621. در تابش خورشيدش رقصم به چه مي بايد
622. جان پيش تو هر ساعت مي ريزد و مي رويد
623. عاشق شده اى اى دل سودات مبارك باد
624. هر ذره كه بر بالا مي نوشد و پا كوبد
625. گر ماه شب افروزان روپوش روا دارد
626. هر كتش من دارد او خرقه ز من دارد
627. عاشق به سوى عاشق زنجير همي درد
628. اى دوست شكر بهتر يا آنك شكر سازد
629. عاشق چو منى بايد مي سوزد و مي سازد
630. گر ديو و پرى حارس باتيغ و سپر باشد
631. نوميد مشو جانا كاوميد پديد آمد
632. عيد آمد و عيد آمد وان بخت سعيد آمد
633. شمس و قمرم آمد سمع و بصرم آمد
634. نك ماه رجب آمد تا ماه عجب بيند
635. مستان مى ما را هم ساقى ما بايد
636. بميريد بميريد در اين عشق بميريد
637. برانيد برانيد كه تا بازنمانيد
638. ملولان همه رفتند در خانه ببنديد
639. آن سرخ قبايى كه چو مه پار برآمد
640. تا باد سعادت ز محمد خبر افكند