فلسفه تشريع حج
حج از بزرگترين اركان دين است و تبيين احكام ظاهرىِ آن، بر عهده فقهاست. هدف اصلى از آفرينش انسان «شناخت خدا» و «رسيدن به مقام حبّ و انس او» ست كه به صفا و پاكى و نفس آدمى بستگى دارد و صفاى نفس نيز به نوبه خود، از راه حفظ و مراقبت نفس از شهوات و رهايى از دنيا و واداشتن آن به انجام اعمال دشوار قلبى و جوارحى حاصل مى شود. غرض از تشريع عبادات نيز همين است; زيرا بعضى از عبادات، مانند صدقات و خمس، انفاق است كه موجب انقطاع از دنياست و بعضى ماننده روزه جلوگيرى از شهوات است و بعضى مانند ذكر، تجرّد از دنياست. توجه قلب به حق تعالى نيز جز با دل كندن از زخارف دنيا ممكن نيست.حج در ميان عبادات، افزون بر همه جهات ياد شده، آثار و بركات ديگرى هم دارد.
در حج، دورى از وطن و پيمودن منازل با رنج و مشقت، انفاق توأم با سختى و تجديد عهد و ميثاق و تجرّد از دنيا براى ذكر و انواع عبادات نهفته است. علاوه بر آن، حج حاوى اعمال و مناسكى است كه عقل آدمى حكمت آن ها را درك نمى كند و طبع آدمى با آن مأنوس نيست، مثل رمى جمرات، تكرار سعى ميان صفا و مروه و هروله ميان دو مناره كه اوج اخلاص و عبوديت در آن ها آشكار مى شود; زيرا عقل در انجام اعمالى كه فلسفه تشريع آن ها را درك مى كند، به يارى شرع مى شتابد ولى در امورى كه عقل حكمتش را درك نمى كند، به خصوص شرع را يارى نمى كند و فقط انسان را اجمالا به اطاعت و امتثال فرا مى خواند. و اين يكى از اسرار تشريع امور تعبّدى است.
هر يك از اعمال حج، آدمى را به بعضى از احوال آخرت راهنمايى مى كند. افزون براين، جمعيت زيادى در آن اجتماع مى كنند، حج گزار به محل نزول وحى و فرود آمدن فرشتگان بر رسول امين و پيش از آن بر ابراهيم خليل و محل اجتماع پيامبران و رسولان الهى و محل ولادت سرور پيامبران و بهترين برگزيدگان مى رود و به مكان هايى قدم مى گذارد كه قدوم پيامبران الهى بدان شرافت مضاعف بخشيده است; چرا كه حق تعالى با انتساب به خود، بدان شرافت داده و اطراف آن را حرم امن شمرده تا مردم در آن مأوى گزينند و عرفات را ميدانى براى حرم مقرّر نموده و حرمتش را با تحريم شكار آن و قطع درختش مورد تأكيد قرار داده و مردم مأمور شده اند تا از هر منطقه اى با كمال سادگى و به دور از تجمّلات و تشريفات، با تواضع و فروتنى آهنگ آن كنند.
بى شك، چنين اجتماعى در اين مكان، موجب انس و الفت و همنشينى صالحان و استوانه هاى فضليت و نيكان است كه از چهار گوشه مختلف جهان جمع شده، يكديگر را بر تضرّع و ابتهال (به معناى بالا بردن دست ها هنگام دعا كه موجب تسريع در اجابت دعا مى شود) يارى مى كنند و نيز موجب احياى نام و ياد پيامبر و بزرگداشت اوست كه باعث رقّت قلب و صفاى نفس مى گردد.
حج چون از بزرگ ترين تكاليف و دشوارترين آن هاست،مَثَل رهبانيت براى اين امت است، چون هنگامى كه اعمال دشوار و رياضت هاى سخت در ميان امت هاى گذشته به خاطر فترت زمانى متروك و مندرس شده و از ميان رفت و مردم به دنبال شهوات رفتند و از طاعات و عبادات فاصله گرفتند، خداوند، محمد(صلى الله عليه وآله) را براى احياى راه آخرت و تجديد سنت پيامبران برانگيخت. پيروان شرايع از رهبانيت و عزلت و گوشه نشينى در دين او پرسيدند، فرمود:
«جهاد و حج جايگزين رهبانيت و روزه جانشين عزلت و گوشه نشينى شده است.»
و اين نعمت بزرگى از جانب خدا بر اين امت است.