نقش خوارج<p /> - سیمای صلح امام حسن (علیه السلام) (1) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیمای صلح امام حسن (علیه السلام) (1) - نسخه متنی

جعفر انواری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

از طرفي كاهش چشمگير لشكر و از سوي ديگر شايعه شهادت قيس بن سعد و پذيرش صلح از طرف امام عليه‏السلام كه گروهي از عمال معاويه در ساباط شايعه شهادت قيس را منتشر و گروه ديگري خبر پذيرش صلح را درميان سپاه امام عليه‏السلام پخش كردند. (هذالحسن7 قد صالح فعلام تقتلون انفسكم؟!)(23)

پخش اين شايعه با حيله‏گري خاصي صورت پذيرفت. معاويه قبل از آنكه امام عليه‏السلام تمايلي به صلح نشان دهد، گروهي را براي مذاكره با امام عليه‏السلام به ساباط فرستاد. آنها پس از مذاكرات فراوان ومشاهده قاطعيت امام عليه‏السلام در مورد ادامه جنگ، پس از خروج از جلسه با صداي بلند مي‏گفتند كه: حسن بن علي عليه‏السلام صلح را پذيرفت. و خداوند با كمك پسر پيامبرش از ريختن خون مردم جلوگيري كرد.» همين شايعه موجب شورش گروهي بر ضد امام عليه‏السلام شد كه از ميان آنها شخصيتي به نام جراح بن سنان با شمشيرش حضرت را مجروح ساخت.»(24)

نقش خوارج

گرچه فرار فرمانده و پخش شايعات در متشنج ساختن جوّ آن جامعه، تأثير زيادي داشت ولي هرگز نبايد نقش خوارج و فرهنگ حاكم بر مردم آن زمان را فراموش كرد. خوارج اين كوته‏نظران كه بزرگترين ضربه را بر پيكره لشكر اميرالمؤمنين عليه‏السلام وارد ساختند و با تحميل پذيرش حكميت برآن امام همام از شكست قطعي معاويه جلوگيري كردند و سپس خود به قيام مسلحانه بر ضد آن حضرت دست زدند؛ گرچه اين نبرد با سركوبي آنان پايان يافت ولي عواقب بدي از قبيل ايجاد اندوه فراوان در قلب مردم عراق و افزايش روحيه تمرّد در آنان، به جا گذاشت كه اين عواقب ناپسند در زمان امام حسن عليه‏السلام نيز همچنان برآن جامعه پرتو افكن بود. وضع موجود در شكست آن حضرت در پيروزي كامل بر دشمن نقش به سزايي داشت، زيرا اين روحيّه تمرّد و بي‏وفايي در مردم كوفه پشتوانه امام‏علي عليه‏السلام را در راه مبارزه با دشمن بسيار ضعيف وناتوان ساخت. حضرت خود وضع اسفبار مردم را در خطبه‏هاي متعددي بازگو مي‏فرمايد كه در اينجا به پاره‏اي از آنها اشاره مي‏شود: «اماوالذي نفسي بيده ليظهرنّ هؤلاء القوم عليكم... استنفرتكم للجهاد فلم تنفروا و اسمعتكم فلم تسمعوا...» (خطبه 97)

«... ما انتم بوثيقة يعلق بها و لازوافر عزّ يعتصم اليها لبئس حُشّاش نارالحرب انتم اف لكم...»(خطبه 125)

/ 10