دیوان شمس نسخه متنی

181. دل چو دانه ما مثال آسيا
182. در ميان عاشقان عاقل مبا
183. اى دل رفته ز جا بازميا
184. من رسيدم به لب جوى وفا
185. از بس كه ريخت جرعه بر خاك ما ز بالا
186. اى ميرآب بگشا آن چشمه روان را
187. از سينه پاك كردم افكار فلسفى را
188. بر چشمه ضميرت كرد آن پرى وثاقى
189. آمد بهار جان ها اى شاخ تر به رقص آ
190. با آن كه مي رسانى آن باده بقا را
191. بيدار كن طرب را بر من بزن تو خود را
192. بشكن سبو و كوزه اى ميرآب جان ها
193. جانا قبول گردان اين جست و جوى ما را
194. خواهم گرفتن اكنون آن مايه صور را
195. شهوت كه با تو رانند صدتو كنند جان را
196. در جنبش اندرآور زلف عبرفشان را
197. اى بنده بازگرد به درگاه ما بيا
198. اى صوفيان عشق بدريد خرقه ها
199. اى خان و مان بمانده و از شهر خود جدا
200. نام شتر به تركى چه بود بگو دوا