احمد لقماني «پژوهشي نو در باره روايات گريه و آثار گرانبهاي اشك در عزاي امام حسين عليهالسلام »در سلسله اشك بود گوهر مقصود گر هست ز يوسف خبر، اين قافله دارد(1) اشك موهبتي الهي است و امام صادق عليهالسلام آن را موجب دفع رطوبت مغز انسان شمرده است. نشاط، زنده دلي، سبكبالي و طراوت روح از آثار اشك است.مردم عشقيم و در فصل فراق رود جاري ميكنيم از اشتياق اشك من در فصلباران زاده است هقهقي دارم كه توفان زاده است رود عصمت شط اشك گرم ماست باغعصمتدربهارشرمماست(2) مراجعه هريك از افراد جامعه به متخصص و گره گشايي اهل فن از مشكلات اجتماعي، پديدهاي مرسوم و براي تمامي انسانها، از هر مرز و بوم و با هر نگرشي، قابل قبول است. اين مهم آنجا ارزش بيشتر مييابد كه سلامت باورها و درستي عقايد هريك از ما بدان وابسته باشد و تغذيه روحي و معنوي مان بدان پيوند خورد.موضوعات فراواني در معارف دين به چشم ميخورد كه سخنان معصومان عليهمالسلام در باره آنها از باورهاي عموم مردم دور مينمايد؛ گاه اغراق آميز تلقي ميشود و در مواردي، نوعي تفاوت در تعبير و حتي تضادّ در الفاظ به ذهن ميآيد، افرادي كه چنين سخناني در حوزه فهم و تحليل و بينش آنان نيست، با ديدي غير اصولي و غلط به مباحث مينگرند، اما چون همين موضوعات در دست صاحبان رأي و انديشمندان پرتجربه قرار ميگيرد، چنان لطيف و زيبا معنا ميشود كه تمامي آتش دروني و برداشتهاي ناصحيح را خاموش ميسازد.پس، پيش از هر نوع نگرشي، بايد به اهل فن و ژرف نگران موضوع مراجعه كرد. يكي از اين موارد، روايات گوناگوني است كه يك قطره اشك براي امام حسين عليهالسلام را مايه خاموش درههاي عذاب الهي شمرده و كمترين ذره گريه براي آن حضرت را موجب ورود آدمي به فردوس برين الهي معرفي كرده است. عالمان گرانمايه در برخورد با احاديث، دو زاويه ديد دارند:1 ـ دقت در صدور سخن و حديث از زبان معصوم عليهمالسلام ؛ (تحليل سندي)2 ـ توجه به مراد معصوم عليهمالسلام و ابعاد دلالت حديث (تحليل دلالتي)دانشي كه اين مهم را به عهده دارد، «علم رجال» يا «دانش پالايش احاديث» است كه به سان كيميايي صحيح را از نا صحيح تشخيص ميدهد و فقيه را با خاطري آسوده، سمت مراحل ديگر استنباط و اجتهاد رهسپار ميسازد.رواياتي كه در باره گريه، آثار آن و جلوههاي جاودانه اشك در دنيا و آخرت، حقايقي گرانبها بيان كردهاند، بسيارند. و افزون بر تواتر يا كثرت بيان، كه خود دليلي بر صدور آن از معصومان عليهمالسلام است، عالمان فرزانه و محققان نكته سنجي به نگارش و بيان آنها پرداختهاند كه بدون اطمينان خاطر بدين كار دست نمييازند. از اينرو، در باره اصل صدور اين روايات براي انديشمندان هيچ دغدغه خاطري وجود ندارد و بايد در باره دلالت هريك و مراد مجموع احاديث به بحث بنشينيم.پارهاي از اين نظرها را، كه در حوصله اين نوشتار است و خوشهاي از توشهاي انبوه مينمايد، با هم بررسي ميكنيم و بقيه را به نگاه ژرف خوانندگان و ديگر صاحب نظران والا قدر وا مينهيم: