دانشمندمغرور - امام باقر (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

امام باقر (ع) - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دانشمندمغرور

زماني كه هشام بن عبدالملك امام باقرعليه رابه شام آورده بود،روزهاآن حضرت درمجلس مي نشست ومردم به حضورش مي آمدندومسائل خودرامي پرسيد؟عرض كردند:آنهاعالمي دارندكه در هرسال يكروزگرش جمع مي شوندومسائل ومشكلات يك ساله خودراازاوميپرسند امام سؤال كرد:اودانشي دارد؟گفتند:بلي ،اوتمام ياران حضرت عيسي عليه السلام راملاقات كردهه ،وازهمه مردم عالمتراست .

فرمود:ماهم باآنهامي رويم نزداو .

سپس حضرتش سرخودراپوشانيده وباعده اي ازدوستانش همراه مسيحيان به كوه رفتندودرجمع آنهانشستند .

مسيحيان فرشي گسترده ،ومتكاهائي كنارش گذاشتندوعم خودراباتشريفاتي به مجلس آوردند .

علم مسيحي كه خيلي پيربه نظرمي رسيدچشمهاي خودراكه مانندچشمهاي افعي بودبه اطراف مجلس گردانيدوازميان آن جمع متوجه امام باقرعليه السلام گفت :توازمسيحياني يا ازامت مرحومه مي باشي ؟فرمودك ازامت مرحومه هستم .

پرسيدازعلماءآنهامي باشي ياازجاهلانشان هستي ؟فرمود:ازجاهلان آنهانيستم .

عرض كردتوازمن سؤال مي كني يامن اوتوبپرسم ؟فرمود:توازمن سؤال كن عالم مسيحي به نصاراي توجه كرده وگفت اين دنشمندي است ازامت محمدصلي الله عليه وآله مي گويدتوازمن سؤال كن معلوم مي شوداوبه تمام مسائل اگاه است .

سپس به امام باقرعليه السلام گفت :اي بنده خدابفرماچه ساعتي است كه نه ازشب است ونه اوروز؟امام :ازاذان صبح تاطلوع آفتاب نه ازشب است ونه اوروز .

علم مسيحي :اگرساعتهاي شب وروزنيست پس ازچه ساعتهائي است ؟امام :از ساعتهاي بهشت است كه بيماران درآن وقت حالشان بهترمي گردد .

علم :درست فرمودي ؟حل شماازمن سؤال مي فرمائيديامن بپرسم ؟امام :توازمن سؤال كن عالم :اي ملت نصاري بنگريدكه اوعلم به مسائل مي باشدبعدبه امام باقرعليه السلام روكرده گفت :اهل بهشت چطوراست كه غذامي خورندولي فضولاتي ندارند؟ ومثلي ازبراي آن دردنيابيان كنيد .

امام ك آن مانندجنين دررحم مادراست كه درآنجاارتزاق مي كندولي غضولات ندارد .

علم :درست فرمودي ودرحالي كه از علم وآگاهي آن حضرت به شگفت آمده بودگفت :مگرشمانفرموديدازعلماء مسلمان نيستم ؟امام :گفتم ازنادانهاي آنهانمي باشم .

عالم :ازمن مي پرسي ، ياازتوسؤال كنم "؟امام :توسؤال كن عالم :اي جميعيت نصاري بخداسوگنداز اوسؤالي كنم كه كاملادرمانده شودوهرگزجوابي نداشته باشد .

امام سؤال كن .

عالم :به من بگوآن دوفرزندي كه نطفه آنهاباهم بسته شدوباهم به دنيا آمدندوباهم مردندودريك قبردفن شدنددرصورتي كه يكي ازآنهاصدوپنجاه سال عمركرده بودوديگري فقطپنجاه سال عمرداشت ،آنهاچه كساني بودند؟امام :آنان عزيروهزره بودندوباهم مردند،زيراآنان سي سال باهم زندگي كردند وخداوندعزيرراصدسال ميراندوسپس زنده كردوعزره دراين مدت زنده بودو بيست سال ديگرباهم زندگي كردندوهنگامي كه باهم مردندعزيرپنجاه سال داشت ،درحالي كه عزره صدوپنجاه سال داشت .

عالم مسيحي :اي ملت نصاري ،تاحال كسي رانديده ام كه ازاين مردامام باقرعليه السلام داناترباشدوتاوقتي كه او درشام است چيزي ازمن سؤال نكنيد،مرابغارم ببريد .

نصاري اورابه محل خود بردندوهمراه باامام باقرعليه السلام ومسلمان برگشتند .

/بحارالانوار،طبع جديد،جلد10،صفحه 149تا151

/ 15