بهار نیکان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بهار نیکان - نسخه متنی

جویا جهانبخش

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حسن بن على - عليه السلام - چه بسيار مى‏خواند:




  • ياأهل لذات دنيا لا بقاء لها
    ان اغتراراً بظل زائل حُمُق[51]



  • ان اغتراراً بظل زائل حُمُق[51]
    ان اغتراراً بظل زائل حُمُق[51]



اى اهل لذّات دنيا! اين لذّات را بقائى نيست؛ فريفتگى به سايه‏اى كه زوال مى‏يابد، كم خردى است.

پيامبر - صلى اللّه عليه و آله - : دنيا خانه آن كس است كه او را خانه‏اى نيست و مال آن كس كه او را مالى نيست، و كسى براى آن گرد مى‏آورد كه او را خرد نيست، و كسى خواهشهاىِ آن را مى‏جويد كه او را فهم نيست، و كسى بر سرِ آن دشمنى مى‏كند كه او را علم نيست، و كسى بر سرِ آن رشك مى‏ورزد كه او رإ؛ دانش نيست، و كسى براى آن مى‏كوشد كه او را يقين نيست[52].

مالك بن دينار[53]: ازين افسونگر [= دنيا] پروا كنيد كه دلهاى عالمان را افسون مى‏كند[54].

على - رضى اللّه عنه - : چقدر ساعات در روز، و روزها در ماه، و ماهها در سال، و سالها در عمر، زود گذرند![55]

أنس[56]، رسول خدا - صلى اللّه عليه و آله - را از ايّام پرسيدند؛ فرمود: روزِ شنبه، روزِ مكر و نيرنگ است، زيرا قريش در اين روز در دارالندوة مكر ورزيدند؛ و روز يكشنبه، روز كشت و آبادانى است، زيرا خداوند در اين روز آفرينش جهان را بياغازيد؛ و روز دوشنبه، روز سفر و تجارت است، زيرا شعيب - عليه السلام - در اين روز مسافرت و تجارت كرد و سود نمود؛ و روزِ سه شنبه روز خون است، زيرا حواء در اين روز حائض گرديد و پسرِ آدم خون برادرش بريخت و روزِ چهارشنبه، روزِ هماره خجسته‏اى است، زيرا خداوند در اين روز فرعون را غرقه ساخت و عاد و ثمود را هلاك كرد؛ و روزِ پنجشنبه، روزِ برآمدنِ‏نيازهاست و درآمدن بر سلاطين، زيرا ابراهيم - عليه السلام - در اين روز بر پادشاه درآمد و پادشاه او را گرامى داشت و نيازهايش را برآورد و هاجر را به او هديه كرد؛ و روزِ آدينه، روزِ خواستگارى و نكاح است زيرا نكاحها در اين روز بسته مى‏شوند[57].

پيامبر - صلى اللّه عليه و سلّم: آيا به ساعتى از ساعات بهشت كه در آن سايه، درازست، و روزى، مقسوم، و رحمت، گستريده، و دعا، پذيرفته، راه ننمايمتان؟ گفتند: بلى، اى رسول خدا![راه نماى ما را] فرمود: آنچه ميانِ طلوع فجر تا طلوعِ خورشيد است[58].

ابن مسعود از پيامبر - عليه السلام - نقل كرده: من كجا و دنيا كجا؟ مَثَلِ دنيا و مَثَلِ من چون مَثَلِ سوارى است كه در روزى گرم در سايه درختى خوابِ نيمروزى مى‏كند، سپس به راه مى‏افتد و آن درخت را فرو مى‏گذارد[59].

پيامبر - صلى اللّه عليه و سلّم - : و از دنيا حَذَر كنيد كه از هاروت و ماروت افسونگرترست[60].

يحيى بن معاذ رازى[61]: دنيا باده شيطان است؛ هركه از آن بنوشد، از مستى‏اش جز در چنگِ مرگ، سَر بَر نمى‏كُنَد، و آنگاه هم پشيمان و زيانكار[62].

لقمان: دنيات را به آخرت بفروش، تا در هر دو سود كنى[63].

/ 12