ج) اخبار شهادت امام جواد عليه السلام - امام جواد (ع) غریب بغداد نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

امام جواد (ع) غریب بغداد - نسخه متنی

محمد عابدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ج) اخبار شهادت امام جواد عليه السلام

مسعودي مي نويسد: وقتي ابوجعفر به دنيا آمد، ابوالحسن (امام رضا عليه السلام ) به يارانش فرمود: «في تِلْكَ اللَّيْلَةِ قَدْ وُلِدَ لي شَبيهُ مُوسَي بْنِ عِمْرانَ فالِقُ الْبِحارِ [وَ شَبيهُ عيسَي بْنِ مَرْيَمَ] قُدِّسَتْ اُمٌّ وَلَدَتْهُ فَلَقَدْ خُلِقَتْ طاهِرَةً مُطَهَّرَةً. [ثم قال [بِاَبي وَ اُمّي شَهيدٌ يَبْكي عَلَيْهِ اَهْلُ السَّماءِ يُقْتَلُ غَيْظا وَ يَغْضِبُ اللّه ُ عَلي قاتِلِهِ فَلا يَلْبَثُ اِلاّ يَسيرا حَتّي يُعَجِّلُ اللّه ُ بِهِ اِلي عَذابِهِ الأَْليمِ وَ عِقابِهِ الشَّديدِ؛19 در اين شب براي من فرزندي شبيه موسي بن عمران به دنيا آمد كه شكافنده درياهاست، [و شبيه عيسي بن مريم] مادرش مقدس است و پاك و پاكيزه خلق شد. به جان پدر و مادرم شهيدي مي شود كه اهل آسمان بر او مي گريند. از روي خشم كشته مي شود و خدا بر قاتل او خشم مي گيرد؛ پس [قاتل او[ نمي ماند مگر اندكي تا اينكه خدا عذاب دردناك و عِقاب شديد را به سوي او مي فرستد.»

امام جواد عليه السلام خود فرموده بود كه «سي ماه بعد از مأمون اجل او فرا خواهد رسيد.20» و به گفته محمد بن الفرج آن حضرت به او نوشته بود: «خمس را برايم بفرستيد كه بيشتر از امسال در بين شما نيستم.»21

مرحوم كليني نيز حكايتي دردناك از اين آگاهي امام به شهادتش نقل مي كند و به نقل از اسماعيل بن مهران مي نويسد: وقتي ابوجعفر عليه السلام از مدينه به بغداد براي بار اول مي خواست برود، گفتم: من بر شما مي ترسم. با چهره اي گشاده، فرمود: غيبت من در اين سال نيست. وقتي بار دوم به سوي معتصم مي رفت، گفتم: شما مي رويد، بعد از شما امامت با كيست؟ حضرت جواد عليه السلام چنان گريست كه محاسنش خيس شد و فرمود: «بعد از من امر امامت مربوط به فرزندم علي عليه السلام است.»22

د) چگونگي شهادت امام جواد عليه السلام

سابقه خباثت و دشمني معتصم، خليفه عباسي، نشان مي دهد كه دستور قتل توسط وي صادر شده است؛ هرچند عاملان مستقيم آن به نقلهاي مختلف، افراد مختلفي باشند و يا هر يك از آنها به عنوان تكميل كننده پرونده شهادت حضرت عمل كرده باشند. اين موضوع به قدري روشن بود كه مسعودي مي نويسد: «فَلَمّا اِنْصَرَفَ اِلَي الْعِراقِ لَمْ يَزَلِ الْمُعْتَصَمُ وَ جَعْفَرُ بْنُ الْمَأْمُونِ يُدَبِّرُونَ وَ يَعْمَلُونَ الْحيلَةَ في قَتْلِهِ؛23 وقتي امام جواد عليه السلام [از مكه با همسرش] به عراق بازگشت، معتصم و جعفر بن مأمون دائما در تدبير و دست به كار چاره اي براي قتل او بودند.» روايتهاي مختلفي كه به دست آمده، چنين است:

1. روايت مسعودي

روايت فوق عامل اصلي قتل را خليفه عباسي معرفي مي كند، مسعودي در ادامه مي نويسد: جعفر بن مأمون كه از كينه ام فضل نسبت به امام (به دليل برتري ام ابي الحسن نزد امام) خبر داشت و مي دانست كه ام فضل از او صاحب فرزند نشده است، در انگور رازقي سم ريخت و ام فضل با تعريف و تمجيد آن را به امام داد و حضرت خورد. در اين هنگام پشيمان شد و گريست. امام فرمود: گريه ات براي چيست؟ به خدا قسم خدا به فقري گرفتارت كند كه نجات نيابي و به بلايي كه پوشانده نشود.»24

2. روايت ابن شهرآشوب

معتصم به عبدالملك زيات، وزير خود در مدينه، نوشت كه امام و ام فضل را راهي بغداد كند. او هم علي بن يقطين را مطلع كرد و امام راهي شد. معتصم حضرت را گرامي داشت و اشناس (فرمانده ارتشي) را با هدايايي به استقبال فرستاد. همراه آنها شربت ترش مزه (ريواس) آلوده به زهر را هم داد و گفت: اين شربت را با يخ خنك كرده ايم و اميرالمؤمنين، احمد بن ابي دؤاد، سعد بن خصيب و جماعتي از بزرگان هم نوشيده اند و خليفه دستور داده تا خنك است شما هم بنوشيد. امام فرمود: شب مي نوشم. گفت: آن وقت برفش آب مي شود. وي آن قدر اصرار كرد كه امام آن را نوشيد.25

/ 5