فصل دوازدهم : گامهاى عملى به سوى تهذيب اخلاقى
در اين فصل به سراغ امورى مى رويم كه زمينه را براى پرورش فضائل اخلاقى فراهم مى سازد و گام به گام انسان را به خدا نزديكتر مى سازد، و اين بحث اهميت فوق العاده اى در علم اخلاق دارد و از امور زيادى بحث مى كند:گام اول: توبه
بسيارى از علماى اخلاق نخستين گام براى تهذيب اخلاق و سير الى الله را توبه شمرده اند، توبه اى كه صفحه قلب را از آلودگيها پاك كند و تيرگيها را مبدل به روشنايى سازد و پشت انسان را از بار سنگين گناه سبك كند، تا براحتى بتواند طريق به سوى خدا را بپيمايد. مرحوم فيض كاشانى در آغاز جلد هفتم المحجه البيضاء كه در واقع آغاز گر بحثهاى اخلاقى است چنين مى گويد: توبه از گناه و بازگشت به سوى ستار العيوب و علام الغيوب آغاز راه سالكين و سرمايه پيروزمندان و نخستين گام مريدان و كليد علاقه مندان و مطلع برگزيدگان و برگزيده مقربان است ! سپس اشاره به اين حقيقت مى كند كه غالبا انسانها گرفتار لغزشهايى مى شوند و با اشاره به لغزش آدم (كه در واقع ترك اولى بود نه گناه) مى گويد: چه اشكالى دارد كه همه فرزندان آدم به هنگام ارتكاب خطاها به او اقتدا كنند، چرا كه خير محض، كار فرشتگان است، و آمادگى براى شر بدون جبران، خوى شياطين است،و باز گشت به خير بعد از شر، طبيعت آدميان است; آن كس كه به هنگام ارتكاب گناه و انجام شر به خير باز گردد، حقيقتا انسان است! در واقع توبه اساس دين را تشكيل مى دهد، چرا كه دين و مذهب انسان را به جدا شدن از بديها و بازگشت به خيرات دعوت مى كند; و با توجه به اين حقيقت،لازم است توبه در صدر مباحث مربوط به اعمال و صفات نجاتبخش قرار گيرد. (1)به تعبير ديگر، بسيار مى شود كه از انسان - مخصوصا در آغاز تربيت و سير و سلوك الى الله لغزشهايى سر مى زند،اگر درهاى بازگشت به روى او بسته شود بكلى مايوس مى گردد و براى هميشه از پيمودن اين راه باز مى ماند; به همين دليل، در مكتب تربيتى اسلام، توبه به عنوان يك اصل مهم مطرح است و از تمام آلودگان به گناه دعوت مى كند كه براى اصلاح خويش و جبران گذشته از اين باب رحمت الهى وارد شوند. اين حقيقت در سخنان امام على بن الحسين عليهما السلام در مناجات تابئين با زيباترين صورتى بيان شده، الهى انت الذى فتحت لعبدك بابا الى عفوك سميته التوبة فقلت توبوا الى الله توبة نصوحا، فما عذر من اغفل دخول الباب بعد فتحه; معبود من! تو كسى هستى كه به روى بندگانت درى به سوى عفوت گشوده اى و نامش را توبه نهاده اى، و فرموده اى باز گرديد به سوى خدا و توبه كنيد، توبه خالص! حال كه اين در رحمت باز است، عذر كسانى كه از آن غافل شوند چيست ؟ (2)
جالب اين كه خداوند علاقه فوق العاده اى به توبه بندگان دارد، چرا كه آغاز تمام خوشبختيهاى انسان است. در حديثى از امام باقر عليه السلام مى خوانيم: ان الله تعالى اشد فرحا بتوبة عبده من رجل اضل راحلته و زاده فى ليلة ظلماء فوجدها; خداوند از توبه بنده اش بسيار شاد مى شود، بيش از كسى كه مركب و توشه خود را در بيابان (خطرناكى) در يك شب تاريك گم كرده و سپس آن را بيابد. (3) اين تعبير كه با كنايات و لطف خاصى آميخته است، نشان مى دهد كه در واقع توبه، هم مركب است و هم توشه راه، تا انسان وادى ظلمانى عصيان را پشت سر بگذارد و به سر منزل نور و رحمت و صفات والاى انسانيت برسد. به هر حال، در بحث توبه مسائل زيادى مطرح است كه اهم آنها،امور زير است:
1- حقيقت توبه
2- وجوب توبه
3- عموميت توبه
4- اركان توبه
5- قبولى توبه عقلى است يا نقلى
6- تبعيض در توبه
7- دوام توبه
8- مراتب توبه
9- آثار و بركات توبه
1- حقيقت توبه
توبه در اصل به معنى بازگشت از گناه است (اين در صورتى است كه به شخص گنهكارى نسبت داده شود) ولى در قرآن و روايات اسلامى بارها به خدا نسبت داده شده است در اين صورت به معنى بازگشت به رحمت است، همان رحمتى كه به خاطر ارتكاب گناه از گنهكار سلب شده بود، پس از بازگشت او به خط عبادت و بندگى خدا، رحمت الهى به او باز مى گردد و به همين دليل يكى از نامهاى خدا، تواب (يعنى بسيار بازگشت كننده به رحمت يا بسيار توبه پذير) است. در واقع واژه توبه مشترك لفظى يا معنوى است ميان خدا و بندگان (ولى هنگامى كه به بنده نسبت داده شود با كلمه الى متعدى مى شود و هنگامى به خدا نسبت داده شود با كلمه على (4) در المحجة البيضاء درباره حقيقت توبه چنين آمده است كه توبه سه ركن دارد، نخست علم و دوم حال و سوم فعل كه هر كدام علت ديگرى محسوب مى شود. منظور از علم شناخت اهميت ضرر و زيانهاى گناهان است، و اين كه حجاب ميان بندگان و ذات پاك محبوب واقعى مى شود. هنگامى كه انسان اين معنى را بخوبى درك كند، قلب او به خاطر از دست دادن محبوب ناراحت مى شود و چون مى داند عمل او سبب اين امر شده، نادم و پشيمان مى گردد; و اين ندامت سبب ايجاد اراده و تصميم نسبت به گذشته و حال و آينده مى شود. درزمان حال آن عمل را ترك مى گويد،ونسبت به آينده تصميم بر ترك گناهى كه سبب از دست دادن محبوب مى گردد مى گيرد، و نسبت به گذشته درصدد جبران برمى آيد. در واقع نور علم و يقين سبب آن حالت قلبى مى شود كه سرچشمه ندامت است، و آن دامت سبب موضعيگريهاى سه گانه نسبت به گذشته و حال و آينده مى گردد. (5) اين همان چيزى است كه بعضى از آن به عنوان انقلاب روحى تعبير كرده اند، و مى گويند توبه نوعى انقلاب در روح و جان آدمى است كه او را وادار به تجديد نظر در برنامه هاى خود مى كند.