خطبه تطنجيه نيز از خطبه هاى منسوب به اميرالمؤمنين(ع) است كه در نهج البلاغه نيامده است، ولى در المجموع الرائق سيد هبةاللّه موسوى، تأليف 703 ق، و مشارق أنوار اليقين بُرسى و إلزام الناصب بارجينى درج شده است. در پايان اين خطبه از اقاليم چهارگانه ياد شده، و شيخ آقا بزرگ تهرانى احتمال داده است كه اين خطبه با «خطبة الأقاليم» كه ابن شهرآشوب در المناقب از آن ياد كرده متحد باشد.[34] اين خطبه نيز بارها به صورت مستقل و ضمن كتابهاى ديگر به چاپ رسيده است[35] و نسخه هاى خطى متعددى از آن را در كتابخانه هاى دانشگاه تهران، مجلس، وزيرى يزد و مسجد اعظم قم سراغ داريم.[36] اين خطبه را به جهت اشتمال بر جمله «أنا الواقف على التطنجين» كه به معناى دو خليج از آب است و يا به معناى دنيا و آخرت است، خطبه تطنجيه خوانده اند. چند شرح بر خطبه مذكور نگاشته شده كه مشهورترين آنها ارشاد المسترشدين تأليف سيد كاظم رشتى است كه در سال 1270 ق به چاپ رسيده و هفده نسخه خطى از آن در كتابخانه هاى ايران موجود است؛ از جمله در كتابخانه دانشكده الهيات مشهد و ملى تهران و ملى تبريز و فاضلى خوانسار.[37] محمد كريم كرمانى نيز شرحى بر خطبه تطنجيه نگاشته كه نسخه خطى آن در كتابخانه سپهسالار نگهدارى مى شود. تاريخ كتابت نسخه مذكور، سال 1299ق است.[38] شرحى ناشناخته بر خطبه تطنجيه در فهرست كتابخانه دانشگاه تهران (ج 2، ص 703، شماره 1067) معرّفى شده است. على و خطبه تطنجيه، از دوره معارف و عرفان معصومان، تأليف دكتر عبدالعلى گويا به وسيله انتشارات زواره در سال 1379 ش به چاپ رسيده است.