فضايل آية الله شاه آبادي - نیم نگاهی به زندگی فقیه بزرگ و عارف کامل آیة الله شاه آبادی (قدس سره)0 نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نیم نگاهی به زندگی فقیه بزرگ و عارف کامل آیة الله شاه آبادی (قدس سره)0 - نسخه متنی

سید محمدرضا آقامیری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

از امام خميني قدس سره نقل است كه مي فرمود: «مرحوم شاه آبادي در هر روز نُه درس مي گفتند و درسهاي ايشان نيم ساعت قبل از طلوع آفتاب شروع مي شد و حدود نيم ساعت مانده به ظهر تمام مي شد» و از تواضع استاد خود در مقابل طلاب هم داستانها نقل كرده اند. 25

معظّم له، به سال 1354 ق، يعني پس از آن اقامت پربار در قم و تربيت نفوس مستعدّ، براي اقامت دائمي به تهران بازگشت و در آنجا به ترويج دين و تدريس فقه و اصول و حكمت پرداخت و عشاق را به كوي معرفت راهبري نمود. در آن سامان هم كمال جويان به دنبال او بودند به طوري كه نقل است مرحوم امام خميني پس از آن اقامت هفت ساله ايشان در قم نيز، بهره هاي زيادي از اين عارف بزرگ بردند.

آن بزرگوار با اعتقاد به اينكه اسلام از وجود دولت وقت در خطر است، با آن مبارزه مي كرد و در اين جهت تحصّن يازده ماهه ايشان در حرم مطهر حضرت عبدالعظيم عليه السلام به همراه عده اي از بزرگان، در تاريخ انقلاب اسلامي ثبت است.

فضايل آية الله شاه آبادي

آن ستوده خصال را فضايلي است كه وي را از ديگر عالمان، ممتاز مي سازد و آن فضايل اين چنين است:

جامعيت در علوم

آن بزرگوار در بسياري از علوم عقلي و نقلي و حتي تجربي، از مهارت كافي برخوردار بود. از مرحوم آية الله ميرزا هاشم آملي نقل است كه فرمود:

مهارت ايشان تنها در فلسفه و عرفان نيست؛ مهارت شان در فقه و اصول بيش از فلسفه است. لكن فقه و اصولِ ايشان را، آن جنبه عرفان ايشان مستور كرد و سبب شده كه معروفيت ايشان در فقه و اصول مكشوف نشود. 26

باز در همين زمينه يكي از فرزندان ايشان مي گويد:

مرحوم آية الله والد (رحمة الله عليه) علاوه بر آنكه از مهارت كافي در فقه، اصول، فلسفه و عرفان برخوردار بود، در علوم ديگر مانند طب تبحر كافي داشت و استادي مسلّم در بعضي از علوم غريبه و رياضيات بود.

مهارت در تدريس عرفان

از امام راحل قدس سره نقل است كه «مرحوم شاه آبادي مطالب را از شارح فصوص، بهتر بيان مي كرد». 27

تيزبيني و روشنفكري

اين امر در نوشته ها و آثار و سرگذشت اين مرد بزرگ كاملاً واضح و روشن است. نمونه بارز آن كتاب شذرات المعارف است كه در آن به بيان چگونگي نجات مسلمين از «قيود مضرّه، اقتصاد در امر دنيا، استقلال مملكتي و...» پرداخته است.

همچنين ايشان به چند زبان زنده دنيا مانند زبان فرانسوي تسلّط كامل داشت.

در امر ولايت ائمه اطهار عليهم السلام و محبت ايشان نيز، اهتمام داشت.

مع الاسف، قدر و منزلت اين مرد بزرگ ناشناخته ماند و به جز تعداد محدودي از بزرگان مانند امام خميني قدس سره ـ كه مي فرمايد: «هيچ كس به اندازه من ايشان را نشناخته است» 28 ـ و مرحوم شهيد مطهري كه در كتاب تفسير سوره قارعه به معرفي اين دانشمند نامي مي پردازد، كسي ايشان را نشناخت.

آثار و بركات

از آثار و بركات اين عالم بزرگ بعد از ممنوع المنبر شدن از سوي رضا خان، تشكيل جلسات و هيأتهاي مذهبي و هفتگي در تهران بود كه تاكنون منشأ بسياري از خيرات و موجب ارشاد مردم و انسجام سياسي و اجتماعي در برهه هاي مختلف بوده است.

طرح تشكيل صندوق هاي قرض الحسنه در تهران، به جهت بي نياز شدن از معاملات ربوي، از آثار اين رادمرد الهي بوده است.

از ديگر آثار اين بزرگوار، نوشته هاي ارزشمندي است كه به ذكر نام بعضي از آنها مي پردازيم:

1 ـ شذرات المعارف (مرام الاسلام)؛

2 ـ رشحات البحار؛

3 ـ رساله عمليه به نام مفتاح السعادة في أحكام العبادة؛

4 ـ رسالة في العقل و الجهل؛

5 ـ حاشية نجاة العباد صاحب جواهر؛

6 ـ منازل السالكين ـ در علم اخلاق كه در هزار منزل تنظيم شده است؛

7 ـ حاشية كفاية الأُصول؛

8 ـ حاشية فصول در علم اصول.

فـرزنـدان

از اين رادمرد، فرزندان والامقامي باقي مانده كه به ذكر نام بعضي از آنها مي پردازيم:

1 ـ مرحوم ميرزا محمد جواد؛ او، از شاگردان مرحوم والدش در علومي مانند عرفان بود. وي، عمرش كوتاه بود و در سنّ 33 سالگي ـ در زمان حيات پدر ـ دارفاني را وداع گفته است.

2 ـ مرحوم ميرزا حسين؛ او، جواني با كمال بود و در تهران از جمله شاگردان مرحوم آية الله حاج شيخ محمد تقي آملي محسوب مي شد و مدت پنج سال در نجف در محضر مرحوم آية الله خوئي زانوي شاگردي به زمين زد و از فضلاي درس
معظّم له محسوب مي گرديد. ايشان هم در سنين جواني به سوي عالم بقا پر گشودند.

3 ـ حضرت آية الله حاج شيخ محمد شاه آبادي (دامت بركاته) از مدرّسان بزرگ دروس خارج فقه و اصول و فلسفه و عرفان در حوزه علميه قم و صاحب تأليفات بسيار سودمند كه متأسفانه بيشتر آنها چاپ نشده است. از جمله كتب ايشان سلسله كتب اخلاقي است كه به زبان فارسي و عربي نوشته شده است.

4 ـ حجة الاسلام والمسلمين آقاي حاج شيخ نورالله شاه آبادي (دامت إفاضاته).

5 ـ آية الله آقاي حاج شيخ روح الله شاه آبادي (دامت بركاته) از شاگردان حضرت امام خميني قدس سره در قم و نجف اشرف كه مورد علاقه معظّم له بود.

6 ـ آية الله آقاي حاج شيخ نصرالله شاه آبادي (دامت بركاته) كه در تهران منشأ خدمات و خيرات ارزنده اي است.

7 ـ مرحوم شهيد حجة الاسلام والمسلمين آقاي حاج شيخ مهدي شاه آبادي كه در طول نهضت مقدّس اسلامي منشأ خدمات بسياري بوده اند و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در دو دوره، نماينده مجلس شوراي اسلامي از طرف مردم تهران بوده و در تاريخ ششم ارديبهشت 1363 در جبهه هاي جنوب به كاروان شهداي اسلام پيوست. يادش گرامي باد.

وفـات

سرانجام، اين عالم بزرگ و عارف كامل پس از هفتاد و هفت سال زندگي پر بركت در روز پنج شنبه سوم صفر سال 1369 ق در تهران بدرود حيات گفت و پس از تجليل و تكريم فراوان در زاويه مرقد مطهر حضرت عبدالعظيم عليه السلام در مقبره شيخ ابوالفتوح رازي به خاك سپرده شد.

شفاء صدور الأنام في توضيح مرام الإسلام

اين مقال،از لابه لاي كتب يكي از فرزندان ايشان پيدا شده كه به خط خود مؤلف است و با اندكي تفاوت در كتاب شذرات المعارف (مقاله اوّل) به طبع رسيده است. در صفحه اوّل اين گفتار، تاريخ آن را شهر محرم الحرام 1342 ق درج كرده اند.

اين مقاله نشانگر فكر بلند و افق وسيع ديد مرحوم شاه آبادي است. وي داراي نگرشي حكومتي بوده و معارف اسلامي را از اين زاويه مورد توجه قرار داده است ايشان دراين نوشتار بخوبي علل ضعف جوامع اسلامي را تشريح كرده و راه حل هاي آن را تبيين كرده است و مي توان گفت كه مرحوم شاه آبادي در نوشته هاي خويش چارچوب يك حكومت و نظام اسلامي منطبق بر شرايط روز را با استفاده از متون و معارف اسلامي بيان كرده است.

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمدللّه رب العالمين. والسلام علي محمّد و آله الطاهرين، و لعنة الله علي اعدائهم أجمعين.

قال الله تعالي: « يا أيّها الناس قد جاءتكم موعظةٌ من ربِّكُم و شفاءٌ لما في الصدور و هُديً و رحمةٌ للمؤمنين ». 29

مدت زماني است كه ممالك اسلاميه ـ خاصّه پايتخت آن ـ مبتلا به امراض مزمنه و مهلكه شده، از انتشار عقائد باطله و اخلاق رذيله و افعال قبيحه، به حدي كه نمي توان جامعه را نسبت به انسانيت داد؛ فضلاً عن الاسلامية. و روز به روز در شدت و فشار آن امراض است، تا رفته رفته مزاج آن را بالكليه فاسد و اسمش را مانند رسمش محو نمايد؛ نعوذ بالله منه.

در اين موقع، مشاهده مي شود كه جمعي از متدينين در مجالس و محافل، اظهار دردمندي و تأسّف بر اسلام مي نمايند، ولي غافل از اينكه بايد درد را معالجه نمود و مذاكره مرض و تعداد آن، معالجه درد نخواهد بود. و چون راه علاج،

به دانستنِ سببِ مرض است، پس اگر نظرِ عميقانه بفرمائي، مي يابي كه عمده اسباب مرض چند چيز است:

اوّل) غرور مسلمين به حقانيت خود، كه منشأ تحويل دادن ميدان دعوت است به معاندين و موجب قناعت نمودن به اسلامِ انفرادي و ترك امر به معروف و نهي از منكر است. چنانچه غرور به شفاعت منشأ شده براي ارتكاب انواع رذائل اخلاقيه و اقسام معاصي كبيره، تا به حدّي كه افتخار و اشتهار به آن مي نمايند.

دوم) افتراق مسلمين و انفصامِ 30 خيطِ اخوّت 31 است از ميانه آنها كه موجب اضمحلال هر يكْ هر يكْ شده، معاشا و معادا.

سوم) نداشتن بيت المال و منع از حقوق واجبه الهيه؛ زيرا كه معلوم است جريان اسلام در مُلك محتاج است به عدّه وعُدّه.

[ چهارم ] ولي علّة العلل، جهل به مرام و مقصود اسلام است؛ زيرا كه اگر مرام اسلام معلوم بود و همان بعينه مرام مسلمين شده بود، دچار اين اسباب مُمْرضه مُهْلكه نمي شدند، و البته در اطراف حصول آن مرام كوشش نموده مقصود را انجام مي دادند و ما، در اينجا مرام اسلام را به موجب فرموده خاتم رسل صلي الله عليه و آله : «إنّي تاركٌ فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي» بيان مي كنيم تا به واسطه نيل به آن، شفاء كامل، حاصل شود.

ناحيه مقدسه اسلام را دو مرام است:

اوّل) حفظ اختصاص حكومت مطلقه به قرآن مجيد به اينكه تمام اهل كره زمين بدون استثناء محكوم به حكم قرآن شوند.

زيرا كه قرآن نمي فرمايد، تنها، نماز كن، بلكه اقامه نماز و توليد نمازگزار را در كليه عالم مُلك توصيه مي فرمايد.

قرآن نمي فرمايد تنها تحرّز از زنا نما، بلكه حفظ عقد و منع از وقوع زنا را در عالم در عهده ما شناخته، و هكذا.

دوم) حفظ اختصاص ولايت مطلقه به مقام مقدس حضرت حجة بن الحسن صاحب العصر و الزمن (عجل الله تعالي فرجه الشريف).

كه داراي چنين مقامي نمي تواند اكتفاء نمايد به مرئوسيت خود، بلكه وظيفه آن بسط رياست آن جناب است در كره ارض و تفضيح كذبه و مدّعينِ مهدويت.

وبالجمله، مسلمين را دو مرام بزرگ است كه موجب نظم عالم و صحّت عيش بني آدم است.

ولذا، بايد قائدين اين اساس مقدّس، اشخاصي بوده باشند كه خود را از غرور و قناعت به اسلام انفرادي و افتراق و منعِ از حقوقِ واجبه الهيه كه اسباب امراض مهلكه است منزّه و مبرّي بوده و از روي واقع عهده دار و فداكار وظائف مقرّره از اصول و فروع بوده باشند ـ بحول الله و قوته ـ زيرا كه بدون آنها حكومت مطلقه و ولايت مطلقه كه عهده دار نظم عالم است، صورت نگيرد.

/ 6