مقدمه - امام خمینی و ارزشها نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

امام خمینی و ارزشها - نسخه متنی

علی اختر شهر

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مقدمه

سعادت و عظمت، همينطور ذلّت وانحطاط ملت ها تا حدود زياد به ذهنيّات و تصوراتي بستگي دارد كه بطور آگاه و ناآگاه در ضمير افراد هر ملّت نقش گرفته است. مللي كه خود را بر سرنوشت خويش حاكم مي شناسند و قادر مي دانند كه بر دنياي اطراف خويش تأثير بگذارند و آنرا به ميل خويش تغيير دهند معمولاً بر مشكلات فائق مي آيند و موجبات رفاه و آسايش و پيشرفت خود را فراهم مي سازند. به عكس مللي كه خود را بازيچه ضعيف و زبون تقدير دانسته، عوامل خارج وجود جمعي انسانها را دليل و علّت شرايط خاص زندگي خويش مي شناسند، لاجرم دستخوش تزلزل، بي هدفي و عدم تحرك بوده و در شرايط نامساعد به قعر پستي و مذلّت فرو مي افتند و با مسايل بيشمار اجتماعي مثل فقر، جهل، بيماري، فساد و گسستگي روابط اجتماعي روبرو مي شوند.

به همين ترتيب بررسي«ارزشها» يعني ضوابط انتخاب و قضاوت راجع به پديده هاي مختلف حيات اجتماعي مي تواند به شناخت صحيح تر روابط علّي در ساخت اجتماعي و فرهنگي كمك كند و علل موفقيت يا شكست ملت ها را در تأمين آرمانهاي علّي و شخصي مشخص سازد.

توجه و تأكيد نسبت به «ارزشها» كه در روان آگاه و ناخودآگاه افراد هر ملت قرار مي گيرد مسايل ديگري را نيز مطرح مي كند. بررسي دوام نسبي ارزشها در طول زمان نشان مي دهد كه هر ملّت تا چه حدّ و اندازه تابع تجربيات تاريخي ـ فرهنگي خود بوده اند و درسهايي كه از اين تجربيات آموختند. بعلاوه معلوم مي شود كه تغيير و تحول اجتماعي، براي آنكه دوام يابد، و ريشه گير شود بايد به زبان ارزشهاي مورد قبول جامعه ترجمه شود و مورد حمايت كل نظام فرهنگي قرار گيرد.

بدين ترتيب ما در اين مقاله به طور اجمال و اختصار مباحث زير را مطرح خواهيم نمود. تعريف ارزش، طبقه بندي ارزش ها، امام و ارزشها، و... اميد است كه همواره، در دفاع از ارزش ها موفق باشيم.انشاء ا..

تعريف و مفهوم ارزش

الف) معني لغوي ارزش

در تعريف لغوي ارزش مي توان گفت «هر آنچه كه مفيد، خواستني يا تحسين كردني است براي شخص يا گروه و براي آنها داراي ارزش است».1 در واقع مي توان گفت كه ارزش از بنيادي ترين عوامل در تبيين انديشه، عمل يا اعمال فرد و هم چنين شكل گيري حيات اجتماعي است. براي همين ارزشها معيارهايي هستند كه به فرهنگ كلي و جامعه معنا مي دهد»2

ب) تعريف اصطلاحي ارزش

اصولاً انسان ها همواره ايده هايي درباره آنچه كه خوب يا بد، مناسب يا غير مناسب و ضروري و يا غير ضروري است داشته اند. به اين گونه ايده ها ارزش گفته مي شود و هنگامي كه اين ارزش ها در نظامي از معيارها و ملاكها، براي ارزيابي ارزش اخلاقي و شايستگي رفتار، سازمان دهي مي شوند يك نظام ارزشي را پديد مي آورند.3

پس؛ ارزش ها، نظام هاي نمادهايي كه در قالب ايده هاي انتزاعي اخلاقي مربوط به خوب و بد، مناسب و نامناسب، درست و نادرست سازماندهي شده اند4 مي باشد ارزش ها بدليل عام بودن و انتزاعي بودن وضعيت هاي گوناگون را فرا مي گيرند، بدين معنا، ارزش ها «آن قدر كلّي اند كه قابليّت به كارگيري در موقعيّت هاي بسيار متفاوتي را دارند»5 بدون اين حالت انتزاعي - كه به ما اجازه مي دهد تا ارزش ها را به موقعيّت هاي خاصي پيوند دهيم - مردم در برقراري ارتباط و همراهي با يكديگر دچار مشكل مي شدند؛ زيرا در اين صورت آن ها معيار اخلاقي مشتركي در دست نداشتند كه به وسيله آن كنش هاي خود و ديگران را ارزيابي كنند.

نتيجه آنكه، ارزش، ملاك، معيار، الگو و ابزار سنجش اعمال، گفتار و كردار افراد است كه جامعه يا گروه يا فرد براساس اين ملاكها و الگوها رفتار و كردار افراد را مورد قضاوت قرار مي دهد.

براساس همين ملاك و معيار سنجش است كه تمام اشياء و حتي حيوانات با كلمات خوب و بد، قابل تحسين يا نكوهش، مورد ارزيابي قرار مي گيرند.

از خصوصيات و مشخّصات ارزشها مي توان به موارد ذيل اشاره كرد.6

1ـ ارزشها ميان مردم مشترك اند و شمار كثيري از افراد درباره اهميت آنها به توافق رسيده اند (وفاق اجتماعي)

2ـ ارزشها با عواطف همراه اند. اشخاصي براي صيانت ارزشها مبارزه مي كنند و براي حفظ ارزشهاي والا از بذل مال و جان دريغ نمي ورزند.

3ـ ارزشها به قضاوت شخصي افراد بستگي ندارند.

4ـ چون ارزشها به وفاق ميان اشخاص كثيري پذيرفته شده اند، مي توان آنها را مفهوم سازي كرد. يعني از اشياي گوناگون ارزيابي شده انتزاع كرد.

طبقه بندي ارزشها

همانطوري كه گفتيم، ارزش ها بدليل عام بودن و انتزاعي بودن، وضعيت هاي گوناگون را فرا مي گيرند و مي توان به انواعي، آنرا تقسيم بندي نمود. بعنوان نمونه: تعدادي از آن را اشاره خواهيم كرد.

/ 6