سوز هجران نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سوز هجران - نسخه متنی

محمدباقر فقیه ایمانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • از خدا خواهيم بعد از شام هجر
    مهروهجرش گشته دردل نور ونار
    گاه سوزِ هجر مدهوشم كند
    گاه همچون بلبلِ شوريده حال
    گاه همچون سنبلِ شوريده ام
    اين عجب از ديده بس پنهان بود
    كاش بود از بحر من هم ناله اى
    از غم هجرش جدا دارم شَرَر
    محنتش در دل فزونتر از هزار
    زآنچه بيند فاش از فسق و فجور
    عفّت و غيرت نمانده در ميان
    رسمى از اسلام پيدا نيستى
    جمله معدودى زصد يا از هزار
    هر كدامين پايبند غم شده
    طعنه از اعدا بر آنها دم بدم
    هست چون نيش عقارب پُر ز سمّ



  • زود تابد صبح وصلش همچو مهر
    گاه شادم گه چو لاله داغدار
    گه شميمم مهر هوشم آورد
    ناله دارم بهر گل با صد ملال
    از غم محبوب دور از ديده ام
    ليك در دل بس چو مه تابان بود
    همچومن داغش به دل چون لاله اى
    در غم دل پر غمش سوزم دگر
    ناله ها در غيب دارد بى شمار
    ظلم وجور و بدعت از اهل شرور
    مردو زن يكرنگ و صورت در عيان
    اسمى از آن مانده آنهم چيستى
    مانده بر اسلام و ايمان پايدار
    هريكى با صد الم توأم شده
    هست چون نيش عقارب پُر ز سمّ
    هست چون نيش عقارب پُر ز سمّ



/ 49