بیشترلیست موضوعات «قاموسالرجال»و صاحب آن مصاحبه با آيتالله سيد موسي شبيري زنجاني معرفي يك اثر ارزنده
استاد جعفر سبحاني مزاياي اين كتاب خردههاي جزيي توضیحاتافزودن یادداشت جدید
يكي ديگر از رجال معنوي درجه اول كه مورد قبول خاص و عام بوده، شيخ جعفر شوشتري است. ايشان موعظه فوقالعادهاي داشته، كسي نبوده كه در محضر موعظه ايشان باشد و حالش تغيير نكند و يكي از آن اشخاصي كه همين دقتنظر و معنويت و زهد را به ارث برده نتيجه ايشان آقاي حاج شيخ محمدتقي شوشتري است. كه هم خودشان و هم كتابشان قاموسالرجال را بايد جزو حسنات عصر حاضر بشمار آورد هم مؤلف و هم مؤلف، و از نسخه قاموسالرجال ميتوان فهميد كه كتابهاي ديگر ايشان نيز بدين گونه است و همه اينها جزو حسنات عصر حاضرند. كيهان فرهنگي: از ويژگيها و امتيازات قاموسالرجال بفرماييد. آيتالله سيد موسي شبيري زنجاني از ويژگيهاي ايشان بايد از دقتنظر، وسعت اطلاع و استفاده از منابع مختلف و توجه به تصحيفات و يافتن علل تصحيفات و توجه به اشتباهات بزرگان و علل اشتباه آنها نام برد. ايشان در اين جهات از افراد كمنظير يا بينظير ميباشند هم از لحاظ دقت نظر، هم از لحاظ آگاهي، ايشان به رجال ما كمال اطلاع را دارند. مثلاً در فلان كتاب تاريخ، يا در فلان كتاب شعري و كتب ادبي ديگر به مطالبي برخورد كردهاند و به نكاتي دست يافتهاند كه تا تضلع در رجال نباشد توجه آنها حاصل نميشود. ايشان در اثر كثرت تنبهات و كثرت احاطهاي كه در علم رجال داشتهاند گاهي مطلب دور از ذهني را از يك مطلب شعري يا يك مطلب تاريخي براي موضوع رجالي كشف كردهاند و براي مطالب رجالي به كار بردهاند و اين ابتكاري است كه كمتر كسي دارد. با بعضي از دوستان صحبت اين بود كه ممكن است شخص از استعداد و نبوغ بينظيري برخوردار باشد، ولي اگر سنين متمادي كار نكرده باشد نميتواند بعضي از مشكلات و جهات مخفي را به دست بياورد. مثلاً فرض كنيد اگر كسي در باب حدود وديات به روايتي برخورد كند كه آن روايت متضمن يك نكتهاي باشد كه آن نكته مناسب باب طهارت باشد، اين مورد را فقط شخص فقيهي كه با فقه احاطه دارد ميتواند سود جست. چون نقاط تاريك مسائل فقهي را ميداند و ميتواند بگويد كه اين روايت در غير بابش ذكر شده و آن نقطه و نكته تاريك را روشن ميكند. اگر كسي احاطه به رجال نداشته باشد هر مقدار هم استعداد داشته باشد از كجا ميداند كه فلان شعر، مناسب فلان مسئله رجالي است؟ و بايد از اول تمام رجال را در نظر داشته باشد. ايشان علاوه بر احاطه بسيار، فهم فوقالعادهاي نيز دارد و از اين احاطه و فهم هم استفادههاي بسيار زيادي كردهاند. يكي از خصوصياتي كه ايشان دارد، توجه به يكي از تصحيفات نسخههاست به اين معنا كه در فلان نسخه اين كلمه تصحيف شده و چرا تصحيف شده و چگونه اين لفظ بدينگونه در آمده است؟ براي مثال در جايي به نظر ميرسد كه مناسبت ندارد اين جمله اينجا اضافه شده باشد. ايشان علل اضافه بودن آن را ذكر ميكند و نشان ميدهد كه اين مطلب عادي و طبيعي است، حال آنكه قبل از بيان مناسبت هيچ به نظر طبيعي نميرسيده است و در اين زمينه قدرت و ذوق فوقالعادهاي از خود نشان دادهاند. همچنين راجع به اشتباهات مؤلفين، غير از تصحيفات كه واقع ميشود. مثلاً فرض كنيد، در فهرست شيخ در فلان مسئله، اسحاق بنعمار ساباطي حكم كرده به فطحي بودن شيخ، اشتباه كرده زيرا نه ساباطي بوده است و نه فطحي ايشان در توجه به اشتباه و بيان علت اشتباه، و اينكه اين اشتباه از كجا واقع شده است يد طولايي دارد و در اين جهت بسيار استاد است. در همين مسئله اسحاق بنعمار ساباطي، ايشان برخلاف همه رجاليين ديگر، مطلبي كه از ابتكارات خودشان است و اين را با مقايسه با ديگران ميتوان به دستآورد. عبدالله بنمحمد اسدي يكي از آن اشخاص است كه نام ابوبصير معرفي شده، هم در رجال كشي هست هم در فهرست شيخ و همچنين در كتب ديگر، ايشان با بياناتي اثبات ميكند كه اساساً اين شخص وجود خارجي ندارد و اشتباه نسخه اوليه سبب شده كه شخصي به نام عبدالله بنمحمد اسدي وجود پيدا كرده است. در اين زمينه هم ايشان مهارت كامل دارند. البته اين فوقالعادگي و مؤسس بودن ايشان لازمهاش اين نيست كه تمام مطالبي كه ايشان نوشتهاند جملگي درست باشند و اشتباه نداشته باشند، بلكه گاهي ميتوان به مطلب ايشان حاشيه زد و شايد اگر كسي بخواهد حاشيه بزند، بيش از همين كتاب قاموسالرجال كه ايشان نوشتهاند ميتوان حاشيه زد ولي اين از ارزش و اهميت خود كتاب نميكاهد. ايشان مؤسس و مبتكر است و كتاب ايشان بايد مورد نظر واقع شود و دربارهاش بحث گردد. بنده مقداري حاشيه بر رجال شيخ نوشته بودم. البته بر تمام رجال شيخ حاشيه نوشته بودم ولي مختصر بود بعد شروع كردم به حاشيه تفصيلي نوشتن كه تا نيمي از صحابه نوشته شد. شايد اين حاشيه مجلدات زيادي بشود. هر جا كه صاحب قاموس الرجال بياني داشت آنجا آن بحث حاشيه ما گرم ميشد چون مطلب داشت. و جاهايي كه ايشان بحث نداشت، يك بحث ساده و معمولي برگزار ميشد. خلاصه اينكه ايشان را بايد از موسسين ذكر كرد و كتاب ايشان كتابي است كه بايد محور بحثهاي رجالي بعد قرار بگيرد. كيهان فرهنگي: سابقه آشنايي شما با ايشان از چه زماني است؟ آيتالله سيد موسي شبيري زنجاني: يك آقاي آقا سيد حسن جزايري بود كه فوت كرد. ايشان مورخ و از علماي اهواز هم بود، و يك وقتي به قم تشريف آورده بودند، از ايشان پرسيدم كه در قسمت رجال شما چه كسي را سراغ داريد كه بتوان استفاده كرد؟ گفت يك آقا شيخ محمد تقي شيخ هست در شوشتر، نواده حاج شيخ محمد جعفر شوشتري و ايشان هميشگيشان رجال است و مثل شما اين كار برايش در حاشيه نيست، بلكه متن كارشان است و دائماً مشغول اين كار است. گفتيم خوب چگونه ايشان را پيدا كنيم، ما در قم و ايشان در شوشتر. در صحن نشسته بوديم، قبل از نماز اين را به بنده گفت و به حرم مشرف شد بعد از نماز گفت: تصادفاً من آقاي شوشتري را در حرم ديدم! بعد به سراغ ايشان به ايوان آيينه رفتم. ديدم شيخ پيرمردي است افتاده حال، به ايشان گفتم شما آقا شيخ محمد تقي شيخ هستيد؟ فرمودند بلي. گفتم: قاموسالرجال را شما تأليف كردهايد؟ گفتند بلي. بعد ديد و بازديدي با ايشان كرديم و بعد هم قاموس الرجال را براي من فرستادند كه اگر صلاح باشد من بدهم به آقاي بروجردي تا چاپ شود. بعد من نگاه كردم ديدم اين مشكل است كه به آقاي بروجردي بدهيم چون الان خواندن خط ايشان خيلي مشكل بود. و دوم اينكه تعبيرات ايشان در مواردي كه اشخاص را نقد ميكند خيلي تند است با اعتراف به همه ارزشهاي اين كتاب، اين نقطه ضعف كتاب ايشان است و مرحوم آقاي بروجردي هم به اين جهت خيلي مقيد بودند. كيهان فرهنگي: اين ارتباط تقريباً مربوط به چه سالهايي است؟ آيتالله سيد موسي شبيري زنجاني: مرحوم آقاي بروجردي 25 سال است كه مرحوم شدهاند و اين، چند سال قبل از فوت ايشان بوده است، تاريخ دقيقش را نميدانم ولي اين اندازه ميدانم كه چند قبل از فوت آقاي بروجردي بوده است. حدوداً 27 يا 28 سال پيش. كيهان فرهنگي: زحمت داديم و از اينكه وقتتان را در اختيار ما گذاشتيد سپاسگزاريم.