سوز هجران نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سوز هجران - نسخه متنی

محمدباقر فقیه ایمانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • مجملا گويم من اين شيرين كلام
    هركه خواهد حقّ مدحت در رقم
    هست حق مدح تو چون ذوالجلال
    آرى از حق وعده داريم اين چنين
    بَه زمين چون تو بحق برخاستى
    هرشب از نور توروشن همچوروز
    هست اكنون دل زمهرت پر ز نور
    اى مه زيبا تو ما را شاد كن
    با غم هجر تو من شادم كنون
    چونكه حسنت در جهان پيدا شود
    دست لطفت چون به سرها آورى
    روح ما با عقل وحى آميز كن
    اى مه من اى شه من انتظار
    كى شود بينم كه در عالم تمام
    كى شود بينم كه ذكرت شد بلند
    مهدى قائم شدش وقت ظهور
    كى شود بينم لِواء نصرتت
    كى شود بينم به تخت و بارگاه
    جنّ و انس و وحش وطيرت بندهوار
    كى شود بينم كه اندر بحر و برّ
    كى شود بينم رخت از هركجا
    كى شود بينم زمين از كفر فسق
    كى شود بينم كشيدى از نيام
    كى شود بينم كه برقش شعله ور
    كى شود بينم كه بهر كربلا
    كى شود بينم كه آرى مرهمى
    انبيا بر مقدمت در انتظار
    اين بشارت ها فرجها جملگى
    تا به قرآن وحى شد بر مصطفى
    ذكرِ آنها جمله در نقل صحيح
    منتظر هستيم ما اهل يقين
    مقدمش بر ما شده عِينُ الْيَقين



  • مدح تو در هر كلامى ناتمام
    آورد مجنون بود جفّ القلم
    اَنْتَ ما اَثْنَيتَ نَفْسَك فِى الْجَمال
    فرش گردد از تو چون عرش برين
    عدن و رضوان جنّت المأواستى
    بَهْ از آن شام از تو باشد دل فروز
    آى تا بينيم نورٌ فوقَ نُور
    آى و عالم را ز عدل آباد كن
    تا رخ زيبا ز غيب آرى برون
    هركه بيند واله وشيدا شود
    ظلمت هر جهل از دلها برى
    چشمه حكمت در آن لبريز كن
    بهر تو كرده دل من بى قرار
    بهر نشر امر حق كردى قيام
    در همه آفاق آن را بشنوند
    تا شود عالم از او اَمن از شُرور
    هست برپا گشته ظاهر قدرتت
    چون سليمان درجهان هستى توشاه
    در همه آفاق عالم بى شمار
    حكم تو جارى است بر جنّ و بشر
    هست پيدا بهر ما در هر كجا
    پاك باشد گشته پر از عدل و صدق
    ذوالفقارت را ز بهر انتقام
    گشت و زد بر خرمن اعداء شَرَر
    دادخواهى مى نمائى اى شها
    بر دل پر ريش اولاد نبى
    اوليا بودند بهرت بى قرار
    وحى آمد از خدا بر جملگى
    شرح آنها پس رسيد از اوصيا
    كشف آنها گشت بر وجه صريح
    مقدمش بر ما شده عِينُ الْيَقين
    مقدمش بر ما شده عِينُ الْيَقين



/ 49