مقصود از متقدم و متأخر چيست
در آيات سوره هر چند حد زمانى اين تقدم و تأخر بيان نشده ولى طبق بيان ياد شده مىتوان گفت مقصود حوادث به پيش از هجرت و پس از آن است و علت جدا سازى اين دو، از هم اين است كه گناهان پيش از هجرت از دائره لفظ بيرون نبوده و فقط گناه وى همان تبليغ اسلام و سرانجام تفرقه بوده است .در حالى كه يكى از گناهان او پس از هجرت تشكيل حكومت قدرتمندى بود كه توانست در پرتو يك ارتش منظم، قواى كفر را درهم بشكند و قهرمانان آنها را به خاك مذلت بيفكند.با توجه به اين مقدمات پنجگانه، مفاد آيه آنچنان روشن مىگردد كه ديگر به توضيح زائد احتياج نيست و كليد فهم مفاد آيه دو چيز است:الف: مقصود از ذنب، ذنب الهى نيست، بلكه ذنبى است كه قريش او را به آن متهم كرده بودند.ب: هدف بودن مغفرت و پوشانيدن ذنوب در صورتى به نحو صحيح تجلى مىكند كه مقصود ذنب نسبى و حاكم و داور آن قريش و دشمنان پيامبر باشد، نه ذنب الهى و مخالفت با تكاليف الزامى خداوند بزرگ.گفتارى از امام هشتم - بيان ياد شده صورت گسترده از گفتار امام رضا (ع) است آنگاه كه مأمون از حضرف مفاد آيه را سؤال كرد:مأمون: اى فرزند پيامبر آيا از عقائد شما اين نيست كه پيامبران از گناه معصوم و پيراستهاند؟امام: چرا.مأمون: پس معنى گفتار خدا درباره پيامبر بزرگوارمان چيست؟ آنگاه كه فرمود: «ليغفر لك الله ما تقدم من ذنبك و ما تأخر»؟
امام: هيچ كس در نزد مشركان مكه به اندازه پيامبر خدا، جرم نداشت آنان سيصد و شصت بت را مىپرستيدند آنگاه پيامبر (ص) آنان را به يكتا پرستى دعوت كرد اين كار بر آنان سخت گران آمد و همگى گفتند:«اجعل الالهة الها واحدا ان هذا لشىء عجاب و انطلق الملامنهم ان امشوا و اصبروا على الهتكم ان هذا لشىء يرادما سمعنا بهذا فى الملة الاخرة ان هذا الا اختلاق» (ص /5-7)
«آيا خدايان متعدد را يك خدا قرار داده اين چيز عجيبى است بزرگان آنان (از محضر ابوطالب) بيرون آمدند و گفتند برويد در راه حفظ خدايان بردبار و با استقامت باشيد اين چيزى است كه خواسته شده است ما اين سخن را در آخرين شريعت نيز نشنيدهايم (طبعاً از افسانههاى پيشينيان است) اين جز دورغ چيزى نيست».آنگاه كه پيامبر (ص) مكه را فتح كرد و پيامبر را با خطا «انا فتحنا لك فتحا بينا» مخاطب ساخت در اين موقع گروهى از مشركان مكه اسلام آوردند و برخى ديگر مكه را ترك گفتند، و گروه ديگر كه به حالت شركت باقى ماندند، نتوانستند يكتاپرستى را انكار نمايند از اين جهت گناه او نزد مردم مكه بخشوده و پوشيده شد.مأمون: خدا خيرت دهد اى ابا الحسن 13.
1-- بصائر الدرجات ، ص 134.2-- صحيح مسلم ، ج 8، ص 72، باب استحباب الاستغفار و الاستكشار منه - لفظ يغان صيغه مجهول از ماده «غين » به معنى ستر و پرده و ابر است .3-- به شفاى قاضى مراجعه فرمائيد. * اعمال نيك خوبان، گناه مقربان خدا محسوب مىشود.4-- اوصاف الاشراف ، ص 17.5-- براى اطلاع از اصل دعا رجوع شود به كشف ، الغمه ، ص 43.6-- كشف الغمه، ج 3، ص 42 - 44.7-- اسباب النزول واحدى، ص 218.8-- تفسير قمى ، ج 2، ص
9-- المقاييس ، ج 2، ص 361.10-- لسان العرب ، ص 389.11-- مقاييس اللغه ، ج 4، ص 386.12-- سيره ابن هشام ، ج 1، ص 265.13-- بحارالانوار .