دیوان شمس نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دیوان شمس - نسخه متنی

مولانا جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

غزليات





  • چو برقى مي جهد چيزى عجب آن دلستان باشد
    چيست از دور آن گوهر عجب ماهست يا اختر
    عجب قنديل جان باشد درفش كاويان باشد
    گر از وى درفشان گردى ز نورش بي نشان گردى
    ايا اى دل برآور سر كه چشم توست روشنتر
    چو ديدى تاب و فر او فنا شو زير پر او
    چو ما اندر ميان آييم او از ما كران گيرد
    نمايد ساكن و جنبان نه جنبانست و نه ساكن
    چو آبى را بجنبانى ميان نور ژس او نه آن باشد نه اين باشد صلاح الحق و دين باشد
    نه آن باشد نه اين باشد صلاح الحق و دين باشد



  • از آن گوشه چه مي تابد عجب آن لعل كان باشد
    كه چون قنديل نورانى معلق ز آسمان باشد
    عجب آن شمع جان باشد كه نورش بي كران باشد
    نگه دار اين نشانى را ميان ما نشان باشد
    بمال آن چشم و خوش بنگر كه بينى هر چه آن باشد
    ازيرا بيضه مقبل به زير ماكيان باشد
    چو ما از خود كران گيريم او اندر ميان باشد
    نمايد در مكان ليكن حقيقت بي مكان باشد
    بجنبد از لگن بينى و آن از آسمان باشد اگر همدم امين باشد بگويم كان فلان باشد
    اگر همدم امين باشد بگويم كان فلان باشد


/ 3704