مقتل خواني و ذكر وقايع عاشورا از آداب روز عاشورا و مستحبات بر شمرده ميشود. بايد دانست كه مقتل را آنچنان كه هست بايد خواند. چه آنكه زياده گويي و حادثه سازي دست خطاكار بشر را در فعل يكسره زلال معصوم عليهمالسلام فرو ميبرد و تشنگان را از مفاهيم ناب عاشورا محروم و به نوشيدن گل و لاي مخلوط با زلال عاشورا محكوم ميكند. آنان كه به بهانه سوز دل يا سوزاندن دلها، مردم را به صحنه حوادث جعلي ميبرند بايد كار و انگيزههاي خويش را مرور كنند. آيا آنان حادثههاي دست ساز خود را از حوادثي كه معصوم عليهمالسلام آفريده است كار سازتر ميدانند؟!قبح كم گذاري در بيان رويدادهاي عاشورا از قبح زياده گويي در آن كمتر نيست. نبايد گزينشي عمل كرد گاه با نگفتن قطعههايي از اين نهضت استثنايي هدفهاي آن را از بين ميبريم يا هدفهايي نادرست براي آن ترسيم ميكنيم. مقتل خواني مروري است بر وقايع روز عاشورا آنچنان كه رخ داده است.
7 ـ شعر سرايي
شعر شيعه عطر حماسه ميپراكند بوي خون ميدهد و روح مخاطب را به جوش و خروش مياندازد.شعر شيعه را اگر رديابي كني به عاشورا خواهي رسيد. بغض شيعه در عاشورا ميشكند و اشك و خون، بيت بيت بر صفحات تاريخ فرو ميريزد. شعر عاشورايي تجليگاه شعار، خاستگاه شور و خيزش شعور و در يك كلمه، نقطه به هم رسيدن احساس و انديشه شيعه است. شعر عاشورا تجسم و نمود عيني جانبازي و جانگذاري شيعه را پاس ميدارد. قلمها و زبانهاي عاشورائي با زمان سخن ميگويند. عاشورا را در گذشته نمي بينند. هر روز را در عاشورا مييابند و عاشورا در هر روز. شعر عاشورا شيعه را براي انتقام گيري مترصّد نگه ميدارد. امامان شيعه عليهمالسلام شعر گفتن براي عاشورا را ارجي بزرگ مينهادند. دست نوازشگر امامت شاعران عاشورايي بسياري را پرورش داد. آنان شعر سرايي را شأني فقهي بخشيدند و لباس استحباب بر آن پوشاندند.(18)شعر عاشورايي را بايد با سوز سرود و با سوز خواند. امام صادق عليهالسلام به ابوهارون شاعر فرمود: شعري در باره حسين عليهالسلام بخوان. او خواند. امام فرمود: آنگونه كه در جمع خود ميخواني بخوان. ابوهارون اين بار قصيدهاي را با سوز خواند. امام عليهالسلام با صداي بلند گريست و صداي گريه زنان نيز از پس پرده برخاست.(19)