نامه (3) - برنامه سلوک در نامه های سالکان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

برنامه سلوک در نامه های سالکان - نسخه متنی

علی شیروانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اول - ساعت زوال شمس كه اول ظهر است . آن وقتى كه انسان در شك است و يقين ندارد كه ظهر شده است دو ركعت نماز نافله بجاى آوريد. و بعد سر به سجده مى گذاريد و به زبان خود هر چه مى خواهى بگو و بخواه با حضور ائمه اطهار عليه السلام خصوص روز جمعه . چ دويم - آخر ساعت روز جمعه است ، كه ده دقيقه به غروب مانده ، سلام به امام زمان (عج ) و درد دل خود را به امام عليه السلام بگويد، و بعدش توجه به خدا و دعا كند.

سيم - يك ربع ساعت به اذان صبح مانده كه وقت سحر حقيقى است . سه ركعت نماز شفع و وتر را در آن وقت خوانده و در قنوت وتر صد مرتبه استغفار كرده و دعا كند كه مستجاب است . ان شاء الله و بعد از آن به سجده رود و هر چه مى خواهد بگويد تا وقت نماز صبح . و بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب بنشيند مشغول دعا و ذكر و قرآن و هر چه مى خواهد باشد كه مشغول بوده باشد، يا زيارت جامعه . و اگر بشود در اين وقت هزار مرتبه بگويد:

*((*ما شاء الله لا قوه الا بالله *))* كه *((*لا حول *))* نمى خواهد و ده مرتبه *((*سبحان الله العظيم و بحمده استغفر الله و اسئله من فضله *))* و هر چه بيشتر بگويد بهتر است .

اين چند كلمه مختصر جوهر مطلب بود و هم از اسرار است . اميد است كه غنيمت شمرده و كوچكش نپنداريد.

والسلام عليكم حرره الضعيف زين العابدين الطباطبائى

نامه (3)

عزيز الوجود!

ليله دوشنبه ماضيه تعليقه شريفه با دو صد مسرت ، قرائت از مضامين ناگوارش عالمى حزن و غصه روى داد.

متذكر آن شده كه آن جناب لا زال در شكستن مزاج و انقلاب احوال و پريشانى حواس بوده و لذتى از صحت و فراغت بال و جمعى خواطر قلبى و فواد نبرده از بدو طفوليت تاكنون چنين مقدر و مقرر گشته ، *((*صبرا صبرا ثم صبرا صبرا *))* گرچه تلخ است ولى ميوه شيرين دارد كه خداوند رحمان *((*جل و علا *))* در آيات رحمتش به صابرين بشارت داده ، چنانكه فرموده : *((*و بشر الصابرين *))* الخ و در آيات ديگر مدح و ستايش ايشان فرموده و در اخبار بيشمار تمجيد و تقديس از صابرين و وعده ثواب و درجات عاليات شده است .

در حديثى دارد سه چيز از سعادت مرد است : همواره بدنش به مرض و بلائى مقرون ، و دائما قلبش به حزن و اندوهى محفوف ، و دستش از مال دنيا تهى و مقصور است .

قصه ابودردا در كتب اخبار معروف و مشهور كه رسول مكرم صلى الله عليه و آله سه مطلب برايش مسئلت و خودش آمين گفت : خدايا ابودرداء دائما مبتلا به مرض و بلائى باشد، خداوند يك روز او را گرسنه و يك روز سير بدار، آلها او را با محمد و آل صلى الله عليه و آله محشور فرما.

نكته اى است در اين حديث شريف كه حشر و همنشينى با ايشان لازم دارد دو امر سابقش را كه بلا و فقر باشد.

عزيز! نابرده رنج گنج ميسر نمى شود خوشى دنيا و آخرت با هم مجتمع نخواهد شد چنانچه مولا مى فرمايد *((*ضرتان *))* مى باشند و در روايت ديگر *((*حلاوه الدنيا مراره الاخره و مراره الدنيا حلاوه الاخره *))* تمام كتب آسمانى و تمام انبيا و اوصيا و در كليه اخبار با علا صوت به اين معنى ندا و فرياد مى زنند كه دنيا براى اهل آخرت تلخ و ناگوار است . چنانچه تمام انبيا مرسلين و ائمه طاهرين صلوات الله عليهم اجمعين از هر جهت در تلخى و مرارت بلا بوده اند كما لا يخفى عليك فعليك بالصبر و الرضا.




  • رضا بداده بده و زجبين گره بگشا
    كه بر من و تو در اختيار نگشودند



  • كه بر من و تو در اختيار نگشودند
    كه بر من و تو در اختيار نگشودند



حكيم على الاطلاق و طبيب نفوس عباد در مزاج تو همچه دوائى پسنديده ، بعد از آنى كه طينت پاكت و روح و جانت را از اعلا عليين خلق فرموده بود ديد كه اگر تو در عافيت و رفاهيت بوده باشى آن طينت پاك را از دست داده و به قاذورات شهوات ملوث نموده كم كمك تبديل به كفر خواهى كرد. لذا از فرط لطف و رحمت تو را به چنين امراض مبتلا و بدين پريشانى احوال مداوا فرموده كه آن طينت طيبت و روح نورانيت محفوظ مانده و آلوده به كثافات غرور و شهوات نگشته و بدان صفت نورانيت باقى مانده تا توانددر عالم انوار همنشينى با ائمه اطهار عليه السلام نمايد و دوست داشت كه دائما با او راز سخن گوئى و در خلوت با حضرتش تضرع و زارى نمائى و از خلوص داد و فرياد زنى و فلك را از بانگ يا الله كركنى كه زير هر الله تو لبيك هاست تو

/ 107