معرفت بي‌واسطه در ديدگاه فرگه‌ - معرفت بی واسطه در دیدگاه فرگه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معرفت بی واسطه در دیدگاه فرگه - نسخه متنی

یارعلی کرد فیروزجایی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

معرفت بي‌واسطه در ديدگاه فرگه‌

اشاره

يارعلي كرد فيروزجائي

فرگه يكي از فلاسفه مشهور در قرن حاضر است و آراي او مورد توجه بسياري از فلاسفه غرب است. فرگه در فرايند معرفت نقشي براي مفاهيم ذهني قايل نيست و به نظر وي ما در معرفت، حقايق عيني را كه اموري مشترك بين الاذهان‏اند مستقيماً به چنگ مي‌آوريم.

نظر فرگه در باب معرفت از اين جهت كه معرفت را بي‌واسطه مي‌داند قابل مقايسه با علم حضوري در فلسفه اسلامي است. نگارنده پس از گزارش تحليلي ـ انتقادي آراي فرگه، نكات اشتراك و افتراق نظر وي را با علم حضوري در فلسفه اسلامي بر شمرده است.

فرگه فيلسوف و رياضي‌دان آلماني (1925ـ 1848)، بنيان‌‌گذار منطق رياضي و يكي از نقش‌آفرينان اصلي فلسفة‌ تحليلي است. وي در مسير تحويل رياضيات به منطق (يا پروژه منطق‌گرايي) (Logicism ) مباحث گوناگوني را دربارة منطق مطرح مي‌كند كه از جملة آنها، نقد تند او بر رهيافت روان‌شناختي (Psycologism) در منطق است.

او در جريان اين نقد، ارزش معرفتي صور ذهني ـ اعم از تصور و تصديق ـ را انكار مي‌كند و ديدگاهي معرفت شناختي ارائه مي‌كند. اين ديدگاه با آنچه كه در سنّت فكري مسلمانان علم حضوري خوانده‌ مي‌شود، بسيار نزديك است. در گفتار حاضر در صدد هستيم تا با طرح ديدگاه فرگه در اين زمينه، ميزان وابستگي نظرية معرفت شناختي او را به علم حضوري بررسي و تحليل كنيم.

بدين منظور، نخست پس از اشاره‌اي كوتاه به رهيافت روان‌شناختي، نقد فرگه را از آنچه منجر به حذف مفاهيم ذهني از عرصة معرفت مي‌شود مطرح مي‌كنيم. سپس نظرية دلالت و معني‌شناسي فرگه را مطرح مي‌كنيم كه بر اساس آن، قلمروي جديدي به نام قلمروي معني معرفي مي‌شود.

معارف و علوم بشري متعلّق به اين قلمرو هستند و بنا بر ادّعاي فرگه، ذهن شناسنده بدون دخالت و ميانجي‌گري مفاهيم و صور ادراكي ذهني، آنها را به دست مي‌آورد و بالاخره نكاتي تطبيقي و مقايسه‌اي دربارة ديدگاه معرفت شناختي فرگه و علم حضوري در سنّت فكري مسلمانان ارائه مي‌شود.

/ 17