تشيّع امامي و زيدي در ايران - تشیع امامی و زیدی در ایران نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تشیع امامی و زیدی در ایران - نسخه متنی

ویلفرد مادلونگ؛ ترجمه: رسول جعفریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

کيهان انديشه ـ شماره 52 ، مرداد و شهريور 1372

تاريخ و تاريخ‌نگاري

تشيّع امامي و زيدي در ايران

ويلفرد مادلونگ

ترجمه رسول جعفريان

شيعه مذهبي که علي[ع] و اهل بيت [ص] را تقديس مي­کند در کوفه بر­آمد.· اين مذهب تا زماني بعد از بر­افتادن قيام شيعيان کوفه به رهبري مختار با هواداري از محمد بن حنفيه بر ايران تأثيري نگذاشت. هاشميه يکي از حرکتهاي فرقه­اي که از درون اين قيام برآمد. اولين فرقه شيعي بود که پيام انقلابي خويش را در ايران منتشر ساخت. تا پايان دوره اموي امواج انقلابي تشيع کيساني در ايران طنين افکنده و کسان زيادي را به دنبال خود کشاند.

پس از پيروزي انقلاب با تأسيس دولت عباسي و چرخش خلفاي بني عباس به سمت مذهب تسنن اين فرقه با همان سرعتي که بر­آمده فرو نشست گرچه برخي از افکار و آرمانهاي آن در ميان خرميه ماندگار شد. ويژگيهاي مردمي آن در داستان ابومسلم قهرمان شهيد آن[1] که تا قرن يازدهم هجري باقي مانده­بود° هنوز مي­توانست عکس­العمل خشمناکي را در ميان عالمان شيعي ايراني که هيچگونه احساس همدردي نسبت به آن تفکر کجروانه نداشتند برانگيزاند.­[2]

دو فرقه شيعي بعدي نيز که ريشه در کوفه داشت، در حوزه ايران وارد گرديد.

مرحله جديد توسعه شيعه با آموزه­هاي نواده امام­حسين­[ع] يعني محمد­بن علي باقر [ع] آغاز شد. در دوره­اي که مذاهب فقهي اهل سنت شروع به شکل­گيري نمود.شيعيان منزوي کوفه نيز براي حل مسائل فقهي و ديگر امور مذهبي خود به سراغ وي آمدند تا تحت رهبري عالم­ترين فرد اهل بيت در­آيند. بدينسان امام­ باقر [ع] بيانگذار فقه شيعي گرديد.

چند سال پس از رحلت امام ­باقر[ع] در حدود سال117 هجري شيعيان کوفه درباره حمايت از قيام برادر او زيد بن علي (م122) به دو گروه تقسيم شدند. پيروان تندرو امام باقر[ع] به دليل آنکه زيد حاضر نشد به صراحت دو خليفه نخست را به عنوان غاصب حق امام علي [ع] در حکومت محکوم کند. دست از حمايت او برداشتند° آنان با پذيرفتن امامت امام صادق [ع] بدو پيوستند کسي که اماميان تحت رهبري او به عنوان يک جامعه مذهبي با فقه و کلامي متمايز تشخيص يافت.

از آنجا که کيسانيه و شاخه­هاي مختلف آن پس از روي کار آمدن عباسيان از هم فرو پاشيد، اماميه در آموزه­هاي تند روانه شيعي وارث آن گرديد.

امام صادق [ع] آراء فقهي پدر خويش را تا حد يک سيستم فراگير وسعت بخشيد. همانطور که عقايد او در باره امامت قوام بخش جامعه اماميه شد.°

پايه اين اعتقاد برآن بود که هر فرد انساني در هر زماني نيازمند به يک رهبر الهي [ معين شده از طرف خداوند] هدايتگر و آگاه به همه موضوعات و مسائل مذهبي دارد. او صريحاً تأکيد کرد که دنيا حتي براي لحظه­اي نمي­تواند بدون چنين رهبري باشد. اين رهبر براي اينکه بطور کامل به وظيفه الهي خويش عمل کند، لازم است تا از هر اشتباه و خطايي مصون باشد. ­

آنگاه که عصر نوبت با حضرت محمد [ص] خاتمه يافت امامان به عنوان وارثان او رسالتش را در هر زمينه جز ارائه وحي جديد و طبعاً کتاب جديد ادامه مي­دهند. بدين ترتيب امامت در امتداد نبوت قرار ميگيرد. رد عدم اطاعت و يا غفلت نسبت به هر امام الهي در واقع برابر با رد خود پيامبر [ص] است. بنابراين بخش بزرگي از اصحاب پيامبر [ص] به دليل رد حکم الهي در تعيين امام علي [ع] توسط پيامبر [ص] به عنوان وصي و جانشين او و پذيرش خلافت ابوبکر از دين برگشتند و بدين ترتيب بخش عمده­اي از جامعه اسلامي در اين دوره در وضعيت ارتداد قرار گرفتند.·

پس از امام علي [ع] مسير اصولي امامت از فرزندان وي حسن و حسين [ع] گذشته به اخلاف امام­حسين [و از آنجا تا] به امام­صادق [ع] به عنوان ششمين امام رسيد. اين امر به طور حتم تا آخر الزمان از پدر به پسر خواهد رسيد.

گرچه در اين ايده امامان تنها حاکمان مشروع جامعه اسلامي به شمار مي آمدند اما امامت آنان بسته به حکومت کردن رسمي و يا تلاش براي به دست آوردن آن نبود. امام صادق [ع] به دنبال به دست آوردن حکومت نبوده و به پيروان خويش را نيز از ورود در فعاليتهاي انقلابي به شدت منع مي­کرد. او چنين اظهار مي­کرد که امامان درصد به دست آوردن موقعيت مشروع خود نيستند. مگر يکي از آنان که سر انجام به عنوان قائم قيام خواهد ­کرد و بر جهان حکومت خواهد­ نمود. اين نگرش سکوت گرايانه غير انقلابي با عمل به تقيه يعني احتياط در نمودن عقايد ديني که امام صادق به عنوان يک وظيفه اساسي ايماني که در آن شرايط بر پيروان خود واجب کرد به سرعت تقويت­ گرديد.

/ 11