بيهقى (384 - 458ق) با توجه به سخن زيدبن ثابت (ت 45ق) كه گفته است: «ما نزد رسول خدا(ص) قرآن را از روى پارههاى پوست تاليف مىكرديم»، نتيجه گرفته است كه هرگاه آياتى بهطور پراكنده نزول مىيافت، با اشاره پيامبر(ص) در سورههايشان مرتب و گردآورى مىشد. (6) روايت زيد بر نتيجهگيرى بيهقى دلالت ندارد; ولى دلالت آن بر اينكه قرآن در حضور رسول خدا(ص) نوشته و مرتب مىشد، انكارناپذير است; اما هرگز نمىتوان نتيجه گرفت كه زيد آيات سورهها را به همان ترتيبى كه در حضور آن حضرت مرتب مىكرده است، در مصحف عثمانى نيز مرتب ساخته باشد. چهبسا كه در اين مصحف جاى برخى از آيات سورهها را تغيير داده باشد. سخن زيد به هنگام جمع مصحف كه گفت: «چگونه كارى كنم كه رسول خدا(ص) نكرد»، (7) احتمال مذكور را تقويت مىكند. بديهى است كه كراهت زيد از نفس كتابت و تاليف قرآن نبوده; چون خود - چنانكه در همين روايت مورد بحث آمده - در حضور رسول خدا(ص) بدان مىپرداخته است. احتمالا كراهت او با عنايتبه رواياتى كه حاكى از تعلق توقيف آن حضرت به ترتيب نزول است، مربوط به جابجايى پارهاى از آيات سورهها برخلاف توقيف آن بزرگوار بوده است.
2.3. امانت در تاليف مصحف عثمانى
قائلان به توقيف با استناد به رواياتى كه به دنبال مىآيد، ادعا مىكنند كه كاتبان مصحف عثمانى، قرآن را به همان ترتيبى كه از پيامبر(ص) شنيدند، مرتب ساختند. - ابن زبير (1 -73ق) يكى از كاتبان مصحف عثمانى گويد: «من به عثمانبن عفان گفتم:والذين يتوفون منكم و يذرون ازواجا... (8) را كه ناسخ آيه ديگر (9) است، چرا نوشتيد و وانهاديد؟ گفت: اى برادرزاده! من هيچ آيهاى را از جايش تغيير نمىدهم». (10) - ابن وهب (125 -197ق) گويد: