اول ـ تحقق «عدالت اقتصادي» در جامعه - آرمان های انقلاب اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره) (2) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آرمان های انقلاب اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره) (2) - نسخه متنی

اصغر افتخاری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اول ـ تحقق «عدالت اقتصادي» در جامعه

«عدالت اقتصادي» به زعم حضرت امام(ره) به تعديل كل ساختار اقتصادي در جامعه منجر مي شود به طوري كه همگان به حقوق اقتصادي شرعي ـ قانوني خود مي رسند و «گردن كلفت ها» ديگر نمي توانند به بهانه هاي مختلف مردم را استثمار كرده، براي خود «زندگي اشرافي» ترتيب دهند:

«اسلام است كه جلو منافع شخصي را مي گيرد. اسلام است كه نمي گذارد اين گردن كلفت ها زندگي اشرافي بكنند... اسلام تعديل مي كند».19

به تعبير ساده تر، حكومت اسلامي بر پايه «عدالت» استوار است و اين نكته ملهم از انديشه ناب اسلامي است كه رهبران را مكلّف مي سازد تا خود را در سطح ضعفاي جامعه قرار داده، و حقوق مستضعفين را از اغنيا بستانند تا بدين ترتيب بين افراد مختلف جامعه فاصله طبقاتي كشنده ايجاد نشود.20 امام خميني(ره) كه رهرو صادق حضرت علي(ع) بودند با تمسك به همين اصول است كه مي فرمايند:

«من اميدوارم كه حكومت اسلامي در ايران تشكيل شود و مزايايي كه در حكومت اسلامي هست بر بشر روشن گردد تا بشريت بفهمد كه اولاً اسلام چگونه است... طرز اجراي عدالت به چه صورت است و شخص اول مملكت در زندگي با رعيت هيچ فرقي ندارد... اين نوع حكومت سابقه ندارد».21

و يا اين كه:

«دشمنانتان مي خواهند كه جيب هايشان پر شود و اسلام جيب پركن نيست، اسلام با
حضرت امام(ره) از ابتداي شروع نهضت، مكررا اظهار مي داشتند
كه جامعه اسلامي بايد به آن جايي برسد كه همه خود را در قبال
حضرت حق و خلق خدا مسؤول بدانند و چنان نباشد كه كسي به
واسطه دوستي، دارايي، توانايي و... بخواهد از زير بار وظايف
شرعي اش شانه خالي كند.

ضعفاء است. اسلام آن است كه اميرش مي فرمايد كه من مي ترسم در آن طرف مملكت يك كسي گرسنه باشد، شايد آن جاها چيزي نداشته باشد بخورد، من بايد زندگي ام اين باشد، خودم دلم آرام نباشد...».22

دوم ـ نيل به استقلال اقتصادي

استقلال اقتصادي از آن حيث كه زمينه مناسب رشد و تعالي انسان و طرح آرمان هاي متعالي اسلامي را در سطح جهاني، فراهم مي آورد، هميشه مورد توجه حضرت امام(ره) بوده است، به طوري كه نيل به آن را به قيمت تحمل سختي ها و مرارت هاي بسيار تكليف شرعي ـ ملّي ملت و دولت، معرفي مي نمايند:

«مردم وفادار و انقلابي كشورمان براي به دست آوردن استقلال واقعي و رسيدن به خودكفايي، خيلي بيش از اينها آماده صبر و فداكاري هستند و من مطمئنم كه ملت عزيز ايران يك لحظه استقلال و عزّت خود را با هزار سال زندگي در ناز و نعمت ولي وابسته به اجانب و بيگانگان معاوضه نمي كنند».23

نكته قابل توجّه آن كه، اقتصاد در بينش امام(ره) نهايتا ابزاري مفيد و كارآمد است كه به هيچ وجه جنبه «زيربنايي»24 پيدا نمي كند، لذا آرمان اقتصادي انقلاب اسلامي وصول به حالتي است كه در آن بر اساس «توحيد» ـ كه زير بنا را تشكيل مي دهد ـ ساختار اقتصادي به شكلي سامان بيابد كه اولاً خودكفا باشد و ثانيا بستر مناسب رشد معنوي انسان ها را با برآوردن نيازهاي مشروعشان، فراهم آورد. به همين دليل است كه در آخرين وصاياي امام(ره) آمده است:

«وصيت من به همه، آن است كه با ياد خداي متعال به سوي خودشناسي و خودكفايي و استقلال با همه ابعادش به پيش رويد، و بي ترديد دست خدا با شماست».25

/ 6