بیشترلیست موضوعات نظريه آزادي سياسـي در انديشه امـام خمينــي طرح موضوع مفهوم آزادي سياسي حق تعيين سرنوشت آزادي انتخاب و راي نظارت، انتقاد و اعتراض جمعبندي و نتيجهگيري توضیحاتافزودن یادداشت جدید يك نكته اساسي و مهم در نظام سياسي اسلام اين است كه هنگامي كه مردم حاكميت فردي را برخود پذيرفتند، كار آنان خاتمه نيافته است و هنوز هم در حكومت مسووليت دارند و اين چنين نيست كه رابطه مردم و حاكم يك طرفه و يك سويه باشد، بلكه ميان ملت و حكومت روابط متقابلي حاكم است و از هر كدام انتظار ميرود به وظايفي كه برعهدهاش نهاده شده است، عمل نمايد.18حضرت امام بر اين اعتقاد است كه: حكومت اسلامي[...] حكومت ملي است، حكومت مستند به قانون الهي و به آراي ملت است. اين طور نيست كه با قلدري آمده باشد كه بخواهد حفظ كند خودش را؛ با آرأ ملت ميآيد و ملت او را حفظ ميكند و هر روز هم كه خلاف آرأ ملت عمل بكند، قهراً ساقط است و ملت ايران هم او را كنار ميزند.19 گفتني است امام خميني در پاسخ به استفتأ نمايندگان خويش در دبيرخانه ائمه جمعه سراسر كشور، شرط تولي امور مسلمين را آرأ اكثريت آنان ميدانند.20پاسخحضرت امام به اين استفتأ و نيز ساير سخنان ايشان كه در رد نظام شاهنشاهي و نيز در مناسبتهاي مختلف ايراد كردهاند، گوياي اين مساله است كه ايشان معتقد به مشروعيت الهي و پذيرش مردمي حاكميت ولايت فقيه است. نصب الهي و پذيرش مردمي، با يكديگر ناسازگاري جدي و منافاتي ندارند. تفصيل اين بحث از حوصله اين پژوهش خارج است و مجال و فرصتي ديگر ميطلبد. به هر حال آنچه تاكنون ذكر شد، ناظر به مسائل خاص تاسيس و تشكيل نظام سياسي بود. آن چه از اين پس ميآيد ناظر به مسائل پس از تاسيس و برپايي نظام سياسي است و در درون و پس از تشكيل نظام سياسي رخ ميدهد.
آزادي انتخاب و راي
حكومتي كه با راي و خواست مردم برپا ميشود، ميبايست همه امور آن به راي گذاشته شود و مردم نقش مستقيم و غيرمستقيمي در انتخاب كارگزاران نظام سياسي داشته باشند. در نظام جمهوري اسلامي ايران ساز و كارهايي براي اين منظور پيش بيني شده است؛ زيرا علاوه بر رئيس جمهور، نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، مجلس خبرگان و نمايندگان شوراهاي اسلامي شهر و روستا، مقام رهبري نيز به صورت غيرمستقيم توسط مردم برگزيده ميشود. با توجه به نقشي كه امام براي مردم قائل است،تمام ساز و كارهاي نظام سياسي جمهوري اسلامي مبتني بر راي مردم است و تاييد و حمايت و مشاركت آنان را ميطلبد. البته مردم نيز با مشاركت خود، چنين نظامي با چنين ساختار و سازو كاري را با راي آزادانه خود پذيرفتهاند و در عمل نيز نشان دادهاند كه هركجا صادقانه با آنان رفتار شده است، در صحنه حضور داشتهاند و از نظام حمايت و حراست كردهاند.آزادي انتخاب و راي، جزء جداييناپذير حكومتهاي مردمي است. در يك حكومت مردمي تحميل چيزي بر مردم و اجبار آنان به كاري سزاوار نيست. حضرت امام درباره اين كه نبايد كسي راي خود را بر ديگران تحميل كند ميفرمايند: در جمهوري اسلامي جز در موارد نادري كه اسلام و حيثيت نظام در خطر باشد،آن هم با تشخيص موضوع از طرف كارشناسان دانا، هيچكس نميتواند راي خود را بر ديگري تحميل كند و خدا آن روز را نياورد.21 امام ضمن پذيرش آزادي راي هشدار ميدهد كه جز در موارد نادري كه حيثيت اسلام و نظام سياسي در خطر است آن هم با توجه به نظر كارشناسان آگاه به مسائل نميتوان چيزي را بر مردم تحميل نمود. وا داشتن مردم به انجام كاري كه مطابق راي و نظر و اراده آنان نيست، تبعات ويرانگري به دنبال داردكه از جمله آنها ميتوان به دلسردي و بياعتمادي مردم و دوري هرچه بيشتر آنان از نظام سياسي اشاره كرد. تحميل راي به مردم، يعني سلب آزادي سياسي كه نشان دهنده حكومت استبدادي است و نه جمهوري.