عاشقان را جست و جو از خويش نيست اين جهان و آن جهان يك گوهر است اى دمت عيسى دم از دورى مزن گر بگويى پس روم نى پس مرو دست بگشا دامن خود را بگير جزو درويشند جمله نيك و بد هر كه از جا رفت جاى او دل ست
هر كه از جا رفت جاى او دل ست
در جهان جوينده جز او بيش نيست در حقيقت كفر و دين و كيش نيست من غلام آن كه دورانديش نيست ور بگويى پيش نى ره پيش نيست مرهم اين ريش جز اين ريش نيست هر كى نبود او چنين درويش نيست همچو دل اندر جهان جاييش نيست
همچو دل اندر جهان جاييش نيست