بیشترلیست موضوعات مناظره قلمى با يكى از اعضاى آمران به معروف فضيلة الشيخ وفقه الله لمرضاته توضیحاتافزودن یادداشت جدید
«جبرئيل آمد و به من گفت: پروردگارت فرمان مىدهد به سوى اهل بقيع بياييد و در حق آنان طلب آمرزش كنيد» . عايشه مىگويد: من به رسول خداصلى الله عليه وآله گفتم: من چگونه آنان را زيارت كنم؟ پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: بگو درود بر اهالى اين سرزمين از مؤمنان و مسلمانان. خدا گذشتگان و آيندگان را رحمت كند ما هم به خواستخدا به شما ملحق مىشويم» . با اين آموزش پيامبر كه مقدمه زيارت عايشه از قبرستان است، چرا شما از ورود زنان كه قصد زيارت بقيع دارند، جلوگيرى مىكنيد؟ 2- پيامبر گرامىصلى الله عليه وآله فرمود: «كنتم نهيتكم عن زيارة القبور فزوروها فانها تزهد فى الدنيا و تذكر الآخرة»[2]. «من در گذشته شما را از زيارت قبور باز داشتم، اما الآن آنها را زيارت كنيد زيرا مايه وارستگى از دنيا و يادآورى آخرت مىشود» . اين روايتحاكى از آن است كه پيامبر پس از نهى از زيارت، اذن عام به همه مسلمانان داد و در اين مورد ميان زن و مرد فرقى نگذاشت. 3- ترمذى در سنن خود نقل مىكند هنگامى كه عبدالرحمن بن ابى بكر برادر عايشه در نقطهاى به نام «حبشى» درگذشت، جنازه او را به مكه آورده و در آنجا به خاك سپردند، وقتى عايشه از مكه به مدينه آمد، به زيارت قبر برادرش رفت و دو بيتياد شده در زير را در رثاى او خواند، و چنين گفت:
و كنا كندمانى جذيمة حقبة فلما تفرقنا كانى و مالكا لطول اجتماع، لم نبت ليلة معا
من الدهر حتى قيل: لن يتصدعا لطول اجتماع، لم نبت ليلة معا لطول اجتماع، لم نبت ليلة معا
«ثم قال: والله لو حضرتك ما دفنت الا حيث مت، و لو شهدتك ما زرتك» [3]. «به خدا سوگند هرگاه به هنگام فوت در كنارت بودم در همان جايى كه درگذشته بودى، به خاك مىسپردم، و اگر چنين بود، به زيارت قبر تو نمىآمدم» . با توجه به اين دلائل روشن، چگونه شما زنان را از زيارت باز مىداريد؟ او در وجود چنين احاديثى شك و ترديد داشت. مذاكره يك فرد معمم ايرانى با يك مامور آمر به معروف سبب اجتماع زائران گرديد، من مصلحت ديدم كه دامن سخن را كوتاه كنم - لذا - با او خداحافظى كردم. فرداى آن روز متون روايات را از كتاب خود به نام «الزيارة فى الكتاب والسنة» زيراكس گرفته و به هنگام زيارت مرقد زوجات پيامبرصلى الله عليه وآله، به او تحويل دادم او نيز با كمال احترام پذيرفت. پاسخ آمر به معروف به استدلال ما روز بعد به هنگام عبور از مرقد زوجات پيامبرصلى الله عليه وآله ايشان با چهره باز ورقهاى را به من تسليم كرد كه در آن به گمان خود به استدلالهاى اينجانب چنين پاسخ گفته بود: ما خلاصه نامه و سپس ترجمه آن را مىآوريم: «فضيلة الشيخ لقد راجعت صحيح مسلم بشرح النووى حديث ام المؤمنين السيدة عائشة و فيه ان هذا الحديث دليل من جوز زيارة القبور للنساء، و لكن هناك قولين آخرين: