بیشترلیست موضوعات دانش اهل بيت (ع) محور وحدت منابع علم اهل بيت (ع) ميراث علمي اهل بيت (ع) علم اهل بيت (ع) در خدمت مصالح مردم توضیحاتافزودن یادداشت جدید
عليبن ابيطالب، عمربن خطاب را، راهنمايي كردند تاتاريخ روز هجرت رسول (ص) را بنويسند و او پذيرفت خليفه دوم به هنگام جنگ با ايران و روم جهت مشورت نزد امام علي (ع) رفت. اوضاع در دوران عثمان بن عفان نيز به مانند خليفه پيشين بود كه او در بسياري از مسايل اعتقادي و فقهي به شكلي كه كتب حديث و فقه و تاريخ آن را نگاشتهاند، به آن حضرت رجوع ميكردند.[43] عايشه هم خيلي از كساني كه در احكام شرعي از او سؤال ميكردند را پيش امام ميفرستادند، از گفتههاي او در اين زمينه آن است كه «بشتابيد به سوي ابن ابيطالب كه از او سؤال نمايي»،[44] «برو پيش علي، كه او از من داناتر است»[45] حاكم به استناد برقيس بن ابي حازم روايت ميكند كه صحابي، سعدبن ابي وقاص، بر سر كسي كه با امام علي (ع) مخالفت ميكرد، فرياد كشيد و به او گفت«آيا او اولين مسلمان نبوده؟ آيا او اولين كسي نبود كه با پيامبر (ص) نماز خواند؟ آيا او داناترين مردم نيست؟» [46] تاريخ بايد گواهي دهد كه لقب امام، از مشهورترين القاب براي علي بوده است. همچنين درباره امام حسن و امام حسين و عليبن حسين و ساير ائمه (ع) نيز همينگونه است. شايد خالي از لطف نباشد تا در اينجا ابياتي از فرزدق را در مدح اهل بيت (ع) به ويژه امام زين العابدين بيان كنيم: «او از گروهي است كه دوستي با آن عين دين و دشمني با آنان كفر و نزديكي با آنان، راه نجات و دستگيري است. بعد از ذكر خداوند، نام آنان در آغاز و خاتمه سخنان مقدم است، براي اهل تقوي آنان سرآمد و پيشوايند و اگر گفته شود بهترين بندگان زمين چه كساني هستند؟ گفته ميشود، آنان»[47] همچنين رائيه ابي لواس در مدح اهل بيت (ع) است ميگويد: «آنان مطهرانند با لباسهاي پاك و هركجا نامي از آنها برده شود نماز بايد خواند، سوگند به خدا كه او چيزي را خلق نكرد مگر اين كه شما را برگزيد و بر تمام بندگان برتري داد، شما در جايگاه والا قرار داريد و علمالكتاب و بطن سورهها پيش شماست.»[48] اما ميثميه ابوفراس حمداني جايگاه اهل بيت را خيلي بهتر بيان كرده، گلچيني از آن را كه به جنبه علمي قضيه مربوط است آوردهايم: اينك نهايت بيانصافي در حق دين و حق شده و فدك كه از آن رسول بود بين خود تقسيم كردند، … انديشمندان اگر مسوول شدند و در روز قيامت نيز اگر در جريان بوده باشند جز براي خداوند خشمگين نميشوند و اگر حاكم گردند حق را پايمال نميكنند، از خانههاي آنان هميشه تلاوت قرآن به گوش ميرسد در حالي كه در خانههاي شما طرب و آواز است.[49] منزلگاه آنان ركن و بيت و استار و زمزم و صفغ و حجر و حرام است.[50] اين تعابير در واقع بيان كننده سمت و سوي اعتقاد عمومي اسلامي در خصوص جايگاهي است كه منحصر به اهل بيت نبوت (ع) است و اين گرايشات مختص به شعرا و عامه مردم نبوده، بلكه فقها و ائمه مذاهب اسلامي نيز بدينگونهاند، به طوريكه شافعي چنين ميسرايد كه: «خاندان پيغمبر در قيامت بهانه من و وسيلههاي شفاعت من هستند، اميدوارم كه با وساطت آنان در فرداي قيامت، نامه اعمالم را به دست راستم دهند.»[51] بسياري از بزرگان ساير مذاهب اسلامي و فقهاي نامور در مورد ائمه اهل بيت (ع) تحقيقات دامنهداري كردهاند، به ويژه در مورد امام جعفر صادق (ع) ابن عقده تأليفات زيادي ازهمين افراد را هم ذكر ميكند.[52] از جمله اين افراد مالك بن انس و ابوحنيفه نعمان،[53] يحيي بن سعيد، ابن جريح و سفيان ثوري، شعبه بن حجاج، عبدالله بن عمرو، روح بن قاسم، سفيان عينيه، اسماعيل بن جعفر، ابراهيم بن طحان و … افراد ديگرياند.[54] گفتار مشهور ابي حنيفه نيز مؤكد اين كلام است كه:« كه اگر فصاحت و بلاغت نبود، هر آينه نعمان هلاك شده بود»[55]، فصاحت و بلاغت در محضر امام صادق (ع) تدريس ميشد و او هم افتخار شاگردي داشته است: اينها همه بر عمق تأثيرات علمي ائمه اهل بيت (ع) در واقعيت اسلامي اشاره دارد. نمونه ديگر گفته مالك بن انس است كه: «هيچ چشمي نميبيند، هيچ گوشي نميشنود، هيچ قلبي به تپش نميافتد كه بهتر از امام صادق (ع) باشد كه همه سرچشمه از علم و زهد و عبادت اوست»[56] شيخ ابوزهره درباره اين حقيقت چنين ميگويد:« ابوحنيفه از امام صادق روايت ميكرد و از ايشان به عنوان داناترين مردم در مشكلات و با احاطهترين مردم در فقه ياد ميكرد. مالك كه خود مدرس و راوي بود با او مخالفت ميكرد مبني بر آنكه برتري استادي امام صادق ممكن نيست كه دچار نقص شود يا كسي در كسب فيض بر او پيشي بگيرد، او بالاتر از اين چيزها بود، او نواده علي زينالعابدين (ع) بود كه اهل مدينه از هر لحاظ چون كرامت و شرف و دين و علم بود. ابن شهاب زهيري و بسياري از تابعين در محضرش، شاگردي كردهاند. همانگونه كه صادق فرزند محمد باقر شكافنده علم بود و در عمق آن غوطهور.[57] اسلوب مناظرهها، پرده از علم اهل بيت (ع) برميدارد.