وصايت علي(ع) در حضور مسلمانان - وصیت رسول خدا (ص) به علی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وصیت رسول خدا (ص) به علی (ع) - نسخه متنی

محمد رضا مالک

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

وصايت علي(ع) در حضور مسلمانان

مسلّم اين است كه پيامبر اكرم(ص) در حضور مسلمانان، اميرمؤمنان را وصيّ خود قرار داده و علي(ع) نيز اين وصايت را پذيرفته است و عهد كرده است كه به آنچه رسول خدا(ص) مي‏فرمايد عمل نمايد. اميرمؤمنان(ع) در اين باره مي‏فرمايد: وقتي رسول خدا(ص) در مريضي آخر خود در بستر بيماري افتاده بود، من سر مبارك وي را بر روي سينه خود نهاده بودم و سراي حضرت(ص) انباشته از مهاجر و انصار بود و عباس عموي پيامبر(ص) رو به روي او نشسته بود و رسول خدا(ص) زماني به هوش مي‏آمد و زماني از هوش مي‏رفت. اندكي كه حال آن جناب بهتر شد، خطاب به عباس فرمود: «اي عباس، اي عموي پيامبر(ص)! وصيت مرا در مورد فرزندانم و همسرانم قبول كن و قرضهاي مرا ادا نما و وعده‏هايي كه به مردم داده‏ام به جاي آور و چنان كن كه بر ذمّه من چيزي نماند.»

عباس عرض كرد: «اي رسول خدا(ص) من پيرمردي هستم كه فرزندان و عيال بسيار دارم و دارايي و اموال من اندك است [چگونه وصيت تو را بپذيرم و به وعده‏هايت عمل كنم] در حالي كه تو از ابر پرباران و نسيم رها شده بخشنده‏تر بودي [و وعده‏هاي بسيار داده‏اي] خوب است از من درگذري و اين وظيفه بر دوش كسي نهي كه توانايي بيشتري دارد!»

رسول خدا(ص) فرمود: «آگاه باش كه اينك وصيت خود را به كسي خواهم گفت كه آن را مي‏پذيرد و حق آن را ادا مي‏نمايد و او كسي است كه اين سخنان را كه تو گفتي نخواهد گفت! يا علي(ع) بدان كه اين حق توست و احدي نبايست در اين امر با تو ستيزه كند، اكنون وصيت مرا بپذير و آنچه به مردمان وعده داده‏ام به جاي‏آر و قرض مرا ادا كن. يا علي(ع) پس از من امر خاندانم به دست توست و پيام مرا به كساني كه پس از من مي‏آيند برسان.»

اميرمؤمنان(ع) گويد: «من وقتي ديدم كه رسول خدا(ص) از مرگ خود سخن مي‏گويد، قلبم لرزيد و به خاطر آن به گريه درآمدم و نتوانستم كه درخواست پيامبر(ص) را با سخني پاسخ گويم.»

پيامبر اكرم(ص) دوباره فرمود: «يا علي آيا وصيت من را قبول مي‏كني!؟» و من در حالتي كه گريه گلويم را مي‏فشرد و كلمات را نمي‏توانستم به درستي ادا نمايم، گفتم:

آري اي رسول خدا(ص)! آن گاه رو به بلال كرد و گفت: اي بلال! كلاهخود و زره و پرچم مرا كه «عقاب» نام دارد و شمشيرم ذوالفقار و عمامه‏ام را كه «سحاب» نام دارد برايم بياور...[سپس رسول خدا(ص) آنچه كه مختص خود وي بود از جمله لباسي كه در شب معراج پوشيده بود و لباسي كه در جنگ احد بر تن داشت و كلاههايي كه مربوط به سفر، روزهاي عيد و مجالس دوستانه بود و حيواناتي كه در خدمت آن حضرت بود را طلب كرد] و بلال همه را آورد مگر زره پيامبر(ص) كه در گرو بود. آن گاه رو به من كرد و فرمود: «يا علي(ع) برخيز و اينها را در حالي كه من زنده‏ام، در حضور اين جمع بگير تا كسي پس از من بر سر آنها با تو نزاع نجويد.»

من برخاستم و با اين كه توانايي راه رفتن نداشتم، آنچه بود گرفتم و به خانه خود بردم و چون بازگشتم و رو به روي پيامبر(ص) ايستادم، به من نگريست و بعد انگشتري خود را از دست بيرون آورد و به من داد و گفت: «بگير يا علي اين مال توست در دنيا و آخرت!»

بعد رسول خدا(ص) فرمود: «يا علي(ع) مرا بنشان.» من او را نشاندم و بر سينه من تكيه داد و هر آينه مي‏ديدم كه رسول خدا(ص) از بسياري ضعف سر مبارك را به سختي نگاه مي‏دارد و با وجود اين، با صداي بلند كه همه اهل خانه مي‏شنيدند فرمود: «همانا برادر و وصيّ من و جانشينم در خاندانم علي بن ابي‏طالب است. اوست كه قرض مرا ادا مي‏كند و وعده‏هايم را وفا مي‏نمايد. اي بني‏هاشم، اي بني‏عبدالمطلّب، كينه علي(ع) را به دل نداشته باشيد و از فرمانهايش سرپيچي نكنيد كه گمراه مي‏شويد و با او حسد نورزيد و از وي برائت نجوييد كه كافر خواهيد شد.»

سپس به من گفت: «مرا در بسترم بخوابان.» و بلال را فرمود كه حسن(ع) و حسين(ع) را نزد او بياورد بلال رفت و آنها را با خود آورد. پيامبر(ص) آن دو را به سينه خويش چسباند و آنها را مي‏بوييد.

علي(ع) مي‏گويد: من پنداشتم كه حسن(ع) و حسين(ع) باعث شدند كه اندوه و رنج پيامبر(ص) فزوني يابد، خواستم آن دو را از حضرت(ص) جدا سازم. فرمود: «يا علي(ع) آنها را واگذار تا مرا ببويند و من هم آنها را ببويم! بگذار تا آن دو از وجود من بهره گيرند و من نيز از وجود ايشان بهره گيرم! به راستي كه پس از من مشكلات بسيار خواهند داشت و مصايب سختي را تحمل خواهند كرد، پس لعنت خداوند بر آن كس باد كه حق حسن(ع) و حسين(ع) را پست شمارد. پروردگارا! من اين دو را و علي صالح‏ترين مؤمنان را به تو مي‏سپارم!»17

/ 7