ثبات در اخلاق - ثبات اخلاقی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ثبات اخلاقی - نسخه متنی

سید مهدی موسوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ثبات در اخلاق

برخي در زندگي خود حالات مختلف دارند. روزي با اخلاق خوش و روي گشاده در ميان مردم ظاهر مي شوند و روزي هم با قيافه اي گرفته و با تندخويي مواجه مي گردند.

اگر به موفقيت و يا نفع مادي و موقعيتي مناسب در اجتماع نايل شوند و يا در عالم خيال،
دنياي زيبا و پرنشاطي را براي زندگي آينده خود ترسيم كرده باشند و يا در محيط خانه و بيرون آن با عوامل سازگار و موافق طبع خود برخورد كرده باشند، آنان را خندان و با چهره اي باز خواهيد ديد، ولي اگر اين عوامل در جهت عكس آن به كار افتد، همان شخص خوش اخلاق ديروزي را با اخلاق تند و عصباني و صورتي گرفته مشاهده مي كنيد. او از كوچكترين موضوعي، خشمناك و متغيّر مي شود و حتي با دوستان خود نيز بناي ناسازگاري مي گذارد.

نمونه ديگر اينكه ديده ايد برخي اگر در حالات و شرايط مناسب قرار گيرند، در خود احساس شجاعت مي كنند ولي همين كه به صحنه اي وحشت آور برمي خورند و يا اخبار و حوادث رعب آور را از ديگران مي شنوند، در خود احساس ضعف و ترس مي كنند. و اين حالت در ساير امور اخلاقي نيز جاري است.

چنين افرادي، حالات آنها، درست بازتابي از شرايط بيروني است و داراي هيچ گونه ثبات اخلاقي نيستند. حقيقت اين است كه معاشرت با چنين اشخاصي خود از مشكلترين كارهاست، زيرا به خاطر عدم ثبات و نبود يكنواختي در عواطف و احساسات آنان، نمي توان بر روي رفتارشان حساب كرد و موقعيت رفتاري خود را در قبال آنان بر اساس آن تعيين و تنظيم كرد. اين مشكلي است كه حتي در ارتباط با افرادي كه داراي اخلاقي نامناسبند ولي در آن متغيّر و حال به حال نيستند، وجود ندارد.

اولياي اسلام و مربيان روحي بشر، همواره مي كوشيده اند تا پيروان خود را در بُعد اخلاقي به گونه اي بسازند تا تغيير شرايط در رفتار و منش آنان تأثير سوء نگذارد و در موقعيتها و شرايط گوناگون و متضاد از حالتي ثابت و يكنواخت برخوردار باشند و اين خود از مهمترين و شريفترين و در عين حال از مشكلترين امور، بخصوص در مسايل اخلاقي است.

اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمايد: «في تقلّب الاحوال علم جواهر الرجال.»
«در زير و رو شدن شرايط و احوال مي توان جوهره هر شخصي را شناخت.»1

انس بن مالك مي گويد: همراه پيامبر(ص) بودم. بر دوش او ردايي با حاشيه اي محكم و غليظ بود. شخصي از باديه نشينان رسيد و آن را به شدت كشيد به گونه اي كه بر روي دوش آن حضرت اثر گذاشت و او را آزار داد. سپس با لحني بي ادبانه گفت: يا محمد! از اين ثروتي كه خدا به تو داده كه نه مال تو است و نه مال پدرت، بار شترم كن!

آن حضرت سكوت كرد و فرمود: ثروت از خدا است و من هم بنده اويم. سپس فرمود: از تو به خاطر اين عملت قصاص مي شود؟ گفت: نه! حضرت فرمود: چرا؟! عرض كرد: زيرا تو بدي را به بدي پاسخ نمي گويي!2

همين ثبات اخلاقي حضرت رسول اكرم(ص) بود كه باعث مي شد افراد مختلف بر اساس آن رفتار خود را در قبال آن حضرت تنظيم كنند و با خيال راحت و اطمينان نفس با آن حضرت معاشرت نمايند. همين برجستگي اخلاقي كه حتي افراد باديه نشين نيز از آن اطلاع داشتند، موجب مي شد گاهي برخوردهاي زننده اي از برخي كوته فكران، نسبت به ساحت مقدس آن حضرت، صادر مي شد.

اين ويژگي، گوهري است ارزشمند، كه براي صعود و عروج به كمالات انساني شرطي لازم است كه بايد توفيق آن را از خدا خواست.


1- همان.

2- بقره، آيه 111.

3- اصول كافي، ج2، ص82.

4- حجرات، آيه 15.

5- بقره، آيه 137. آل عمران، آيه 90.

6- به اصول كافي، ج2، ص418 نگاه كنيد.

7- صحيفه سجاديه، دعاي مكارم الاخلاق.

/ 3