اشكوفه ها شكفته وز چشم بد نهفته
    اى جان چو رو نمودى جان و دلم ربودى
    ابرت نبات بارد جورت حيات آرد
    اى عشق با توستم وز باده تو مستم
    ماهت چگونه خوانم مه رنج دق دارد
    سرو احتراق دارد مه هم محاق دارد
    خورشيد را كسوفى مه را بود خسوفى
    گويند جمله ياران باطل شدند و مردند
    اين خنده هاى خلقان برقيست دم بريده آب حيات حقست وان كو گريخت در حق
    آب حيات حقست وان كو گريخت در حق



  • هر ذره خاك ما را آورد در علالا
    چون شيشه صاف گشته از جام حق تعالى
    غيرت مرا بگفته مى خور دهان ميالا
    چون مشترى تو بودى قيمت گرفت كالا
    درد تو خوش گوارد تو درد را مپالا
    وز تو بلند و پستم وقت دنا تدلى
    سروت اگر بخوانم آن راستست الا
    جز اصل اصل جان ها اصلى ندارد اصلا
    گر تو خليل وقتى اين هر دو را بگو لا
    باطل نگردد آن كو بر حق كند تولا
    جز خنده اى كه باشد در جان ز رب اعلا هم روح شد غلامش هم روح قدس لالا
    هم روح شد غلامش هم روح قدس لالا


/ 3704