الف -اهداف سياست داخلي و خارجي امريكا بعداز 11سپتامبر:
يقيناً حادثه 11 سپتامبر , فرصت ارزشمندي به دولت امريكا داد تا با تحرك بخشيدن به بخش
نظامي و به نوعي فرافكني، خود را از بحران هاي داخلي به ويژه بحران ركود اقتصادي
بيرون آورد.
همچنين اساس دكترين سياست خارجي امريكا بعد از 11 سپتامبر بر پايه دو
اصل قرار گرفته است ؛
نخست آنكه بر اهميت نيروهاي مسلح امريكا در نقش بين المللي
اين كشور تأكيد جدي گردد و عليرغم پايان جنگ سرد همچنان قدرت نظامي به عنوان اهرم
مهم سياست خارجي و روابط ديپلماتيك نقش اوليه و اساسي داشته باشد , ديگر اينكه
ضرورت حفظ و افزايش قدرت نظامي در توجيه وجود تهديد و دشمني امكان پذير مي باشد ,
بنابراين مبارزه جدي و جنگ با تروريسم و در اين راستا خلق دشمني از ميان دولتهايي
كه از سياست خارجي آنها نوعي ناخرسندي وجود دارد پايه دوم سياست خارجي امريكا قرار
گيرد. در اين راستا دولت مردان امريكا , جهان اسلام را بعنوان دشمن امريكا مطرح
كرده و اساس سياست نظامي گري خود را بر اين پايه قرار داده اند و در واقع اين سياست
كه همگام با سياست اسرائيل مي باشد زير بناي دكترين دولت بوش قرار دارد.