دفاع عقلاني از ارزش‏هاي ديني - دفاع عقلانی از ارزش های دینی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دفاع عقلانی از ارزش های دینی - نسخه متنی

جعفر سبحانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دفاع عقلاني از ارزش‏هاي ديني

نويسنده: جعفر سبحاني

«من المؤمنين رجالٌ صدقوا ماعاهدوا اللّه عليه فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظر و مابدّلوا تبديلا»1

استواري مكتب و تفكر ارزشمند در گرو دو چيز است: در وهله اوّل بايد آن مكتب و انديشه داراي اتقان و استحكام باشد. فكري داراي اتقان و استحكام است كه با قوانين آفرينش مخالف نباشد و عقل آن را تخطئه نكند و براهين عقلي براي اثبات آن وجود داشته باشد.

شرط دوم براي ماندگاري هر مكتب، پاسداران آن انديشه هستند. دفاع عقلاني در قبال شبهه ها و پرسش ها و تبيين و توضيح مباني آن مكتب برعهده اين افراد است. اگر اين دو شرط محقق شد، آن انديشه و فكر پايدار و در جهان باقي خواهد ماند.

در زمان پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله مسلمين داراي مكتبي مستحكم و متقن شدند. بعد از پيامبر صلي الله عليه و آله نيز اعتراض ها و اشكال ها و تهمت هايي بر اسلام وارد شد، ائمه عليهم السلام و مردان بزرگ و تربيت يافتگان مكتب اهل بيت عليهم السلام به دفاع و پاسخ گويي پرداختند و مكتب اسلام پابرجا ماند.

اصولاً يكي از وظايف و شئون پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله پاسداري از مكتب بود آن چنان نبود كه پيامبر صلي الله عليه و آله مكتب را بياورد اما از حريم عقايد پاسداري نكند. سؤالاتي كه از پيغمبر صلي الله عليه و آله شده و قرآن آن را بازگو كرده به ويژه آن چه مربوط به عقايد است نشانه اين است كه پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله اوّلين پاسدار عقايد اين مكتب بوده است.

كتاب احتجاج احمدبن علي بن ابي طالب طبرسي (مناظرات پيغمبر صلي الله عليه و آله با علماي نصارا و يهود و مشركين) حاكي از اين است كه بايد در كنار مكتب پاسداراني باشند كه از آن دفاع كنند.

بعد از پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله پاسداري از مكتب برعهده امير بيان اميرالمؤمنان عليه السلام قرار گرفت.

شبهات فكري در سده اوّل هجري

شبهاتي كه مسلمين در ظرف يك قرن بعد از وفات رسول الله صلي الله عليه و آله با آن روبه رو شدند و ائمه عليهم السلام در قبال آن دفاع فكري كردند را جمع آوري كرده ام حدود ده شبهه مهم شده است.

شبهه اوّل، مسأله مرتكب كبيره بود. چون بعضي از كارگزاران عثمان اموال مسلمين را حيف و ميل مي كردند و مرتكب گناه كبيره مي شدند، اين مسأله در ميان مسلمين مطرح شد كه آيا مرتكب كبيره مؤمنِ فاسق است يا كافر؟ و يا بين اين دو مرزي قرار دارد؟! اولين مسأله عقيدتي كه در سطح عام منتشر شد، اين مسأله است.

مسأله دوم؛ «تحكيم» است كه در صفّين از سوي جناح تند رو و به اصطلاح منحرف مطرح شد در حالي كه قرآن كريم مسأله حكميّت بيان كرده است، اينان گاهي كه مي گفتند: «لا حكم الاّ للّه» و امير مؤمنان عليه السلام مي فرمود: «كلمة حقٍ يراد بها الباطل».

شبهه سوم؛ «مفهوم ايمان» بود، آيا مؤمن همان مؤمن عقيدتي است يا علاوه بر ايمان عقيدتي، عمل هم جزء ايمان است؟

شبهه و مسأله چهارم كه خطرناك هم بود، مسأله ارجاء و مرجئه بود. يك جمعيّت خطرناك كه در واقع طرفداران آزادي و بي بند و باري به شكل امروزي بودند. مرجئه كساني هستند كه شعارشان «ارجئواالعمل و قدّموا الايمان» است. آنان مي گفتند: ايمان به تنهايي كافي است و عمل مهم نيست و اين جمعيت خطرناك تر از خوارج بودند. لذا امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «بادروا اولادكم قبل أن تسبقكم المرجئة»

شبهه پنجم؛ «قضا و قدر» بود. اموي ها بيشتر از «قدر» بهره مي گرفتند.

/ 3