احكام حقوق جزايى اسلام - احکام حقوق جزایی اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

احکام حقوق جزایی اسلام - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

احكام حقوق جزايى اسلام

موضوع :احکام

تهيه کننده :
مرکز تحقيقات اسلامي

نمايندگي ولي فقيه در سپاه

حقوق قضايى اسلام

هر نظام اجتماعى جهت اداره جامعه به احكام و قوانين حقوقى خاصى نياز دارد، تا در سايه آن عدالت در
جامعه برقرار شود و گسترش يابد، نظم و امنيت جامعه حفظ شود و مردم از خطرات و نابسامانيهاى اجتماعى
ناشى از جرايم و جنايات مصون بمانند.

نظام اجتماعى اسلام در اين زمينه از احكام و قوانين حقوقى دقيق و مفصّلى برخوردار است . اين قوانين
دو دسته اند:

1- قوانين حقوق قضايى

2- قوانين حقوق جزايى

منظور از حقوق قضايى ، قوانين و مقرراتى است كه اسلام در زمينه قضاوت و شهادت تشريع كرده است . در
منابع فقهى كتابى تحت عنوان حقوق قضايى وجود ندارد، اما بحثهاى حقوق قضايى در متون اسلامى به نام
(قضا) و (شهادات ) مشهور است .

قضا و اهميت آن در اسلام

قضا در لغت به معناى (حكم و فرمان ) (1) و در شريعت اسلام به معناى (حكم كردن بين مردم براى فيصله دادن به
خصومت و نزاع بين آنان با شرايط خاصى است ) (2) قضا به همين معنا مورد تجليل و تكريم قرآن كريم و اولياى
گرامى اسلام عليهم السلام قرار گرفته و يكى از منصبها و موهبتهاى الهى پيامبران صلوات الله عليهم به
حساب آمده است ، چنان كه قرآن كريم مى فرمايد:

(يا داوُدُ اِنّا جَعَلْناكَ خَليفَهً فِى الاَْرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النّاسِ بِاْلحَقِّ...) (3)

اى داود ما تورا در زمين جانشين قرار داديم ، پس بين مردم به حق حكم كن .

با اندك توجهى در آيه شريفه روشن مى شود كه منصب حكم و قضاوت به حق ، بين مردم شاخه اى از مقام خليفة
اللهى است ، چنان كه روايات زيادى براين معنا دلالت مى كند؛ از جمله اميرمؤ منان عليه السلام به
(شريح ) فرمودند:

(يا شُرَيحُ قَد جَلَسْتَ مَجْلِسا لايَجْلِسُهُ اِلاّ نَبِىٌّ اَوْ وَصِىُ نَبِي اَوْ شَقِىُّ ) (4)

اى شريح در مقامى نشسته اى كه جز پيامبر يا وصى او يا شقى و بدبخت بر آن نمى نشيند.

از آيات و روايات استفاده مى شود كه كسى جز به اذن خداوند متعال حق حكومت بر ديگرى را ندارد ونفوذ حكم
و حكومت انبيا و اوصيا با اذن حق تعالى واز موهبتهاى اوست ، چنانكه قضات جامع الشرايط نيز نفوذ
حكمشان با فرمان واذن انبيا و اوصياست . در اين زمينه حضرت امام خمينى قدس سره الشريف مى فرمايد:

/ 28