حدّ خويش
و مىگفت: فرزندم! حريم خويش را نگاهدار، و بر گليم خود باش!كه قناعت، يعنى همين!و همين است، كه آدمى را، از مردم روزگار، بى نياز مىدارد،اگر از حدود خود، پا را فراتر گذارى، آغاز حاجت است!و اين را، آن پير زن بصير، اما بى بصر شنيد، و گفت: به خدا همين است، و جز اين نيست! و آنگاه از خود چنين گفت: وقتى كه در خانه خود باشم، گويى كه بينايم، و هيچ حاجتم به عصا نيست، و به هيچكس،اما همينكه از خانهام خارج شوم، حاجتم به عصا خواهد بود، و هم به نامحرمان، تا كه مرا از اين سوى به آن سوى برند!
پا مَنه بيرون زحد خويش تا بينا شوى
نيست حاجت با عصا در خانه خود كور را
نيست حاجت با عصا در خانه خود كور را
نيست حاجت با عصا در خانه خود كور را