بیشترلیست موضوعات دين وتكنولوژى(3) تكنولوژى و انسان تكنولوژى و سازمان شخصيت انسانى دوره جديد روان شناختى: توضیحاتافزودن یادداشت جدید
اگر بخواهيم برتن تماميِ اين تغييرات لباس وحدتى بپوشانيم و مجموعه اين مسايل را در يك تعبير خلاصه نماييم چنين خواهيم گفت: انسان هر عصر متعلق و متناسب با همان عصر است و با دگرگونى عناصر و عوامل هر دوره وعصرى متحول مى گردد. با چنين بينشى و نگرش به چند پرسش آشكار راهنمون مى گرديم:ريشه اين تحولات در چيست و چه عوامل و زمينه هايى بر اين تغييرات موٌثر مى افتند؟ آيا در تحليل و بررسيِ شالوده هاى اين تحولات مى توان به يك يا چند عامل اساسى تمسك جُست؟آيا با تكيه بر دانش و فرآورده هاى كنونيِ بشر ميتوان به تحليلى جامع دست يافت؟معماى (تغييرات اجتماعى) و در مفهوم و تعبيرى عام تر (تغييرات مسايل انسانى) به واقع از پيچيده ترين معماهاى انسانى است زيرا براى پاسخ به اين معمّا بايستى به كالبد شكافيِ بلند تاريخى در تمامى اعضا و ابعاد مختلفِ پيكره اين موجود (انسان ) پرداخت و تئوريها و ايده هاى قويم تجربى را قرين مداقه ها و تاملات دقيق نظرى قرار داد و به محك انتقاد نظرى و تجربى اين ايده ها را پروريد تا شايد گوشه اى از پاسخ معمّا هويدا گردد.بارى به اعتقاد برخى از انديشه وران علوم اجتماعى:(شايد قديم ترين و مشكل ترين سوٌال علوم اجتماعى اين باشد كه: چگونه امور به شكل امروزى درآمده اند؟ زيرا تا به حال تئورى علمى قابل قبولى در اين مورد پيدا نشده است. تغييرات اجتماعى كم رشدترين قسمت نظريه هاى اجتماعى است.)1در عين حال رهيافتِ كوششهايى كه تاكنون در اين جهت انجام شده است نكات مهمى مى باشد كه به تبيين برخى از آنها مى پردازيم.از دير باز تكنولوژى و عامل تكنيكى را به عنوان عاملى بسيار مهمّ در تغيير و تحولِ مسايل انسانى نام مى برند.2 باور بسيارى بر اين است كه تكنولوژى داراى موتور محرك درونى و مكانيزم خودپيش برنده نهانى مى باشد كه اين پديده را در حركت و شتاب خويش از ديگر عناصر مستقل و مستغنى مى سازد. در مقابل تغيير و تحوّل در سير مسايل تكنيكى در سير و تحوّل مسايل انسانى موٌثر مى افتد. شتاب آن به انسان نيز شتاب مى بخشد و سكون آن انسان را نيز در توقف و سكون نگاه مى دارد.به اعتقاد اينان نمونه بسيار بارز اين ادّعا را مى توان در مورد انقلاب و تمدن صنعتى مشاهده نمود. از انقدب صنعتى به بعد انسان نيز پا به پاى صنعت پيش رفت و شتاب گرفت و پيچيده شد. البته صنعت جديد محصول انسان جديد است ليكن انسان جديد نيز مولود همين تكنولوژيِ نوين مى باشد.در اين تحليل منظور از انسان مجموعه مسايل انسانى و مراد از تكنولوژى پديده اى مستقل به همراه مجموعه اى از لوازم روابط و قوانين حاكم بر آن است .اين گونه تحليها معمولاً با نوعى استقلال نگرى بزرگ بينى و مبالغه گويى توأم مى باشند. ليكن حتى تحليهاى افراطى نيز از ثمرات و فوايد ويژه خود بر خوردار مى باشند. پاره اى از مسايل هستند كه معمولاً به دلايلى در دامنه و بُرد انديشه هاى ساده نگر قرار نمى گيرند. اين مسايل را مى توان با ذره بين در مَنظر انديشه هاى خام و سهل نگر برجسته و ديدنى ساخت. البته اين كم فايده و ثمره اى نيست.تحليهاى افراطى اگر چه حقايق را در ابعادى غير واقعى بر بيننده مى نمايانند ليكن نبايد از فايده و ثمره آنان در اصلِ نماياندن غافل شد.اكنون پرسش ما اين است: در تحليل مسايل انسانى تا چه حدّ مى توان بر عامل تكنيكى تكيه نمود؟ تكنولوژى تا چه ميزان در تنظيم مسايل انسانى دخالت و تأثير دارد؟ميزان و حجم اين تأثير و دخالت حجم و ميزان توجه و تعمق ما در سير مسايل تكنيكى را تعيين و اقتضا مى نمايد.امّا برداشت و ارزيابى تحليل گران از تأثير عامل تكنيكى بر ابعاد مختلف زندگى انسانى متفاوت است. علت اين تفاوت در برداشت وجود آثار غير مستقيم و پنهان براى تكنولوژى مى باشد. آثار و پى آمدهاى صنعت فراوان مى باشند برخى مثبت و برخى منفى برخى مستقيم و بسيارى ديگر غير مستقيم. پاره اى از اين آثار بسيار آشكار هستند و تعدادى نيز جز به نگاهى ژرف و نقّاد در نظر نيايند. به عنوان نمونه آثار پديد آمده از صنعت در محيط زيست يك جامعه با پى آمدهاى آن در نظام آموزشيِ حاكم بر يك اجتماع به لحاظ ظهور و تشخيص كاملاً متفاوت مى باشند. همين طور تأثير تكنولوژى در افزايش توليد اقتصادى با تأثير روند تكنولوژى بر ساختار خانواده به همين لحاظ كاملاً در دوجايگاه متفاوت قرار مى گيرند. پاره اى از اين آثار به دليل بى واسطه بودن و نمود و ظهور بيشتر قابل تشخيص تر و پاره اى ديگر به واسطه غير مستقيم بودن و روند پنهانى تأثير از نگاه ارزيابى به دور مى مانند. به همين دليل براى ارزيابى و جمع بندى درباره آثار پديد آمده از صنعت بايد انديشه را از مرزهاى استقلال پديده ها فراتر فرستاد و بر پهنه ارتباطات ميان مقوله هاى مخت لف نگاهِ تامل را گسترد تا تمامى آثار اعم از بى واسطه و با واسطه پنهان و آشكار را در محدوده ارزيابى قرار داد.امّا پيش از اين نوع بررسى و تحليل به جنبه ديگرى از مسأله نيز توجه كنيم.كسانى كه نمودار تغييرات (مشخصه تكنولوژى) بر اساس (تغييرات زمان) را رسم نموده باشد مى دانند كه اين نمودار حداقل دو نقطه عطف قرار دارد:1 . نقطه عطف مربوط به دوره انقلاب صنعتى مى باشد يعنى مقطع و گذرگاهى از زمان كه واژه صنعت به معناى جديد آن جاى خود را در فرهنگ اصطلاحات بشرى باز نمود.