رساله حجيّه - حج در قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حج در قرآن - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

رساله حجيّه

مروري كوتاه بر زندگينامه مؤلف:

در شرح حال زندگي تنديس تقوا و قداست، عالم گرانقدر مرحوم مقدّس اردبيلي سخن بسيار است كه مجال تفصيل آن در اين مقال ـ كه بناي آن بر اختصار است ـ نيست1.

اين چهره پرفروغ در كنگره بزرگداشت مقدّس ـ كه ان شاء الله در تابستان 1375 برگزار خواهد شد ـ معرفي مي شود و در اينجا به عنوان مقدمه رساله تنها مختصري از شرح حال اين عالم بزرگ را از كتاب «ريحانة الأدب» نقل مي كنيم.

صاحب ريحانه در شرح احوال او مي نويسد: «احمد بن محمد آذربايجاني اردبيلي الأصل والولاده، نجفي المسكن و المدفن از مفاخر علماي اماميه عهد صفويه مي باشد كه بسيار جليل القدر و عظيم الشأن، فقيه عابد، متكلّم زاهد، محقّق مدقّق، قدسي السّمات، ملكوتي الصفّات، در كلمات اجلّه، به عالم رباني موصوف، به «مقدس» و «مقدس اردبيلي» و «محقق اردبيلي» معروف، در زهد و ورع و تقوا و عبادت و وثاقت بي بدل و مانند سخاوت حاتم ضرب المثل، اورع و اتقي و اعبد و ازهد اهل زمان خود بود. كراماتي در كلمات اكابر بدو منسوب و به فرموده مجلسي در بحار و صاحب حدائق در لؤلؤة البحرين، مقدّس اردبيلي در فضل و زهد و ورع و تقوا به غايت رسيده و نظير او در متقدّمين و متأخّرين مسموع نگرديده و كتاب هاي او در نهايت دقّت و تحقيق و از كساني مي باشد كه به فيض ملاقات حضرت ولي عصر ـ عجّل الله فرجه ـ نايل و ملوك وقت در همه گونه تجليلات وي اهتمام تمام داشته اند.

وقتي نامه اي به جهت اعانت سيّدي به شاه تهماسب نوشته و به برادرش مخاطب كرده بود، آن شاه ديانت اكتناه، وصيّت نمود كه آن نامه را در كفنش بگذارند كه در موقع سؤال نكير و منكر به همان عنوان برادري مقدّس، احتجاج نمايد.

شاه عباس نيز اصراري وافي داشت كه مقدّس تشريف فرماي ايران باشد ليكن شرافت اقامت در ارض اقدس نجف را به همه چيز ترجيح داد و قبول ننمود و به حسب خواهش يك نفر از مقصرين كه از ترس شاه عباس اوّل به حرم مطهر حضرت اميرالمؤمنين ـ ع ـ ملتجي و پناهنده بوده، نامه اي بدين روش بنگاشت: باني ملك عاريت عبّاس بداند اگر چه اين مرد اوّل ظالم بود اكنون مظلوم مي نمايد.

چنانچه از تقصير او بگذري، شايد كه حقّ سبحانه و تعالي از پاره اي از تقصيرات تو بگذرد. كتبه بنده شاه ولايت

احمد اردبيلي جواب شاه: به عرض مي رساند عباس، خدماتي كه فرموده بوديد به جان منّت داشته به تقديم رسانيد، اميد كه اين محبّ را از دعاي خير فراموش نكنند.

كتبه كلب آستانه علي عباس مقدّس از كثرت ورع و تقوا در سفر زيارت كربلا كه از نجف مشرف مي شده، به نماز قصر اكتفا نكرده و احتياطاً جمع مابين قصر و تمام مي كرد و در وجه آن مي فرمود كه: طلب علم واجب است و زيارت حضرت امام حسين ـ ع ـ مستحبّ; از اين رو مي ترسم كه به جهت عمل استحبابي ترك واجب كرده و سفرم سفر معصيت باشد، با وجود اين كه در سفر نيز از مطالعه و تفكّر در حلّ اشكالات علميّه فارغ نبودي. از كرامات مقدس، موافق آنچه از سيد جزائري نقل شده، آن كه در گران سالي تمامي طعام هاي خود را با فقرا قسمت مي كرد و براي خودش نيز مثل سهم يك فقير بر مي داشت تا وقتي زوجه اش برآشفت كه در مثل چنين سال اولاد خود را بي آذوقه مي گذاري كه در نتيجه، محتاج به سؤال مردم باشند، مقدّس چيزي نفرمود و به قرار عادت معمولي به مسجد كوفه براي اعتكاف رفت.روز دوم آن، مردي آرد و گندم خوبي به خانه اش آورده و گفت صاحب خانه اين را فرستاده و خودش هم در مسجد كوفه معتكف است، پس از آن كه مقدّس كه اصلاً بي اطّلاع بوده به خانه آمده و از قضيه مستحضر گرديد، دانست كه از جانب خدا است و به لوازم حمد و شكر الهي قيام نمود.نيز از مقامات سيد جزائري نقل است كه هرگاه مسأله اي به مقدّس مشتبه مي شد شب ها خود را به ضريح مقدّس رسانيده و جواب مي شنيد و گاهي بوده كه حضرت اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ نيز هنگامي كه حضرت صاحب الامر ـ عليه السلام ـ در مسجد كوفه تشريف مي داشته، بدانجا حواله مي كرده كه اشكالات خود را از آن بقية الله حل نمايد و غير اينها از كرامات ديگر كه در كتب مربوطه نگارش داده اند. بالجمله، جلالت و عظمت و داراي مراتب اخلاقيّه و علميّه و عمليّه بودن مقدّس و اهتمام او در قضاي حوائج مردمان، مشهور جهان و محتاج به اقامه شاهد و برهان نمي باشد.با اين همه زهد و ورع و اعمال خالصه كه داشته، يكي از مجتهدين بعد از وفات در خوابش ديد كه با هيئت نيكو و جامه پاكيزه از حرم مطهّر علوي بيرون آمد، از وي پرسيد كه بواسطه كدام عمل بدين مقام رسيدي؟ گفت سودي نبخشيد ما را مگر محبت و ولايت صاحب اين قبر.مقدّس با شيخ بهايي و ميرزا محمد استرآبادي صاحب رجال و نظائر ايشان معاصر بوده و از بعض تلامذه شهيد ثاني و اكابر فضلاي عراقين تحصيل معقول و منقول كرده و ملا عبدالله شوشتري و صاحب مدارك و صاحب معالم و بسياري از اجلاّي وقت از تلامذه وي بوده اند و از تأليفات طريفه او است:

1 ـ آيات الاحكام، كه نامش زبدة البيان و ذيلاً مذكور است

2 ـ اثبات الواجب، به فارسي كه همان اصول الدين مذكور ذيل است

3 ـ استيناس المعنويه، به عربي در علم كلام

4 ـ اصول الدين و يك نسخه از آن در كتابخانه رضويه موجود است

5 ـ حاشيه شرح تجريد قوشچي

6 ـ حاشيه شرح مختصر الأصول عضدي

7 ـ حديقة الشيعه

8 ـ الخراجيه، كه دو رساله در مسأله خراج و ماليات نوشته و هر دو در سال هزار و سيصد و هيجدهم قمري در حاشيه كفاية الأصول آخوند خراساني چاپ سنگي شده اند

9 ـ زبدة البيان في شرح آيات احكام القرآن، كه به فوائد و تحقيقات بسياري مشتمل و به آيات الاحكام اردبيلي معروف و در سال نهصد و هشتاد و نهم هجرت از تأليف آن فارغ و در اين اواخر در ايران چاپ و چند نسخه خطي آن نيز به شماره

2048 ـ 2052 در كتابخانه مدرسه سپهسالار «مدرسه عالي شهيد مطهري كنوني »موجود است

10 ـ مجمع الفائده و البرهان في شرح ارشاد الأذهان، كه شرح ارشاد علاّمه بوده و در ايران چاپ سنگي شده و داراي تحقيقات عميقه مي باشد و غير از اينها تأليفات ديگري نيز داشته است. وفات مقدّس در ماه صفر نهصد و نود و سيّم هجرت در نجف اشرف واقع شد و قبر شريفش در ايوان طلاي حضرت اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ معروف است و در رديف اشخاص موسوم به احمد از نخبة المقال گويد: والأردبيلي من الأعاظم منه استجاز صاحب المعالم مقدس ذو ورع و عفّة وفاته في الألف الاّالسبعة2 تصحيح رساله: از اين رساله چهارده نسخه در كتابخانه ها موجود است كه تعدادي از آنها نزد راقم بوده است:

1 ـ كتابخانه جامع گوهرشاد، رساله سوم مجموعه ش 998، تحرير سنه 988 ق.(فهرست ج 3/1365). اين نسخه حواشي ملا عبدالله شوشتري شاگرد مقدس اردبيلي را به همراه دارد و در آخر نسخه آمده: «...

والختم بالصلاة...

بمشهد المقدّسة الرّضوية فى يوم الجمعة 12 شهر جمادى الأُولي سنة 988.» حواشي ملا عبدالله شوشتري بر اين رساله، موجب ارزش مضاعف اين كتاب شده است.

2 ـ كتابخانه آستان قدس رضوي، ش 2373، تحرير سنه 1017 در حيدرآباد دكن (فهرست الفبايي، ص 219، فهرست رضوي، ج 2/49). در برگ اوّل اين نسخه چنين آمده: «رساله حجّيه، ملا احمد اردبيلي به فارسي كه ملا عبدالله شوشتري «شاگرد ملا احمد» بر آن تعليقات نوشته و ايرادات بر او نيز گرفته».

و در پايان نسخه آمده: «قد وقع الفراغ من استنساخه عاجلاً ضحوة يوم السبت ست عشر شهر شعبان المعظم، سنة 1017 في بلدة حيدرآباد دكن، لأجل أُستاذ العلماء و فحول (كذا) الفضلاء، جامع المعقول و المنقول، أفضل المتقدّمين و أعلم المتأخرين، المستغني عن خلق الله الغني، مولانا موسي الجيلانى أيده الله...» و نيز آمده: «هذه رسالة وجيزة في واجبات الحجّ من مصنّفات الشيخ الإمام العلاّمة المجتهد جمال الدين أحمد بن فهد الحلّى نوّر الله مرقده ـ » رساله حجّيه ابن فهد به زبان عربي در هفت صفحه ضميمه رساله مقدّس اردبيلي است.

3 ـ كتابخانه مقدرسه فيضيه، رساله چهارم مجموعه ش 393، تحرير سنه 1066 (فهرست ج 2/10 مجموعه ها).

4 ـ كتابخانه حسينيه شوشتري ها، رساله دوّم مجموعه ش 38، تحرير سنه 1095، 7 برگ، با يك واسطه از نسخه اصل، نشريه دانشگاه، ج 11 و12/825.

5 ـ كتابخانه مركزي دانشگاه تهران، رساله ششم، مجموعه ش 878 (فهرست، ج 5/1870).

6 ـ كتابخانه مدرسه عالي شهيد مطهري، رساله هفتم، مجموعه ش 5986 (فهرست، ج 4/286) تحرير سده دوازدهم و آخر رساله ناقص است.

7 ـ كتابخانه مدرسه عالي شهيد مطهري، رساله سوم مجموعه ش 2911، تحرير سنه 1092 (فهرست، ج 4/61) تحرير سده يازدهم است.

8 ـ كتابخانه مدرسه حجّتيه قم رساله دوّم مجموعه ش 597 (فهرست ص 115).

9 ـ كتابخانه حضرت آية الله نجفي مرعشي، رساله چهارم، مجموعه ش 3008، تحرير سنه 1045 (فهرست، ج 8/185).

10 ـ كتابخانه حضرت آية الله نجفي مرعشي، رساله پنجم، مجموعه ش 3008 تحرير سنه 1045 (فهرست، ج 8/185).

11 ـ كتابخانه آستان شاهچراغ، ضمن مجموعه ش 32 (رديف 192)، (فهرست، ج 2/189).

12 ـ كتابخانه اي در دهخوارقان (رياض العلما، ج 1/57، تعليقه أمل الآمل، ص 97).

13 ـ كتابخانه آية الله لاجوردي در قم، ضمن مجموعه اي از رسائل مقدّس اردبيلي. تصوير آغاز رساله نسخه مدرسه عالي شهيد مطهري

14 ـ كتابخانه ملّي ملك، رساله چهاردهم، مجموعه ش 5712 (فهرست، ج 8/475). در اينجا لازم است از استاد ارجمند حضرت آية الله استادي كه تصحيح اين رساله را بر عهده بنده گذاشتند و نسخه هاي خطي آن را در اختيار حقير نهادند و مرا در اين امر خير و احياي اين اثر، سهيم نمودند تشكر كنم; در ضمن گفتني است كه حواشي ملا عبدالله شوشتري بر رساله را، حضرت ايشان بر اين مقال افزودند; همچنين از فاضل گرامي جناب آقاي علي اكبر زماني نژاد كه اطلاعات نسخه شناسي مربوط را به اينجانب سپردند، سپاسگزارم.

/ 7