بررسي كلان آثار - مروری بر سیر تحقیقات مدیریت اسلامی در ایران نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مروری بر سیر تحقیقات مدیریت اسلامی در ایران - نسخه متنی

حسن عابدی جعفری ؛ محمد ازگلی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بررسيهاي‏تاريخي برنامه‏ريزي انگيزش ارتباطات كنترل‏ونظارت طرحهاي‏تحقيقي تصميم‏گيري مطالعات‏تطبيقي رفتارسازماني ويژگيهاي‏مدير سازماندهي مد.منابع‏انساني تئوريها اداره حكومت اخلاق مديريت رهبري اصول‏وكليات‏مديريت

(نمودار شماره4 ـ ميزان آثار موضوعي)

اين بررسي نشان مي‏دهد كه بيشترين مطالعات در حوزه اصول و كليات مديريت با 48 عنوان و كمترين عنوان مباحث تخصصي چون برنامه‏ريزي با يك عنوان اختصاص يافته است. ارزشيابي دقيقتر اين آثار با ورود به محتوي (مردمي، 1373، 1375) و يا با داشتن معياري چون تزاروس مديريت و رهبري اسلامي (عابدي جعفري، 1372، 1373) امكانپذيرتر مي‏شود تا دقيقا روشن شود كه با وجود منابع بسيار غني دست اول، چقدر كار نكرده داريم!

بررسي كلان آثار

بر اساس برخي از مطالعات انجام شده (عابدي جعفري، 1370) روشن شده است كه آثار اين محققان را در سطح كلان از ابعاد و گستره موضوع، روش شناخت، گرايش موضوعي، و وضعيت مخاطبان مي‏توان مورد بررسي قرار داد. اين ابعاد در نمودار شماره 5 آمده است و انجام آن، خود به تحقيق تفصيلي بيشتري نياز دارد. در صفحات آينده نگاهي كلي به اين آثار شده است.

موانع تحقيق در مديريت اسلامي

با وجود دلائل بسيار بر ضرورت پرداختن به اين واجب الهي چرا با اين موضوع چنين برخورد شده است؟ آيا دلائلي چون، اينكه هيچ زماني بشر از مديريت و رهبري جدا نبوده است و هيچ مكاني را خالي از اين مهم نمي‏توان يافت، يا سيره انبيا و اوليا در اعمال مديريت يا فرهنگي بودن مقوله مديريت و جامعيت مكتب اسلام براي پرداختن همه جانبه به اين موضوع كافي نيستند؟!

پس چه شده است كه ما بسادگي اين موضوع را وانهاده‏ايم. به نظر مي‏رسد دلائلي چون جوّ تبليغي قوي مديريت رايج غربي، عدم حاكميت اسلام در قرون اخير، دين‏زدايي پس از رنسانس، وضعيت فلاكت‏بار مسلمين، مقايسه وضعيت مسلمين با ديگران، و سرانجام عدم تحول اساسي و انقلابي در ساختار علمي كشور اعم از حوزه و دانشگاه و اضافه كنيم غرق شدن در روزمرّگيها و باورنداشتن تواناييهاي خود از جمله اين موانع هستند؛ در حالي كه با چند دليل، روشن مي‏شود كه تحقيق، آموزش و اعمال مديريت اسلامي از جمله واجبات و امكانپذير و شدني است.

مخاطبان

روش شناخت

گستره موضوعي

گرايش موضوعي

كليات مديريت اسلامي

شاخه‏هاي تخصصي

روش مستقل

روش تطبيقي

ابعاد بررسي كلان آثار محققان مديريت در اسلام

4 ـ اعتقاد و باورهاي دين مبني بر توانايي نوآوري از جمله در مديريت

5 ـ تجربه‏هاي فراوان در اداره انقلاب و حكومت اسلامي و دفاع مقدس و بازسازي

با وجود اين دلايل نتوانسته‏ايم بر موانع بر شمرده شده طي هفده سال گذشته به طور سازمان يافته و با طرح قبلي فائق آييم و راه‏هاي علمي و كاربردي جامع‏نگر براي حل مسأله بيابيم و اين، مستلزم تبيين و تدوين حدود و ثغور اين پديده عظيم الهي ـ مديريت اسلامي ـ و تشخيص مسأله است.

روشهاي تشخيص مسأله

به طور كلي به نظر مي‏رسد كه با سه شيوه مي‏توان به تشخيص مسائل مديريت اسلامي نائل شد. اين روشها را مي‏توان در قالب روشهاي قياسي و استقرايي يعني با مراجعه به ايده‏آلها و سيره و نيز با مراجعه به مديريت روز دنبال كرد.

در روش اول، يعني مطالعه از كل به جزء، مي‏توان با مراجعه به منابع دست اول يعني قرآن و حديث، آثار قلمي و كلامي عالمان دين بويژه آثار امام (ره) و مقام معظم رهبري، و نيز شناخت و بررسي منابع غير اسلامي با هدف شناخت چارچوبهاي نظري ايشان، مطالعه انسان و روابط انساني، مطالعه منابع موجود مديريت اسلامي و ... اقدام كرد.

در روش دوم، بررسي عملي انبيا و اوليا عليهم السلام، تاريخ اسلام، سيره امام (ره)، مطالعه اسوه‏هاي مديريت اسلامي، مراجعه به موارد موفق مديريت اسلامي، مراجعه به عملكرد مسئولان لشكري و كشوري نظام مقدس جمهوري اسلامي و ... اقدام به مسأله‏يابي كرد.

آنگاه با هدف تدوين اصول مديريت در اسلام، الگو سازي يك سازمان ايده‏آل، ارائه الگوي مدير و كارگزاران نظام اسلامي و ضدّ آن و تعميم نظريه مديريت اسلامي در پي شناخت و بهره‏گيري از روش تحقيق مناسب بر آمد.

روشهاي تحقيق در مديريت اسلامي

براي رسيدن به حقيقت مديريت در اسلام، از راه‏هاي مختلفي مي‏توان سود جست كه از جمله مي‏توان به روشهايي اشاره كرد كه تاكنون محققان مديريت اسلامي از آنها استفاده كردنده‏اند به صورت ذيل دسته‏بندي مي‏شود:

1 ـ گروهي از محققان با ضعف شناخت از مديريت غربي و با توجه صرف به مديريت در اسلام، مديريت غربي را بكلي نفي كرده و وارد موضوع نشده‏اند؛ در حالي كه بايد مديريت را به عنوان يك علم شناخت تا بتوان با آن بدرستي برخورد كرد؛ همان‏گونه كه پيشينيان ما با فلسفه يونان برخورد كردند.

2 ـ گروهي ديگر با خوب و صحيح فرض كردن مديريت غربي، تلاش كرده‏اند با توجيه مسلماني مديريت غربي آن را به نوعي اسلاميزه كنند. در اين گروه عده‏اي مرعوب آن نظريات شده و تمام آن را پذيرفته‏اند و برخي هم با برخورد انتقادي در تصحيح و تكميل آن كوشيده‏اند. دسته دوم سعي كرده‏اند با كالبد شكافي و تقسيم بندي مديريت به انسان و مواد يعني مديريت منابع انساني و توليد، مباحث ارزشي را از غير ارزشي تفكيك كنند و با پذيرش بخش دوم، صرفا موضوع انسان را در مديريت، بررسي كنند.

/ 8