برنامه سلوك در آثار امام خمينى قدس سره - برنامه سلوک در نامه های سالکان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

برنامه سلوک در نامه های سالکان - نسخه متنی

علی شیروانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

برنامه سلوك در آثار امام خمينى قدس سره

فرازهايى از چهار نامه عرفانى : نامه (1)  

و اين رنج رقابت در همه اقشار هست ، از ثروتمند و قدرتمند گرفته تا طبقات ديگر، لكن هرچه بالا برود به همان اندازه درد و رنج رقابت بالا مى رود، و آنچه مايه نجات انسانها و آرامش قلوب است وارستگى و گسستگى از دنيا و تعلقات آن است كه با ذكر و ياد دائمى خداى متعال حاصل مى شود. (1) آنان كه در صدد برتريها به هر نحو هستند، چه برترى در علوم ، حتى الهى آن ، يا در قدرت و شهرت و ثروت ، كوشش در افزايش رنج خود مى كنند.

وارستگان از قيود مادى كه خود را از اين دام ابليس تا حدودى نجات داده اند در همين دنيا در سعادت و بهشت رحمتند.

ميزان در اعمال

پسرم ! نه گوشه گيرى صوفيانه دليل پيوستن به حق است ، و نه ورود در جامعه و تشكيل حكومت ، شاهد گسستن از حق . ميزان در اعمال انگيزه هاى آنهاست .

چه بسا عابد و زاهدى كه گرفتار دام ابليس است و آن دام گستر، با آنچه مناسب او است ، چون خود بينى و خود خواهى و غرور و عجب و بزرگ بينى و تحقير خلق الله و شرك خفى و امثال آنها، او را از حق دور و به شرك مى كشاند و چه بسا متصدى امور حكومت كه با انگيزه الهى به معدن قرب حق نائل مى شود... پس ميزان عرفان و حرمان ، انگيزه است .

هر قدر انگيزه ها به نور فطرت نزديكتر باشند و از حجب ، حتى حجب نور وارسته تر، به مبداء نور وابسته ترند، تا آنجا كه سخن از وابستگى نيز كفر است .

پسرم ! از زير بار مسؤ وليت انسانى كه خدمت به حق در صورت خدمت به خلق است شانه خالى مكن ، كه تاخت و تاز شيطان در اين ميدان ، كمتر از ميدان تاخت و تاز در بين مسئولين و دست اندركاران نيست ، و دست و پا براى بدست آوردن مقام ، هر چه باشد، چه مقام معنوى و چه مادى مزن ، به عذر آن كه مى خواهم به معارف الهى نزديك شوم ، يا خدمت به عبادالله نمايم ، كه توجه به آن از شيطان است ، چه رسد كه كوشش براى به دست آوردن آن .

پسرم ! سوره مباركه حشر را مطالعه كن ، كه گنجينه هائى از معارف و تربيت در آن است ، و ارزش دارد كه انسان يك عمر در آنها تفكر كند، و از آنها به مدد الهى توشه ها بر دارد، خصوصا آيات اواخر آن از آنجا كه مى فرمايد: *((*يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و لتنظر نفس ما قدمت لغد و اتقوا الله ان الله خبير بما تعملون *))* (2) تا آخر سوره .

بايد معارف به قلب برسد

كوشش كن كلمه توحيد را كه بزرگترين كلمه است ، و والاترين جمله است ، از عقلت به قلبت برسانى ، كه حظ عقل همان اعتقاد جازم برهانى است ، و اين حاصل برهان اگر با مجاهدت و تلقين به قلب نرسد، فايده و اثرش ‍ ناچيز است .

چه بسا بعض از همين اصحاب برهان عقلى و استدلال فلسفى بيشتر از ديگران در دام ابليس و نفس خبيث مى باشند، (پاى استدلاليان چوبين بود)، و آنگاه اين قدم برهانى و عقلى تبديل به قدم روحانى و ايمانى مى شود كه از افق عقل به مقام قلب برسد، و قلب باور كند آنچه را استدلال اثبات عقلى كرده است .

پسرم ! مجاهده كن كه دل را به خدا بسپارى و موثرى جز او ندانى .

بى توجهى به ثناى ثناجويان

پسرم ! چه خوب است به خود تلقين كنى ، و به باور خود بياورى يك واقعيت را كه مدح مداحان و ثناى ثناجويان چه بسا كه انسان را به هلاكت برساند، و از تهذيب دور و دورتر سازد.

تاثير سوء ثناى جميل در نفس آلودده ما، مايه بدبختيها و دور افتادگى ها از پيشگاه مقدس حق - جل و علا - براى ما ضعفاء النفوس خواهد بود، و شايد عيبجويى ها و شايعه پراكنى ها براى علاج معايب نفسانى ما سودمند باشد، كه هست همچون عمل جراحى دردناك كه موجب سلامت مريض ‍ مى شود.

آنان كه با ثناهاى خود ما را از جوار حق دور مى كنند، دوستانى هستند كه با دوستى خود به ما دشمنى مى كنند و آنان كه پندارند با عيب گوئى و فحاشى و شايعه سازى به ما دشمنى مى كنند، دشمنانى هستند كه با

/ 107