گرچه فرار فرمانده و پخش شايعات در متشنج ساختن جوّ آن جامعه، تأثير زيادي داشت ولي هرگز نبايد نقش خوارج و فرهنگ حاكم بر مردم آن زمان را فراموش كرد. خوارج اين كوتهنظران كه بزرگترين ضربه را بر پيكره لشكر اميرالمؤمنين عليهالسلام وارد ساختند و با تحميل پذيرش حكميت برآن امام همام از شكست قطعي معاويه جلوگيري كردند و سپس خود به قيام مسلحانه بر ضد آن حضرت دست زدند؛ گرچه اين نبرد با سركوبي آنان پايان يافت ولي عواقب بدي از قبيل ايجاد اندوه فراوان در قلب مردم عراق و افزايش روحيه تمرّد در آنان، به جا گذاشت كه اين عواقب ناپسند در زمان امام حسن عليهالسلام نيز همچنان برآن جامعه پرتو افكن بود. وضع موجود در شكست آن حضرت در پيروزي كامل بر دشمن نقش به سزايي داشت، زيرا اين روحيّه تمرّد و بيوفايي در مردم كوفه پشتوانه امامعلي عليهالسلام را در راه مبارزه با دشمن بسيار ضعيف وناتوان ساخت. حضرت خود وضع اسفبار مردم را در خطبههاي متعددي بازگو ميفرمايد كه در اينجا به پارهاي از آنها اشاره ميشود: «اماوالذي نفسي بيده ليظهرنّ هؤلاء القوم عليكم... استنفرتكم للجهاد فلم تنفروا و اسمعتكم فلم تسمعوا...» (خطبه 97)«... ما انتم بوثيقة يعلق بها و لازوافر عزّ يعتصم اليها لبئس حُشّاش نارالحرب انتم اف لكم...»(خطبه 125)