تحليل رواني اراده - رابطه قصد و رضا در اعمال حقوقی با تأکید بر دیدگاه امام خمینی (ره) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رابطه قصد و رضا در اعمال حقوقی با تأکید بر دیدگاه امام خمینی (ره) - نسخه متنی

جلیل قنواتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تحليل رواني اراده

اعمال حقوقي، فعل ارادي انسان است و مانند ساير اعمال ارادي مراحل مختلفي را كه در نفس آدمي گذرانده مي شود، طي مي كند. در تبيين اين مراحل تمايز بين قصد و رضا نيز روشن مي شود. اين مراحل را در قالب مثالي بررسي مي كنيم، شخصي تصميم به فروش خانه خود مي گيرد. از زماني كه چنين انديشه اي براي او پيدا مي شود تا زمان انعقاد عقد بيع چه فعاليتهايي در روان او و خريدار انجام مي شود؟

دانشمندان علم كلام و فلسفه و حقوق مراحل چهارگانه اي را براي تحقق عمل ارادي به شرح زير مطرح مي كنند:

1ـ مرحله تصور: بديهي است كه انجام عمل ارادي بدون تصور موضوع آن ممكن نيست. چگونه مي توان از آنچه كه آگاهي نداريم، اراده اي داشته باشيم. بنابراين،درعمل حقوقي فروش خانه، نخست موضوع فروش يعني خانه و معامله آن در ذهن فروشنده نقش مي بندد. اين مرحله به طور قهري و بدون اراده و اختيار در ذهن معامله كننده ايجاد مي شود؛ زيرا لازمه ارادي بودن اين مرحله تسلسل باطل خواهد بود.

2ـ مرحله سنجش يا تصديق: در اين مرحله تصورات گوناگوني كه به ذهن خطور كرده مورد ارزيابي و سنجش قرار مي گيرد تا از ميان آنها يكي برگزيده شود. در مثال مزبور پس از خطور خانه و فروش آن به ذهن، شخص جنبه هاي مختلف آن را بررسي و آثار گوناگون آن رااز جهت سود و زيان و ديگر نتايج اقتصادي و اخلاقي ارزيابي و مفيد بودن آن معامله را تصديق مي كند.

3ـ مرحله تصميم و رضا: در اين مرحله طرف معامله پس از سنجش و ارزيابي فروش خانه و تصديق به مفيد بودن آن شوق به ايجاد آن و تمايل به انجام معامله پيدا مي كند. اين مرحله را كه دراصطلاح علم معقول شوق5 مي گويند در اصطلاح علم حقوق رضا مي نامند. اين تمايل و شوق با تصميم و عزم ملازمه دارد؛ يعني با پيدايش ميل و رضا به تحصيل مورد معامله، عزم و تصميم ـ كه در علم معقول به آن شوق مؤكد مي گويند ـ به انجام عمل حقوقي جهت به دست آوردن موضوع معامله ايجاد مي شود. برخي حكيمان اين حالت را اراده و قصد6 مي نامند، اما به نظر مي رسد كه در اين مرحله هنوز قصد انشاء كه عنصر اصلي و سازنده عمل حقوقي است محقق نشده است؛ زيرا رضا وتصميم قدرت خلاق و سازنده نداشته و تنها زمينه انشاء و ايجاد عمل حقوقي را فراهم مي كنند.

4ـ مرحله اجراي تصميم:7 تمايل و شوقي كه به دنبال سنجش و ارزيابي در انسان پيدا مي شود او را به سوي اجراي عملي آن به حركت در مي آورد. در اين مرحله معامله كننده براي انشاي عمل حقوقي آماده شده و با امضاي مندرجات سند معامله يا ابراز لفظي، قصد دروني خود مبني بر ايجاد عقد را ابراز مي كند. اين مرحله كه مهمترين مرحله از مراحل عمل ارادي است در روند انجام عمل حقوقي نيز مهمترين مرحله بوده قدرت خلاقه و سازنده اراده را نشان مي دهد. با انجام اين مرحله عمل حقوقي محقق شده و آثار آن پيدا مي شود.8

با تحليل مراحل چهارگانه فعاليت رواني تمايز بين رضا و قصد نيز آشكار مي شود. رضايت در اعمال حقوقي همان ميل و شوقي است كه در مرحله تصميم و پس از مرحله سنجش و ارزيابي و قبل از مرحله قصد و اجراي عملي تصميم حاصل مي شود، ولي قصد انشاء يا قصد ايجاد اثر حقوقي آخرين مرحله از مراحل چهارگانه و بعد از مرحله رضا و تصميم ايجاد مي شود.

ذكر اين نكته مفيد است كه برخي از دانشمندان مرحله سوم يعني مرحله شوق مؤكد را اراده و قصد ناميده و تحقق انشاي امر معاملي را در اين مرحله دانسته اند.9 بر اساس اين نظر مرحله چهارم، عملي است خارجي كه بعد از اراده واقع مي شود. به نظر مي رسد مرحله چهارم از مراحل فعاليت رواني بوده و اراده دراين مرحله به حد وجوب مي رسد و جايگاه انشاء امر معاملي نيز همين مرحله است. برخي حكيمان اسلامي اين مرحله را نيرو محركه يا عزم مصمم ناميده اند.10

امروزه دانشمندان علم روانشناسي برآنند كه تميز دقيق بين مراحل مختلف فعاليت رواني ميسر نيست؛ زيرا اين مراحل به گونه اي در يكديگر تأثير و تأثر دارند كه تفكيك و تمايز بين آنها ممكن نمي باشد11. با وجود اين نقش تمييز بين مراحل مزبور در علم حقوق بركسي پوشيده نيست.

رابطه قصد و رضا

در فقه اسلامي در موارد مختلف قصد و رضا از هم تفكيك شده است و احكام متفاوتي در مورد آن دو بيان شده است. فقدان قصد در همه عقود و معاملات، سبب بطلان عقد تلقي شده، قدرت خلاقيت و سازندگي در انعقاد معاملات تنها به قصد انشاء داده شده است. بر همين اساس، قاعده العقود تابعة للقصود از قواعد اساسي و مبنايي در فقه معاملات شمرده مي شود،12 اما چنين اثري در مورد فقدان رضا وجود ندارد و در عقد اكراهي نبود رضاي مالك سبب بطلان نمي شود و تنها عقد را غيرنافذ مي گرداند.

بنابراين، ماهيت قصد و رضا و تفاوت آن دو در آثار، نشان دهنده تفكيك و جدائي آنها در فقه اسلامي است. با اين حال، برخي از دانشمندان اسلامي قصد و رضا را درماهيت يكي دانسته يا بين آنها ملازمه اي برقرار كرده از جهت آثار نيز يكسان تلقي كرده اند. در اين مبحث نخست مفهوم لغوي و اصطلاحي قصد و رضا و سپس نظريه تفكيك يا عدم تفكيك قصد و رضا را بررسي مي كنيم: 1ـ قصد در لغت به معناي در پيش گرفتن راه،13 برخورد دقيقتر به هدف،14 آوردن شي ء مورد نظر،15 عزم و توجه به سوي چيزي به كار رفته است.16 در مفهوم اصطلاحي، قصد عبارت است از عزم متوجه به انشاي التزام و تعهد و منظور از عزم به شئي، اراده قلبي و عقد قلبي بر آن است.17 برخي فقيهان اماميه مي گويند:18 قصد بايد به ابتداي عمل مفروض باشد. آن قسمي از قصد كه قبل از ابتداي عمل19 حاصل شده است عزم ناميده مي شود و اعتباري ندارد و اثري بر آن مترتب نيست. در تعبير ديگري، برخي فقيهان مي گويند: شوق مؤكدي كه منشاء عمل خارجي مي شود به اعتبار دروني بودنش، نيت و به اعتبار رفع نمودن ترديد، عزم و به اعتبار پايداري و استقامتش، قصد ناميده مي شوند.20 همچنين در تفسير لازم در اعمال حقوقي گفته مي شود در جملات انشايي سه نوع قصد بايد وجود داشته باشد تا عمل حقوقي انشائي محقق شود: قصد لفظ، قصد معناي لفظ و قصد انشا و ايجاد معنا. آنچه كه در عالم حقوق منشأ اثر مي شود قصد انشاي عقد است كه در مرحله چهارم از مراحل فعاليت رواني تحقق پيدا مي كند و با توجه به قدرت خلاق و سازنده خود، وجودي اعتباري را به وجود مي آورد. طرف معامله با پيدايش شوق مؤكد به انجام معامله با قصد سازنده خود مضمون عمل حقوقي را در عالم اعتبار ايجاد مي كند. به عبارت ديگر قصد، عزم متوجه به انشاي التزام يا انشاي ديگر آثار حقوقي است.21

2ـ رضا در لغت به معناي موافقت، سرور قلب در مقابل سخط و كراهت، طيب نفس و اختيار به كار مي رود.22 دو واژه ديگر از مشتقات ماده «رضي»، رضاء و تراضي است. تفاوت سه واژه رضا، رضاء و تراضي اين است كه رضا به معناي طيب نفس يا ديگر معاني ذكر شده، صفتي نفسي است كه در آن مشاركت وجود ندارد بلكه يك نفر و يا بيش از يك نفر آن را به وجود مي آورند. رضاء اسم براي رضا است اگرچه برخي گفته اند رضاء از باب مفاعله و مشاركت در آن وجود دارد، اما واژه تراضي23 حقيقت در مشاركت است و تنها در صورتي وجود پيدا مي كند كه دو رضا يا بيشتر محقق شود.24

/ 8