ب) مقطع اول انديشه سياسي حضرت امام خميني(ره) - بررسی سیر تحول اندیشه ‏های سیاسی امام خمینی (ره) قبل و بعد از انقلاب اسلامی و تأثیر زمان و مکان بر آن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بررسی سیر تحول اندیشه ‏های سیاسی امام خمینی (ره) قبل و بعد از انقلاب اسلامی و تأثیر زمان و مکان بر آن - نسخه متنی

محمد منصورنژاد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


ب) مقطع اول انديشه سياسي حضرت امام خميني(ره)

مهمترين نمود انديشه سياسي امام خميني در مسأله حكومت، سياست و ولايت فقيه، تأليف كتاب "كشف الاسرار" در سال 1322 است كه در پاسخ كتابي به نام "اسرار هزار ساله" نوشته شده است. از آنجا كه نويسنده كتاب يادشده، "حكمي‏زاده" فرزند يكي از علماي بزرگ قم بود كه سابقه طلبگي نيز داشت و در آن انتقادات متعددي از برخي معتقدات شيعيان، كه آنها را خرافه مي‏پنداشت و نيز از تشكيلات روحانيت كرده بود، نگرانيهاي جدي را بين حوزويان و علما ايجاد كرد. امام خميني(ره) در آن ايام، جلسات درس اخلاق داشت. روزي در مسير راه خود به مدرسه فيضيه، متوجه تجمع و غوغاي برخي از طلبه‏ها بر سر كتاب اسرار هزار ساله گرديد. از اين رو پس از تهيه و مطالعه كتاب، درس خود را تعطيل و در مدت يك ماه و نيم الي دو ماه كشف الاسرار را در رد كتاب يادشده نوشت و براي پرهيز از شهرت‏طلبي، كتاب بدون نام مؤلف منتشر شد، اما پس از مدتي برخي از خواص و سپس تعداد بيشتري از روحانيون، نويسنده را شناختند. به هر روي كشف الاسرار مهمترين و مستدلترين پاسخي بود كه به شبهات اسرار هزار ساله داده شد.1

در اين كتاب غير از ابعاد علمي، تاريخي، كلامي، انديشه سياسي امام نيز خصوصا در مسأله و موضوع حكومت منعكس گرديده است. در بعد سياسي علاوه بر انتقاد از رژيم رضاخان، اصلاح وضعيت ارتش به صورت مشخص، بحث مختصري درباره حكومت اسلامي و نقش علما و فقها در آن آمده است. نظر به اهميت نگرش امام درباره حكومت اسلامي عين جملات حضرتشان ذيلاً مي‏آيد. ايشان در باب سلطنت در كشف الاسرار مي‏نويسد: «هيچ فقيهي تا كنون نگفته و در كتابي هم ننوشته كه ما شاه هستيم يا سلطنت حق ماست. آري اگر سلطنتي و حكومتي تشكيل شود، هر خردمندي تصديق مي‏كند كه آن خوب است و مطابق مصالح كشور و مردم است. البته تشكيلاتي كه براساس احكام خدا و عدل الهي تأسيس شود، بهترين تشكيلات است؛ لكن اكنون كه آن را نمي‏پذيرند. اينها هم با اين نيمه تشكيلات هيچ‏گاه مخالفت نكرده، اساس حكومت را نخواستند به هم بزنند و اگر گاهي هم با شخص سلطاني مخالفت كردند مخالفت با همان شخص بوده، از باب آنكه او را مخالف صلاح كشور تشخيص دادند وگرنه با اصل اساس سلطنت تا كنون از اين طبقه مخالفتي ابراز نشده است، بلكه بسياري از علماي بزرگ عاليمقام در تشكيلات مملكتي با سلاطين همراهي‏ها كردند.2

/ 15