ترجمه زيارت جامعه - هدایتگران راه نور نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

هدایتگران راه نور - نسخه متنی

سید محمدتقی مدرسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ترجمه زيارت جامعه

"درود بر شما اى خاندان نبوّت و جايگاه رسالت و )مركز( آمد و شدفرشتگان و محل فرود وحى و مكان رحمت و گنجوران دانش و غايت خويشتندارى و حلم و بنيانهاى كرم ورهبران امّتها و صاحبان نعمتهاوريشه هاى نيكان و ستونهاى گزيدگان و تربيت كنندگان بندگان و اركان كشورها و دروازه هاى ايمان و امينان خداى رحمان و تبار پيامبران و گزيده رسولان و عترتى منتخب پروردگار جهانيان، و رحمت و بركات خدابر شما باد!
درود بر پيشوايان هدايت و چراغهاى )روشن( در ظلمت و پرچمهاى پرهيزگارى وصاحبان عقل و خرد و پناه مردمان و وارثان پيامبران ونمونه هاى برتر و دعوت نكو وحجّتهاى خداوند بر مردم دنيا و آخرت و اولى و رحمت وبركات خدا بر شما باد!
درود بر جايگاههاى معرفت خدا و خانه هاى بركت خدا و معدنهاى حكمت خدا وپاسداران سرّ خدا و حاملان كتاب خدا و جانشينان پيامبران خدا و فرزندان رسول خداصلى الله عليه وآله و رحمت و بركات خدا بر شما باد!
درود بر دعوت كنندگان به خدا و راهنمايان به خشنوديهاى خدا وپايداران در فرمان خدا و كاملان در محبّت خدا و مخلصان در توحيد خدا و ياوران امرو نهى خدا و بندگان گرامى كه در گفتار بر خدا پيشى نگرفتند و به فرمان او كارمى رانند و رحمت و بركات خدا بر شما باد"!
آن حضرت در اندرز به يكى از دوستان خود فرمود:
"اى فتح! آن كه فرمان آفريدگار را گردن نهاد از خشم آفريده به خود باك راه نداد و آن كه آفريدگار را به خشم آورد، يقين كن كه آفريدگار خشم آفريده رابروى مستولى بدارد، وآفريدگار وصف نشود جز بدانچه خويشتن را بدان وصف كرده است و كجا توصيف شود آفريدگارى كه حواس از يافتنش وگمانها از رسيدن به او و آنچه در دل مى گذرد از توصيفش و ديدگان از احاطه به او، درمانند.

والاست از آنچه وصف كنندگان، توصيفش مى كنند و برتر است از آنچه ستايندگان مى ستايندش.

در نزديكى اش دور گردد و در دورى اش نزديك، دردورى اش نزديك است و در نزديكى اش دور، كيفيّت )چگونگى( را اوچگونگى بخشيد پس گفته نشود خود او چگونه است؟ و مكان را او پديدفرمود پس گفته نشود خود او كجاست؟ چون او از چگونگى و كجايى)مكان( به دور است".(68)

و نيز فرمود:
"هر كه خداى را بپرهيزد در امان نگاه داشته شود و هر كه خدا را فرمان برد، مورد اطاعت قرار گيرد و هر كه آفريدگار را اطاعت كند از خشم مخلوق نترسد، هر كه از مكر خدا و دردناك گرفتنش ايمن شد گردن كشى كرد تا آنجاكه قضاى خدا و امر نافذش بروى فرود آمد و هر كه دليلى روشن ازپروردگارش داشته باشد دشواريهاى دنيا بروى سبك آيد و گر چه تكه تكه شود و پراكنده گردد.

سپاسگزار به خود سپاس سعادتمندتر است از نعمتى كه باعث سپاس شده زيرا نعمت كالاى اين جهانى است و سپاس نعمت دنياوآخرت است.

خداوند دنيا را سراى آزمايش و آخرت را خانه فرجام قرار داد و بلاى دنيارا وسيله ثواب آخرت گرداند و ثواب آخرت را عوض بلاى دنيا قرار داد.

ستمگر بردبار بسا كه به وسيله حلم خود از ستمش گذشت شود و حق دار نابخرد بسا كه به سبكسرى خود نور حقّ خويش را خاموش سازد.

هر كه از روى دوستى به تو نظرى دهد همه جانبه اطاعت او كن.

هر كه قدر خود نداند از شرّ او خود را آسوده مدان.

دنيا بازارى است كه مردمى از آن سود برند و مردمى ديگر زيان بينند".(69)

"جدل دوستى قديم را تباه سازد و گره استوار )در راه دوستى( پديد آرد،كمترين چيز در جدل برترى جستن است و همين برترى جستن از عوامل قطع رابطه است".

"نكوهش، كليد دشمنى است، با اين حال از حقد وكينه بهتر است".

به مردى كه پيش آن حضرت فرزندش را نكوهش كرد، فرمود: عقوق مرگ فرزند است براى پدر.

و نيز فرمود: شب زنده دارى گواراتر از خواب است و گرسنگى درخوبى خوراك بيفزايد.

)آن حضرت اين سخن را در تشويق بر نماز شب وروزه گرفتن فرمود(.

"ياد آر مرگ خويش را در ميان خانواده ات كه نه پزشكى تو را در آن هنگام از مرگ باز مى دارد و نه دوستى تو را سود مى رساند".

"خشم بر آن كه مالك اويى، پستى است".

"حكمت در سرشتهاى فاسد، كامياب نشود".

"بهتر از خير و نيكى، كننده آن است و زيباتر از زيبا گوينده آن و برتر ازدانش، حامل آن است و بدتر از شرّ، جلب كننده آن و خوفناك تر از ترس، آن كه بر آن سوار است".

"تو را از حسد پرهيز مى دهم كه - آثار - آن در تو آشكار مى گردد ولى دردشمنت كارگر نمى شود".

"اگر زمانى برسد كه عدل در آن بر ستم غلبه داشته باشد حرام است كسى به ديگرى گمان بدببرد مگر آنكه كاملاً آگاهى پيدا كند و اگر زمانى برسد كه ستم در آن بر عدل چيرگى داشته باشد كسى نمى تواند به ديگرى گمان خوب ببرد تازمانى كه به خوبى آن كس علم پيدا نكرده است".(70)

/ 26