زنان سرافراز - زنان در حکومت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

زنان در حکومت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) - نسخه متنی

محمدجواد طبسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


زنان سرافراز

اينك به اختصار به شرح حال برخى از زنان نامبرده اشاره مى‏كنيم.

1. صيانه ماشطه

او يكى از همان سيزده بانويى است كه در دولت حضرت مهدى عليه السلام زنده شده،
به دنيا باز مى‏گردد. وى همسر حزقيل، پسر عموى فرعون، و شغلش آرايشگرى دختر فرعون
بود. او همانند شوهرش به پيامبر خود، حضرت موسى، ايمان آورده بود امّا همچنان
ايمان خود را پنهان مى‏كرد.

نوشته‏اند: روزى وى مشغول آرايش دختر فرعون بود كه شانه از دستش افتاد و بى
اختيار نام خدا را بر زبان جارى ساخت. دختر فرعون گفت: آيا نام پدر مرا بر زبان
آوردى؟ گفت: نه، بلكه نام كسى را بر زبان آوردم كه پدر تو را آفريده است. دختر
فرعون ماجرا را نزد پدر بازگو كرد و فرعون صيانه را احضار كرد و گفت: مگر به خدايىِ
من اعتراف ندارى؟ گفت: هرگز! من از خداى حقيقى دست نمى‏كشم و تو را پرستش
نمى‏كنم.زنان در حكومت امام (ع)
فرعون دستور داد تا تنور مسى برافروزند و
همه بچه‏هاى آن زن را در حضورش در آتش افكنند. چون نوبت به طفل شيرخوارش رسيد صيانه
مى‏خواست به ظاهر از دين برائت جويد كه كودك شيرخوارش به زبان آمد و گفت: مادر صبر
كن كه تو بر حق هستى! فرعونيان آن زن و بچه شيرخوارش را در آتش افكنده، سوزاندند و
خداوند در اثر صبر و تحمل آن زن در راه دين، او را در دولت امام مهدى زنده
مى‏گرداند تا هم به آن حضرت خدمت كند و هم انتقام خود را از فرعونيان بگيرد.

2. سميه، مادر عمار ياسر

وى هفتمين نفرى بود كه به اسلام گرويد و بدين سبب دشمن سخت به خشم آمد و
بدترين شكنجه‏ها را بر او روا داشت.1
او و شوهرش ياسر در دام ابوجهل گرفتار آمدند و او نخست آنها را اجبار كرد كه پيامبر
خدا را دشنام دهند، امّا آنها حاضر به چنين كارى نشدند. او نيز زره آهنى به سميه و
ياسر پوشانيد و آنها را در آفتاب سوزان نگه داشت. پيامبر كه گاه از كنارشان عبور
مى‏كرد آنها را به صبر و مقاومت سفارش مى‏نمود و مى‏فرمود: «صبراً يا آل ياسر فان
موعدكم الجنة»: اى



1. اسدالغابه، ج5، ص481.












/ 23