بیشترلیست موضوعات 1. در مباحث قرآنى 2. در مباحث حديثى 3. در مباحث اخلاقى 4. در مباحث فقه 5. در بحث وحدت وجود 6. در بحث نظام احسن 7.در بحث معاد توضیحاتافزودن یادداشت جدید
مسأله مقايسه فرهنگها و بررسى تطبيقى و تاريخى اثرگدازى علوم و فلسفه ها و ادبيات ملتها و قومهاى مختلف نسبت به يكديگر و هم سير تاريخى تاثير و تأثرات در درون يك فرهنگ و در قلمروى خاص موضوعى نوظهور است و عمر چندانى ندارد. از رهگذر همين مقايسه ها نقاط مجهول بسيارى در تاريخ فرهنگ و علم وهنر روشن شده است و نگاه بشر به فراورده هاى فرهنگى خويش دگرگون شده است. در فرهنگ ما اين نوع بررسى بسيار نادر و كمياب است و جاى آن دارد كه تاريخ فرهنگ و دانش ما از اين منظر مورد بررسى قرار گيرد. در مقاله حاضر به اثرپذيرى ملاصدرا از غزالى مى پردازيم.اصل اثرپذيرى ملاصدرا آنچنان در نوشته هاى خود او آشكار است كه نيازى به اظهارنظر ديگرى در اين باره نيست در عين حال ابتدا سخن عدّه اى از بزرگان را در اين باب نقل مى كنيم و سپس سراغ آثار ملاصدرا مى رويم.1 ـ استاد جلال الدّين آشتيانى در مقدّمه رسائل فلسفى ملاصدرا در باب تفسير و تأويل مى نويسد:(آنچه كه ملاصدرا و فيض در اين مقام ذكر كرده اند ملخص كلام شيخ نحرير غزالى است كه در بيان اين قسم از مطالب متفرّد است.)1در جايى ديگر اشاره مى كند:(ملاصدرا در مباحث ذوقى و مطالب مربوط به عرفانيات و تأويل آيات مربوط به اخلاقيات و احاطه به مباحث و مسايل مربوط به اين جهات به غزالى معتقد است و بعضى از عبارات مستقل بر تجليل و توقير آن هم در حدّ اعلا نسبت به غزالى آورده است.)2آقاى بيدار در مقدّمه تفسير ملاصدرا مى نويسد:(و يمكن القول بان كلما جأ فى تأليفاته من مطالب خطا بية او تمثيلية فما خوذة فى الاكثر من كتب الغزالى و سيما ام كتبه احياء علوم الدين نقله عيناً او تلخيصاً او شرحاً مع اصلاحات لهفواته على ما يقتضيه المقام و قد صرّح او اشار اليه (فهذه خلاصة ما ذكره بعض علماءالاخرة) (تفسير سوره يس/95). (هذا تمام مالخصناه من كلام بعض ائمةالعلم و الشريعة)3(مبدء و معاد/ 488 شواهدالربوبيه/375)مى توان گفت: آنچه از مطالب خطابى و تمثيلى كه در تأليفات ملاصدرا راه يافته است از كتابهاى غزالى گرفته شده بويژه از كتاب احياءالعلوم كه ملاصدرا به حسب مقتضاى مقام يا مطلب را به عينه از آن نقل كرده و يا خلاصه كرده و يا همراه با اصلاح اشتباهات غزالى است.استاد زرياب خويى مى نويسد:(كافى است كسى كتاب مشكوةالانوار او را (غزالى) بخواند و اثر شگرف او را در فلسفه صدرالمتألّهين ببيند.)4آقاى محمّدتقى دانش پژوه مى نويسد:(ملاصدرا در تصوّف مذهبى بيش تر از احياءالعلوم غزالى و در عرفان محض بيش تر از فتوحات محيى الدّين بهره برده و عبارات آن دو را به نام يا بى نام در نوشته هاى خود گنجانده است.)5آقاى دكتر حسين نصر در تاريخ فلسفه اسلامى مى نويسد:(ملاصدرا از كلام يا الهيّات اهل سنّت و شيعه باخبر بود و در كتابهايش مخصوصاً اسفار آثار غزالى و امام فخررازى را نقل مى كند.)6اينك پس از نقل اظهار نظر شمارى از بزرگان كه اعتراف به اثرپذيرى ملاصدرا از غزالى داشتند به سراغ اظهارات خود ملاصدرا مى رويم و در مباحث گوناگون نمونه هايى را ياد خواهيم كرد.
1. در مباحث قرآنى:
ملاصدرا در كتاب مفاتيح الغيب در بحث از ادب ناظرين در دانش قرآن حدود يازده صفحه مطالبى را از وى نقل مى كند و سرانجام مى نويسد:(فهذه عشرة آداب لمتأمل التالى للقرآن و جدناها فى كتاب الاحياء.)7اينها ده ادب است براى كسى كه قرآن را به تأمّل تلاوت كند كه آنها را در كتاب احياء يافتيم.ملاصدرا بهترين روش برخورد با قرآن را در بيانات غزالى يافته است. او با كم ترين تغيير عبارات غزالى را بيان مى كند. بنابراين فضل تقدّم غزالى و بلكه اثرگذارى ملاصدرا در اين بخش از غزالى نيازى به بحث ندارد.در بحث ديگرى در كتاب مفاتيح الغيب كه تحت عنوان فهم قرآن و تفسير به رأى آورده است بخشى از عبارات غزالى در كتاب احياء را آورده است ولى اسمى از غزالى نمى برد.8در بحث تأويل قرآن و در تفسير آيةالكرسى ضمن اشاره به مسلكهاى گوناگون كه در اين زمينه وجود دارد مانند: معتزله حنابله اشاعره و. به بيان ديدگاه خويش مى پردازد و در آخر مى نويسد:(هذا ملاك التحقيق فى فهم متشابهات القرآن والحديث و هو مسلك شريف قد ذكره بعض علماءالاسلام كالغزالى فى كتبه.)9اين ملاك تحقيق در فهم متشابهات قرآن و حديث است و مسلك شريفى است كه بعضى از علما مانند غزالى در كتابهايش ذكر كرده است.نكته در خور درنگ اين است كه: ملاصدرا هم ديدگاه غزالى را پذيرفته و هم او را در برابر ديدگاههاى ديگران بويژه اشاعره قرار داده است و دست كم در اين بخش نه تنها او را اشعرى نمى داند و ديدگاه او را در برابر آنها مى نهد بلكه از بين انديشه هاى گوناگون كه ذكر كرده است بهترين آنها مى داند.
2. در مباحث حديثى:
ملاصدرا در شرح اصول كافى در شرح حديث دوّم از احاديث باب توحيد در ضمن شرح بحثهايى كه بين امام صادق (ع) و ابن ابى العوجا جريان داشته است مطلبى را زير عنوان: (انارة كشفيه) مطرح مى كند. (از عنوانهايى كه به طور معمول چنين به نظر مى رسد ملاصدرا هر وقت خواسته است ديدگاه خاص خود را بيان كند از اين عنوانها استفاده مى كند) در زير اين عنوان چندين صفحه بحث دارد بدون اين كه هيچ اشاره اى كند كه اين بحث را از غزالى گرفته در حالى كه تمام بحث را از احياءالعلوم غزالى گرفته است. تنها كارى كه ملاصدرا انجام داده آنچه كه غزالى خيلى گسترده مطرح كرده وى خلاصه كرده است.10پس حتّى سخنان غزالى در باب توحيد آن گونه جالب توجّه است كه ملاصدرا در شرح احاديث ائمه شيعه عليهم السلام از آنها استفاده مى كند و به عنوان بهترين بيان آن را در توضيح حديث آورده است.
3. در مباحث اخلاقى:
در بحثهاى مربوط به قلب در كتاب مفاتيح الغيب زير عنوان (تبصرة نبويه) مسائلى را بيان كرده كه همه آنها از مباحث مربوط به قلب احياءالعلوم گرفته بدون اين كه از غزالى نامى ببرد.11و همچنين در بحث از گناهان نفس و گناهان باطن و آنچه كه بنده به واسطه آن مؤاخذه مى شود از وسوسه هاى قلب و چند صفحه مطلب ذكر مى كند و در پايان مى نويسد: