وصيت رسول خدا صلي الله عليه و آله به علي عليه السلام - وصیت رسول خدا (ص) به علی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وصیت رسول خدا (ص) به علی (ع) - نسخه متنی

محمد رضا مالک

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

وصيت رسول خدا صلي الله عليه و آله به علي عليه السلام

محمد رضا مالك

قسمت اول

وصاياي رسول خدا به اميرمؤمنان و ساير اصحاب، كه در كتابهاي تاريخي و روايي، در قالب سخناني پندآموز، گرد آمده بسيار است، ليكن مقصود ما از وصيت در اين بحث، معناي خاص اين كلمه است، يعني همان كه در عرف متداول مردم ما به آن «وصيت» گفته مي‏شود. بنابراين مطالبي كه در پي مي‏آيد بخشي از وصايايي است كه پيامبر خدا(ص) پس از اين كه از خبر رحلت خود آگاه مي‏گردد، به مسلمانان و اهل بيت خود ابراز مي‏كند كه از جمله مهمترين آنها وصيت به علي(ع) است و با وي عهد مي‏بندد كه همه را به جاي آورد.

آگاه شدن پيامبر اكرم(ص) از وفات خود

امام صادق(ع) فرمود: خبر مرگ پيامبر(ص) را به وي دادند، در حالي كه كاملاً سالم بود و كسالتي نداشت، اين خبر را فرشته وحي براي آن حضرت(ص) آورد.

رسول خدا(ص) چون اين خبر بدانست فرمود كه ندا در دهند و مردم را براي نماز جماعت گرد آورند و امر كرد كه مهاجرين و انصار با سلاح در مسجد حاضر شوند، پس آن جناب بر منبر برآمد و مسلمانان را از خبر رحلت خويش آگاه ساخت و سپس گفت:

«من حاكمان پس از خود را تذكار مي‏دهم كه بر جماعت مسلمانان رحم كنند و بزرگان آنها را احترام نمايند و ناتوانان را ياري رسانند و عالمان ايشان را بزرگ دارند و مسلمانان را نزنند كه خوار گردند و آنان را فقير نسازند تا كافر گردند و در سراي خويش بر مردمان نبندند كه قويدستان، بينوايان را بخورند و امت مرا به جنگهاي بي‏حاصل نكشانند تا نسل ايشان نابود شود.»

آن گاه فرمود: «هر آينه پيام خويش رساندم و نصيحت خود گفتم و همگان شاهد باشيد!»1

در مورد اين كه آيا خبر رحلت به وسيله آيات قرآن به رسول‏خدا(ص) رسيد يا نه؟ «ابن عباس» و «سدي» گويند: هنگامي كه اين آيه شريفه نازل شد: انّك ميّتٌ و انّهم ميّتون؛ همانا كه تو اي پيامبر(ص) خواهي مرد و آنان نيز مي‏ميرند.2 رسول خدا(ص) فرمود: «كاش وقت مرگ خويش را مي‏دانستم!» وقتي آيات شريفه سوره مباركه نصر نازل گشت: اذا جاء نصر الله والفتح و رأيت الناس يدخلون في دين الله افواجا فسبّح بحمد ربّك واستغفِرهُ انّهُ كان توّابا. پيامبر اكرم(ص) هرگاه تكبير نماز را مي‏گفت، پيش از قرائت، عرضه مي‏داشت: «سبحان الله و بحمده، أستغفر الله و اتوبُ اليه.»

از رسول خدا(ص) سبب اين كار را پرسيدند. فرمود: بدانيد كه خبر مرگم به من رسيده است! بعد به سختي گريست. گفتند: «اي رسول خدا(ص) آيا شما از ترس مرگ مي‏گرييد، در حالي كه پروردگار گناهان گذشته و آينده شما را بخشيده است!؟»

فرمود: «پس هول قيامت و فشار قبر و تاريكي گور چه مي‏شود؟»

پس از نزول اين سوره رسول خدا يك سال ديگر بزيست تا اين كه مريض شد به همان مرضي كه در طي آن درگذشت و آن روز شنبه يا يك شنبه از ماه صفر بود كه نخستين بار، درد اين بيماري كه وي را از پاي درافكند احساس نمود، پس دست اميرمؤمنان(ع) را گرفت و رو به سوي بقيع نمود و جماعتي از مردم در پي او روان شدند و پيامبر(ص) به آن گروه فرمود: «به من فرمان داده شده است كه براي مردگان بقيع طلب آمرزش نمايم!»

آنان رفتند و چون مقابل قبرها رسيدند، رسول خدا(ص) خطاب به مردگان گفت: سلام بر شما باد اي اهالي گورها! شما آسوده‏ايد از آنچه زندگان را در رسيده است. فتنه‏ها چون پاره‏هاي شب تاريك روي آورده‏اند، به گونه‏اي كه آخر آنها اوّل آنها را دنبال مي‏كند [پيوسته و در پي هم مي‏آيند.]

پيامبر(ص) بعد از آن مدتي طولاني براي مردگان طلب آمرزش كرد، آن گاه رو به علي(ع) نمود و فرمود: «جبرئيل(ع) هر سال يك بار قرآن را بر من عرضه مي‏كرد اما امسال دوبار چنين كرده است و من اين كار را نشانه فرا رسيدن اجل خويش مي‏دانم! يا علي(ع) به راستي كه خداوند مرا مخيّر كرد كه بين صاحب‏شدن گنجهاي دنيا و جاودانه بودن در آن و بين رسيدن به بهشت، يكي را برگزينم و من ديدار با پروردگارم و بهشت را اختيار نمودم!»3

البته بر طبق حديثي كه از «عبدالله بن مسعود» نقل شده است، پيامبر(ص) يك ماه قبل از مرگ خود، خبر وفات خويش را به مسلمانان داده است. عبدالله بن مسعود مي‏گويد: محمد(ص) محبوب ما و پيامبرمان ـ كه جان من و پدر و مادرم فداي او باد ـ يك ماه پيش از رحلتش، خبر مرگ خود را به ما داد و چون زمان فراق و جدايي نزديك شد، ما را در خانه‏اي گرد آورد و با چشماني اشك‏بار ما را نگريست و فرمود:

«آفرين بر شما! خداوند شما را زنده بدارد و حفظ نمايد و ياري رساند و سود بخشد و راهنمايي كند و توفيق ارزاني دارد و سلامتي دهد و پذيراتان گردد و روزي عنايت فرمايد و بر ديگران برتري بخشد. وصيت مي‏كنم شما را به تقواي الهي و از پروردگار مي‏خواهم كه ياريتان دهد. به راستي كه من شما را آشكارا از عقوبت پروردگار مي‏ترسانم و زنهار مي‏دهم كه در برابر خدا و در مورد بندگان و سرزمينهايش سركشي نكنيد. همانا كه خداوند تعالي خطاب به من و شما فرموده است: تلك الدّار الآخرة نجعلها للذين لايريدون علوّا فيالأرض و لافسادا والعاقبة لِلمتّقين؛ آن سراي آخرت است كه ما براي كساني قرار داده‏ايم كه در زمين سرِ سركشي و فساد را ندارند و فرجام نيكو از آنِ پرهيزگاران است.4 و نيز فرموده است: أَليس في جهنّم مثويً للمتكبّرين؛ آيا در جهنم جايگاهي براي متكبران وجود ندارد؟»5

مسلمانان از پيامبر(ص) پرسيدند: «اي رسول خدا(ص) اجل شما چه هنگام است؟»

فرمود: «مرگ من نزديك شده است و من به سوي پروردگارم و سدرة‏المنتهي و جنة‏المأوي رهسپار مي‏گردم... .»

گفتند: «چه كسي شما را غسل خواهد داد؟»

فرمود: «برادرم علي(ع) و اهل بيت من هر كدام كه نزديكتر به منند.»6

/ 7