عصر غيبت كبرا - مراجع صاحب رساله (1) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مراجع صاحب رساله (1) - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عصر غيبت كبرا

در اين عصر مسؤوليت راهنمايى شيعيان كاملاً به دوش فقيهان متعهد و مسؤول قرار گرفت.

آنان وظيفه سنگين و دشوار شناخت و تبيين احكام را عهده دار شدند. در آغاز اين دوره نيز بيان احكام از سوى اكثر فقهاء به شيوه نقل روايت و عرضه احاديث

بود. گرچه در همين زمان تك فقيهانى بودند كه از راه اجتهاد و استنباط احكام شرعى از كتاب و سنت و بيان فتوا انجام وظيفه مى نمودند. ولى از آن جا كه اكثر فقها بر روش اهل حديث تكيه داشتند اين شيوه از نفوذ بيشترى نسبت به طريقه بيان احكام از راه اجتهاد و فتوا برخوردار بود.

از اين روى مى بينيم فقها و دانشمندان در پاسخ به مسائل دينى و شرعى مسلمانان به بيان متن احاديث كه از معصوم(ع) رسيده بود بدون كم و كاست بسنده مى نمودند. و نهايت كارى كه در آغاز اين دوره انجام شد اين بود: در تأليفاتى كه براى بيان احكام شرعى نگاشته مى شد اسناد روايت راحذف كردند ولى بر متن و الفاظ احاديث همچنان پايبند بودند. مانند: (مقنع) (هديه) (من لايحضره الفقيه) (فقه الرضا) (مقنعه) (نهايه) (مراسم) (كافى) (مهذب) و...17

ولى پس از قديمين: (ابن ابى عقيل عمانى و ابن جنيد اسكافى) با رونق يافتن مكتب مفيد و شاگرد برجسته وى سيد مرتضى علم الهدى روش اهل حديث از سوى اين دو فقيه سخت مورد انتقاد واقع شد و روش اجتهادى قديمين با سعى و تلاش فراوان اين دو اجتهادگر نو انديش روش غالب حوزها و مشى فقهى فقهاء گرديد. با نگاشته شدن كتاب ارزشمند مبسوط از سوى شيخ طوسى شيوه اجتهاد به طور كامل جايگزين روش اهل حديث شد.

به هر حال استنباط احكام شرعى از منابع اوليه روز به روز گسترش مى يافت و بر خلاف گذشته نقل حديث تنها راه نبود. مردم با مسائل نوپيدا رو به رو مى شدند و از آيات و روايات نمى توانستند وظيفه خود را بفهمند بدين خاطر به اهل استنباط روى مى آوردند.

سؤالات خويش را براى مجتهدان مى فرستادند و طلب پاسخ مى نمودند كتابهايى مانند: (جواهر الفقه) قاضى ابن براج18; (جوابات المسائل النيسابوريه شيخ مفيد)19; (المسائل التى مسألها الشيخ ابوجعفر الطوسى) شيخ مفيد20; (جوابات

المسائل الطرابلسيات) و (جوابات المسائل الموصليه) سيد مرتضى21 و... بدين گونه شكل گرفتند. كتابهايى هم در مجرد فتوا براى استفاده مسلمانان تاليف شد. مانند: (الجمل العلم والعمل) سيد مرتضى; (النهاية) شيخ طوسى; (السرائر الحاوى لتحرير الفتاوى) ابن ادريس; و تبصرة المتعلمين) علامه حلى و... در كنار اين تلاش سترگ كتابهاى فقهى استدلالى و فنى به اهل علم و دانش پژوهشانى كه مى خواستند به چگونگى استدلال پى ببرند و يا كسانى كه شيعه را به دور از ميدان اجتهاد و استنباط مى پنداشتند عرضه شد مانند:

(مبسوط) شيخ طوسى; (غنيه) ابن زهره; (شرايع الاسلام) محقق حلّى و....

اين شيوه هاى گوناگونى بيان احكام شرعى از سده هاى چهارم تا دهم هجرى قمرى معمول بوده و آثار ارزشمندى از اين دوران به جاى مانده كه امروز چراغ راه فقيهان شيعه است.

پس از اين دوره كه شيوه پرسش از سوى مكلفان و پاسخ از جانب صاحب نظران و مراجع تقليد رايج بود شيوه ديگرى براساس نياز زمان شكل گرفت.

بدين گونه: مرجع تقليد براساس شناختى كه از نيازها و مسائل مورد ابتلاء و نو پيداى مردم و جامعه داشت به نگارش رساله و كتاب مى پرداخت.

انگيزه گرايش به اين شيوه را شايد بشود چنين تحليل كرد:

1 . شيعيان در بلاد اسلامى روبه فزونى بودند و همگان را امكان سؤال و دريافت پاسخ نبود و علاوه خود مراجع نيز امكان آن را نداشتند به تك تك يا گروه گروه از مسلمانان بدين شيوه پاسخ بگويند از اين روى اين شيوه غير فراگير از جلوه افتاد و شيوه جديد سكه روز شد.

2 . مسلمانان به گونه نسبى در سطح گسترده ترى از سواد بهره مند شده بودند و توان آن را داشتند از رساله و يا كتاب مرجع تقليد جواب سؤال خويش را دريابند و به كار بندند.

اينها و ديگر انگيزه ها مراجع را بر آن داشت تا رساله عمليه بنگارند و زمينه ياد گيرى مسائل شرعى را براى مكلفان فراهم آورند.

اين رساله ها به خاطر نثر روان گوناگونى مسائل در بر داشتن مسائل نوپيدا و... براى مكلفان مفيد افتادند و راهگشا.

اولين اثرى كه بدين شيوه نگاشته شد رساله عمليه شيخ بهايى (جامع عباسى) بود.

از آن پس اين شيوه با اندك تفاوتى در چگونگى طرح مسائل نشر و.. رواج يافت.

مراجع صاحب رساله

در اين جا بر آنيم مراجعى را كه با اقبال مردم رو به رو شده اند و ناگزير نظرات خود را در باب باب فقه بدون استدلالها و مباحث پيچيده و فنى و در خور فهم مردمان معمولى به گونه مكتوب در دسترس همگان گذاشته اند معرفى كنيم. اينان بر دو دسته اند:

1 . دسته اى از آنان شهرت داشته اند و مركز توجه مسلمانان بوده اند و به اصطلاح در مقام و موقعيت مرجعيت عامه قرار داشته اند.

2 . برخى ديگر مركز توجه عامه مردم نبوده اند جز در محدوده بلد يا منطقه محلّ زندگانى خود.

در اين نوشتار به گونه اى مختصر به شرح حال برجستگان در عرصه فتوا و بيان ويژگيهاى رساله هاى آنان مى پردازيم و در ضمن اشاره اى داريم به صاحبان فتوايى كه مقلدان كمترى داشته اند و حوزه نفوذشان محدود بوده است.

يادآورى: رساله هاى عمليه گوناگونند و متنوع: برخى جامع اند و در بردارنده همه ابواب فقه حتى عتق و برخى به مسائل عبادى و فردى بسنده كرده اند و از مقوله هايى به سان: امر به معروف و نهى از منكر قضاء شهادات حدود

قصاص و... سخنى به ميان نياورده اند و شمارى از اين مرتبه هم تنزل كرده اند و نيازى نديده اند كه از مقوله هايى مانند:

معاملات ارث و... بحثى بكنند و رساله هايى هم به سه باب اكتفاء كرده اند: طهارت صلات و صوم.

* شيخ بهاء الدين محمد عاملى معروف به شيخ بهايى (953ـ 1031 هـ ق.) دانشمند بنام عهد صفوى.

وى به اتفاق پدرش عزالدين حسين در سال 966 به ايران مهاجرت كرد و در قزوين كه در آن روزگار مركز دانش بود و حوزه علميه پررونقى داشت براى كسب دانش اقامت گزيد و سپس براى ادامه تحصيل به مشهد و ساير بلاد اسلامى مسافرت كرد.

درباره وى نوشته اند:

(وى تفسير حديث و ادبيات عرب را نزد پدر و حكمت و كلام و برخى علوم منقول را نزد مولانا عبداللّه مدرس يزدى صاحب حاشيه ملاّ عبداللّه و رياضى را نزد ملا على مذهب و ملا فضل قاضى مدرس و ملا محمد باقربن زين العابدين يزدى صاحب مطالع الانوار و برخى ديگر از اهل فن. و طب را نزد حكيم و عمادالدين محمود آموخت... و صحيح بخارى را در سفرى كه به بيت المقدس داشته است نزد محمد بن ابى اللطيف مقدسى خوانده است.)22

شيخ بهايى افزون بر مسافرتهايى كه با پدر به بلاد اسلامى داشته خود نيز براى كسب علم و تجربه اندوزى و زيارت و سياحت به عربستان عراق شام مصر حلب آسياى صغير و بيت المقدس مسافرتهايى داشته است.23

در اين باره نوشته اند:

(شيخ بهاء سى سال سياحت كرد و به ديدار دانشمندان بسيارى نائل آمد. سپس به ايران بازگشت و به تأليف پرداخت. آوازه اش در جهان به پيچيد و

علماء از هر ديار نزد وى مى آمدند و از درياى بى كران او بهره مند مى شدند. وى پس از فوت سيد على منشاء منصب شيخ الاسلامى و وكالت حلاليات و تصدى امور شرعى اصفهان را عهده گرفت.)24

از وى كتابها و رساله هاى علمى بسيارى در فنون گونه گون بويژه فقه به جاى مانده25 از آن جمله: جامع عباسى. اين كتاب كه كل فقه را در بر دارد: از طهارت تاديات به نثرى روان و بى پيرايه براى اولين بار به گونه غير استدلالى و غير فنى براى عموم طبقات نگاشته شده است در بيست باب:

پنج باب تا آخر حج به خامه شيخ بهايى و پانزده باب ديگر آن را چون عمر شيخ براى تكميل كفايت نكرده شاگرد برجسته وى شيخ نظام الدين ساوجى بر آن افزوده است.26

غير از ساوجى سيد زين العابدين حسينى دختر زاده و شاگرد شيخ بهائى نيز تكمله اى دارد تحت عنوان: مزار شامل دوازده مطلب.

همو جامع عباسى را كتابت كرده و به رؤيت شيخ رسانيده و شيخ آن را تصحيح نموده و اجازه نشر داده است.27

جامع عباسى به دليل جامعيت و نثر روان و در بر داشتن فروع مورد نياز مورد توجه همگان قرار گرفت. كثرت چاپ (بيست و سه بار)28 و حواشى صاحب نظران و فقهاء از جمله: عالمان بزرگى همچون: ملا حسين على اصفهانى (م: 1286 هـ . ق) سيد اسماعيل صدر حاج شيخ على محلاتى سيد محمد كاظم يزدى و عبداللّه مامقانى29 حكايت گر جايگاه بلند اين رساله در نزد عالمان و اهل نظر بوده است.

شيخ بهائى افزون بر رساله فوق در باب احكام رساله هاى ديگرى هم دارد كه برخى از آنها عبارتند از:

1 . رسالة فى الفقه. در بر دارنده مسائل نماز.

/ 7