ديدگاه علماى اسلامى در شفاعت - مناظره ای در شفاعت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مناظره ای در شفاعت - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

توبه كنندگان داده شده «و انى لفقّار لمن تاب و آمن و عمل صالحأ ثم اهتدى» (طه/ 82) اما در اكثر قريب به اتفاق همين آيات شرطى براى پذيرش توبه ذكر گرديده كه هيچ گناهكاران نمى تواند با قاطعيت ادعا كند كه شرط آن را داراست و تا پايان عمر آنها را تحصيل خواهد كرد و با شرط كامل، قبل از مرگ توبه خواهد نمود چرا كه: اولأ: تحصيل آنها چه بسا كار بسيار مشكلى است مانند ادا كردن تمامى حقوقى كه ممكن است از طرف مردم به گردن داشته باشد. ثانيأ: وقوع مرگ هرگز وقت و زمان خاصى ندارد تا انسان خاطرش آسوده باشد كه قطعأ قبل از فرارسيدن مرگ، قادر به تحصيل شرايط و انجام توبه خواهد بود. ثالثأ: يكى از شرايط توبه پشيمانى و ندامت واقعى از گناه است. كسى كه به اميد توبه در آينده نسبت به ارتكاب معاصى و گناهان اقدام مى كند چگونه ممكن است قطع داشته باشد كه در آينده نسبت به اعمال گذشته اش ندامت و پشيمانى واقعى و حقيقى خواهد داشت و چه بسا به خاطر همين سختى شرايط توبه است كه در برخى آيات نيز مفيد بودن و موثر واقع شدن توبه در سرنوشت انسان گناهكار با بيانى ترديدآميز ذكر شده: «فاما من تاب آمن و عمل صالحأ فعسى ان يكون من المفلحين» (قصص/ 67) با اين بيان، وعده پذيرش توبه حقيقى هرگز نمى تواند سبب جرأت بر گناه شود بل توجه به اين شرايط سخت و دشوار چه بسا در لحظه ارتكاب به گناه هشدار دهد و متوجه نمايد كه توبه كردن پس از ارتكاب گناه چه بسا ممكن نشود. در مورد تكفير سيئات نيز شرايط خاصى لحاظ شده كه بدون تحصيل آن شرايط هرگز نبايستى به اين عفو و گذشت الهى اميد بست. بايد دانست كه اين بيانات و آيات اميد بخش و وعده هاى اميدواركننده از بهترين شيوه هاى تربيتى اسلام و قرآن است. چرا كه اگر انسان گناهكار پس از ارتكاب خطا خود به زشتى عمل خويش پى برد و از كرده خويش نادم و پشيمان گردد اما همه درهاى اميد و روزنه هاى نجات در پيشگاه الهى را بر خود بسته بيند نتيجه سوء آن بيشتر و بالاتر است از اينكه راه توبه و بازگشت را باز بيند. اين بدان خاطر است كه اگر يأس و نااميدى از رحمت الهى بر انسان گناهكار چيره شود دست به هر كار زشتى خواهد زد و در صدد بر مى آيد كه تا زنده هست از لذتهاى مادى و دنيوى استفاده كند و غرايز حيوانى خويش را اشباع نمايد. از اين روست كه در روايات اسلامى آمده كه انسان مومن همواره در حالتى بين خوف و رجاء قرار دارد چون از طرفى يأس از رحمت خدا و از طرف ديگر ايمنى از مكر الهى، هر دو از گناهان كبيره شمرده شده اند. شفاعت نيز يكى از رحمتهاى الهى است كه خداوند به اين وسيله مى خواهد بندگان گناهكار خويش را حتى در قيامت و در آخرين لحظات تعيين سرنوشت نيز مأيوس و نااميد سازد البته يكى از شرايط بهره مندى از شفاعت اخروى، ايمان در زندگى دنيوى و حفظ آيه تا لحظه مرگ است و اين نيازمند مراقبتها و دقتهاى فراوان است پس شفاعت نه تنها سبب جرأت بر گناه نخواهد شد بل سبب دورى از گناهان بسيار مى گردد.

وهابى: علماى ما هرگز شفاعت را نپذيرفته اند و تمام فرقه هاى اسلامى را انكار مى كنند و اين عقيده، تنها مخصوص شما را فضيان است كه شرك بدعت است.

شيعى: واقعأ جاى تعجب است ما شما را اهل مطالعه و تحقيق و تدبر مى دانستيم اين همه آيات و روايات را برايت ذكر نمودم باز انكار مى كنى بهتر است نظرات و ديدگاههاى بزرگان دين را هم به عنوان شاهد و مؤيد ذكر نمايم.

اين را بدان كه همه علماى اسلامى اتفاِ دارند بر اينكه پيامبر اسلام يكى از شفيعان روز قيامت است و استدلال به اين آيه مى كنند«و سوف يعطيك ربك فترضى» (ضحى/5) و آنچه بدو اعطا شده حق شفاعت است كه او را راضى نمود و اين آيه كه «عسى ان يبعثك ربك مقامأ محمودأ» (اسراء/ 79) همه مفسران اتفاِ دارند كه مقصود از مقام محمود همانا مقام شفاعت است. شفاعت يكى از معارف قرآنى است كه هرگز قابل خدشه و شبهه در اصل نمى باشد هر چند ممكن است در بعض فروغ آن اختلاف نظر باشد.

ديدگاه علماى اسلامى در شفاعت

1- ابو منصور ما ترديدى سمرقندى (م 333 هجرى قمرى) امام اهل سنت در مشرِ اسلامى: بعد از ذكر اين دو آيه «و لا يقبل منها شفاعه» (بقره/ 48) «و لا يشفعون الا لمن ارتضى» (انبياء/ 28) مى گويد: اگر چه آيه شفاعت را نفى نمى كند اما آيه دوم به شفاعت مقبوله اى در اسلام اشاره دارد.4

2- تاج اسلام ابوبكر كلاباذى (م 380 هجرى قمرى) گويد علماء اجماع دارند بر اينكه شفاعت در حق پيامبر ثابت است و به دليل قول خداوند: «و لسوف يعطيك ربك فترضى» (ضحى/ 5) و «عسى ان ربك مقامأ محمودأ» (اسراء/ و «ولايشفعون الا لمن ارتضى» (انبياء/ 28) و فرموده پيامبر كه «شفاعتى لا هل الكبائر من امتى»5

3- شيخ مفيد (336 - 413 هجرى قمرى) اماميه اتفاِ دارد كه پيامبر جمع كثيرى را كه مرتكب گناهان كبيره شده اند در روز قيامت شفاعت مى كند و امير المومنين على (ع) گناهكارانِ از شيعه را شفاعت مى كند و همينطور ائمه آل محمد(ص) و خداوند به شفاعت آنان خطاكاران را مى بخشد.

قال رسول الله: انى اشفع يوم القيامه فأشفع، يشفع على فيشفع و انّ ادنى المؤمنين شفاعته يشفع فى اربعين من اخوانه 4- شيخ طوسى (385 - 460) حقيقت شفاعت نزد ما همانا اسقاط عقاب است نه ازدياد ثواب و پيامبر در حق گناهكاران از مومنين شفاعت مى كند. از پيامبر نقل شده: «ادّخرت شفاعتى لا هل الكبائر من امتى»7

5- قاضى عياض بن موسى (م 544 هجرى قمرى) مذهب اهل سنت بر جوار شفاعت است عقلأ و وجود آن نقلأ به صريح آيات و خبر صادِ كه روايات متواتره اى بر صحت شفاعت آمده8

6- امام ابو حفض نسفى (م 538 هجرى قمرى) شفاعت ثابت است براى پيامبران و برگزيدگان به دليل اخبار 9

7- ابن كثير مشقى (م 773 هجرى قمرى) در تفسير آيه «من ذا الذى يشفع عنده الا بأذنه» (بقره/ 255) مى گويد: اين از عظمت و جلال و كبريايى خداوند است كه احدى بدون اذن او شفاعت ندارد چنانچه در حديث شفاعت از پيامبر آمده «آتى تحت العرش فأخر ساجدأ، فيد عنى ماشاءالله يدعنى ثم يقال: ارفع رأسك و قل تسمع و اشفع تشفع، قال فيحدلى حدأ فأدخلهم الجنه»10

8- علاءالدين قوشچى (م 879 هجرى قمرى) مسلمانان بر ثبوت شفاعت اتفاِ دارند به دليل آيه «عسى ان يبعثك ربك مقامأ محمودأ» (اسراء/ 79) و از آن به مقام شفاعت تفسير كرده11

9 - محمدبن عبدالوهاب (1115 - 1206 هجرى قمرى) شفاعت در روز قيامت براى پيامبر ما حضرت محمد و ساير انبياء و ملائكه و اولياء و اطفال ثابت است بر حسب روايات وارده ما چنين درخواست شفاعت مى كنيم و از مالك اذن دهنده شفاعت «اللهم شفع نبيأ محمدأ فينا يوم القيامه او اللهم شفع فينا عبادك الصالحين او ملائتك...»همانا شفاعت در آخرت حق است و بر همه مسلمانان ايمان به آن واجب است12

10 - شيخ محمد فقى،:خداوند شفاعت را به پيامبر اكرم و ساير پيامبران و بندگان صالحش عطا فرموده و هر چند شفاعت از آن خداست چنانچه فرموده «لله الشفاعه جميعأ» اما تفضل شفاعت به برگزيدگان و نخبگان بندگانش جايز است13

اين نمونه از ديدگاه علماى اسلامى در اين مسئله مهم بود و اگر مى خواستيم تمام نظرات و اقوال آنان را استقصاء و شمارش منيم نياز به تأليف كتاب مستقلى در اين باب بود.

وهابى: آيا مى توان به رواياتى استناد كرد كه از منابع خودتان است و نزد ما ارزشى ندارد

شيعى: اتفاقأ يكى از مباحث بسيار مهم و بى نظير كه در كتب روايى فريقين آمده بحث از شفاعت و حدود و شرايط و اسباب منابع آن است اگر صحاح و سنن و ديگر كتب حديثى را ملاحظه كنى و درمى يابى كه احاديث بى شمارى در مورد شفاعت ذكر شده كه انسان را مطمئن مى سازد كه شفاعت يكى از اصول مسلّمه در شريعت اسلامى است.

/ 8