دیوان شمس نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دیوان شمس - نسخه متنی

مولانا جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

غزليات





  • هر كتش من دارد او خرقه ز من دارد
    نفس ار چه كه زاهد شد او راست نخواهد شد
    جانيست تو را ساده نقش تو از آن زاده
    آيينه جان را بين هم ساده و هم نقشين
    گه جانب دل باشد گه در غم گل باشد
    كى شاد شود آن شه كز جان نبود آگه
    مي خايد چون اشتر يعنى كه دهانم پر
    مردانه تو مجنون شو و اندر لگن خون شو
    چون موسى رخ زردش توبه مكن از دردش
    چون مست نعم گشتى بي غصه و غم گشتى گر چشمه بود دلكش دارد دهنت را خوش
    گر چشمه بود دلكش دارد دهنت را خوش



  • زخمى چو حسينستش جامى چو حسن دارد
    ور راستيى خواهى آن سرو چمن دارد
    در ساده جان بنگر كان ساده چه تن دارد
    هر دم بت نو سازد گويى كه شمن دارد
    ماننده آن مردى كز حرص دو زن دارد
    كى ناز كند مرده كز شعر كفن دارد
    خاييدن بي لقمه تصديق ذقن دارد
    گه ماده و گه نر نى كان شيوه زغن دارد
    تا يار نعم گويد كر گفتن لن دارد
    پس مست كجا داند كاين چرخ سخن دارد ليكن همه گوهرها درياى عدن دارد
    ليكن همه گوهرها درياى عدن دارد


/ 3704