هيبت حالت خوف و ترس از مقام باعظمت الهى است كه مبدأش معرفت حقيقى به حقّ است ، و آن كس كه از معرفت محروم است و به اين خاطر توجّه به مقام دوست قلبش را تسخير نكرده ، نمى تواند داراى هيبت باشد .
تعظيم :
ممكن است انسان يا مستمعى سخن بگويد و فكرش متوجّه او باشد و مفاهيم كلمات را نيز بداند ، ولى براى او اهميّتى قائل نباشد . مراد از تعظيم اين است كه علاوه بر حضور قلب و توجه به معانى لطيف بايد نسبت به جناب او حالت تعظيم داشته باشد .
اميد
چه بسا كه انسان از صاحب مقامى بترسد ، اما به عنايت و لطف او اميد داشته باشد . نمازگزار علاوه بر تعظيم نسبت به حق و خوف از مقام صاحب هستى بايد به مولا اميد داشته و از او متوقع لطف و كرم و رحمت باشد .
حيا
توجّه داشته باشد كه ذرّه اى ناچيز در برابر وجودى عزيز كه بى نهايت است ايستاده ، و سراپاى وجودش غرق در تقصير است و وجودش عين عدم و عبادتش بى مقدار ، و بداند كه حضرت حق بر درون و برونش آگاه است ، و توجه به تمام اين امور را تمرين كند تا حيا از دوست در عرش جانش حاكم گردد .