همسايگي و حسن همجواري - اخلاق معاشرت (08) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اخلاق معاشرت (08) - نسخه متنی

جواد محدثی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

همسايگي و حسن همجواري

«حسن همجواري» تنها يك اصطلاح سياسي در ارتباط ميان كشورها نيست، و تنها كاربرد بين المللي ندارد. ميان اهل يك محل، يا در روابط دو همسايه نيز مطرح است. داشتن بهترين خانه، اما با همسايه اي بد و ناهنجار و مردم آزار، مفت هم گران است! افراد عاقل و هوشيار، در جايي خانه مي خرند كه محلش خوب و همسايگانش سالم و بافرهنگ باشند. وگرنه، يا بايد خانه را عوض كنند، يا عمري در رنج و عذاب به سر برند. توجه به همسايه در خريدن و ساختن خانه، مغازه و محل كار، نشانه خردمندي است.

پيشواي نخستين ما، در نامه اي كه به فرزندش امام حسن مجتبي(ع) به عنوان توصيه هايي از پدري دنياديده و باتجربه مي نويسد، از جمله مي فرمايد:

«سَلْ عَنِ الرّفيق قَبْلَ الطّريقِ وَ عَنِ الجارِ قبلَ الّدار»(1)

پيش از سفر، از همسفر بپرس و پيش از خانه، از همسايه!

آري ... «بسا كس اند، از اين همرهانِ «آري» كوي،

كه دل به وسوسه راه ديگري دارند.

بسا كس اند، كه جايي موافقانِ رهند،

كه خود، نه جاي هماهنگي است و همراهي است.

بدين سبب،

نخست بايد آيين همرهي دانست!»

همسايه خوب داشتن، نعمتي ارزشمند است و همسايه خوب بودن، محبت آور و رفيق ساز است. هميشه دلها متوجه جايي مي شود كه دوستي و نيكي از آنجا بجوشد و بتراود. هر جا كه شهدِ خير باشد، افراد هم گرد مي آيند و افراد و جامعه، دلگرم شده، محيط هم آباد مي گردد. نقش رفتار نيك در همسايگي و در ايجاد تجمعهاي پرشكوه و الفتهاي

اجتماعي فراوان است. حضرت علي(ع) مي فرمايد: آنكه همسايگي اش نيكو باشد، همسايگانش روزافزون مي شوند.«مَنْ حَسُنَ جِواره كَثُرَ جيرانُه»(2).

در حديث ديگري از امام صادق(ع) آمده است:

«حُسنُ الجوار يَعْمُرُ الدّيارَ و يَزيدُ فيِ الأعمار»(3).

«خوش همسايگي»، هم آبادييها را آبادان مي سازد و هم عمرها را مي افزايد!

در اين دو حديث، هم به بازده عمراني و اجتماعي سلوك شايسته در همسايگي اشاره شده، هم به منافع شخصي و بهداشتِ رواني. البته در پاداشهاي اخروي آن احاديث فراواني نقل شده است.(4)

توصيه به «حسن جوار»

حضرت امير(ع)، پس از آنكه از دست شقي ترين افراد كوردل و كج فهم، ضربت خورد و در بستر افتاد، در آستانه شهادت، وصاياي ارزشمندي خطاب به فرزندان و پيروانش فرمود كه بخشي از آنها هم به حقوق همسايه مربوط مي شود؛

«اللّه َ اللّه َ في جيرانكم، فاِنّها وَصيَّةُ نَبيّكُم، ما زالَ يوصي بِهِم حتّي ظَنَّنا انّه سيورّثهم»(5).

اين سفارش علي(ع) در واپسين لحظات عمر است كه فرمود:

خداي را، خداي را، در باره همسايگانتان، كه اين وصيت پيامبر شماست. پيامبر خدا همواره نسبت به همسايگان سفارش مي فرمود، تا حدي كه گمان كرديم آنان را از ارث برندگان قرار خواهد داد!

امام صادق(ع) نيز در سخني فرموده است: «بر شما باد نماز خواندن در مسجدها و همسايگي خوب با مردم».(6) اگر به دستور مكتب، رفتار بزرگوارانه و شايسته با همسايگان داشته باشيم، دوستيها را جلب مي كند و افراد در مشكلات و گرفتاريها و نيازهاي متقابل، با بهره گيري از اين تكيه گاه، مي توانند از قوت

* اگر بخواهيم روابط از هم نگسلد، بايد صبور بود و با تحمل، و گرنه، پاسخ بدي را با بدي دادن و در زشتيها مقابله به مثل كردن، نشانِ حقارت روح و دون همتي است.

گاهي هم بايد جور همسايه را كشيد. اين شرط همسايگي خوب است. «حسن جوار» تنها به اين نيست كه اذيت و رنجي به همسايه نرسانيم. گاهي تحمل سختيها و ناملايماتي كه از سوي او برايمان پيش مي آيد، مصداق اين «حسن همجواري» است. اگر بخواهيم روابط از هم نگسلد، بايد صبور بود و با تحمل، و گرنه، پاسخ بدي را با بدي دادن و در زشتيها مقابله به مثل كردن، نشانِ حقارت روح و دون همتي است. به علاوه اين كار از همه برمي آيد. گذشت و تحمل است كه اراده و ايمان و بزرگواري مي طلبد.

در عالم رفاقت، شراكت، دوستي، ازدواج و همسري، همسفري، محيط كار و ... نيز بايد گاهي «سنگ زيرين آسيا» بود، نه كم ظرفيت و بي طاقت.

امام كاظم(ع) فرمود: حسن جوار و همسايه خوب بودن، تنها آزار نرساندن نيست، بلكه آن است كه بر اذيت همسايه صبور و بردبار باشي: «لَيْسَ حُسْنُ الجَوارِ كفُّ الأذي وَ لكنَّ حُسْنَ الجوارِ صَبرُكَ عَلَي الأذي»(7)

روشن است كه اين گونه حديثها هرگز
مجوز «همسايه آزاري» نيست. اگر توصيه به بردباري نسبت به آزار همسايه شده، بيش از آن و اكيدتر و شديدتر، سفارش به خوش رفتاري و نرساندن آسيب و آزار به همسايگان شده است. مزاحمت براي همسايه، از بدترين رفتارهاي اجتماعي است.

آخرين مرز

در هر چيزي حدّ و مرز و حريمي وجود دارد. وقتي از اندازه گذشت، صفحه برمي گردد و اوضاع، به گونه اي ديگر مي شود. تحمل نسبت به آزار و زحمت آفريني همسايه نيز اين گونه است. گاهي مزاحمت به حدي مي رسد كه پايان خط است و حريمها و حرمتها ديگر فرومي ريزد، چون خودِ همسايه مردم آزار، حريم نگه نداشته است.

در تاريخ است كه مردي خدمت پيامبر رسيد و از آزار همسايه اش شكايت كرد. حضرت فرمود: برو و تحمل كن. بار دوم

* امام كاظم(ع) فرمود: حسن جوار و همسايه خوب بودن، تنها آزار نرساندن نيست، بلكه آن است كه بر اذيت همسايه صبور و بردبار باشي.

كه به شكوه آمد و ناليد، پيامبر باز هم دستور صبر و تحمل داد. آزار همسايه به اوج رسيد و خارج از مرز تحمل. وقتي براي سومين بار، شكايت از همسايه كرد، حضرت رسول چنين راهنمايي و سفارش كرد: «روز جمعه، وقتي مردم به سوي نماز جمعه مي روند، تو وسايل و اسباب و اثاث خويش را بيرون بريز و در رهگذار مردم قرار بده، تا همه آنان كه به نماز مي روند، اين صحنه را ببينند. وقتي علت را مي پرسند، ماجرا را به آنان بگو.» آن مرد نيز چنان كرد. همسايه مردم آزار (كه آبروي خود را در خطر ديد) بي درنگ به سوي او شتافت و ملتمسانه از او خواست كه وسايلش را به خانه برگرداند و قول داد و عهد و پيمان بست كه ديگر آن گونه رفتار نكند.(8)

اين نتيجه بي پروايي و قدرنشناسي نسبت به لطفها و مداراهاست. لطف خدا هم با انسان خطاكار مدارا مي كند، ولي ... «چون كه از حدّ بگذري، رسوا كند». از حلم و بردباري ديگران نبايد سوءاستفاده كرد و نجابت و بزرگواري ديگران را نبايد به حساب ضعف يا بي عرضگي آنان گذاشت.

/ 4